زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر
من گرفتم تو نگیر
چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر
من گرفتم تو نگیر
بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر
یاد آن روز بخیر
زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر
من گرفتم تو نگیر
یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم
تک و تنها بودم
زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر
من گرفتم تو نگیر
بودم آن روز من از طایفه دُرد کشان
بودم از جمع خوشان
خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر
من گرفتم تو نگیر
ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم
بستر راحت و نرم
زن مگیر ؛ ار نه شود خوابگهت لای حصیر
من گرفتم تو نگیر
بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم
مستحق لگدم
چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر
من گرفتم تو نگیر
من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام
خر همسر شده ام
می دهد یونجه به من جای پنیر
من گرفتم تو نگیر
... ادامه
اگر شما مدتی زمان زیادی با یک راز زندگی کردهاید و تا بحال هم آن را افشا نکردهاید، الان وقتش رسیده که تا حدودی از این نگرانی بیرون بیایید. شما تواناییهای دیگری نیز دارید و درحال حاضر باید بر روی مسائل مادی خود مثل جزئیات پروژهتان در محل کار تمرکز کنید. پس فعلاً به دنیای درونی خود توجه نکنید، این موضوع شما را برای مسافرتی که در پیش رو دارید آماده میکند.
1392/11/10 - 13:01امروز نیازی نیست که منتظر دستورالعمل های رئیس خودتان بمانید، برای اینکه شما میتوانید به راحتی بفهمید که او از شما چه میخواهد. ولی باز هم باید حواس خود را جمع کنید، وگرنه فرجام بدی خاوهید داشت که اصلاً قابل توجیه نخواهد بود. به جای اینکه با انجام دادن کارهای بیاهمیت وقت باارزش خود را تلف کنید، از نگرشهای سازنده خود بهره بگیرید.
1392/11/10 - 13:06من اصلآ امروز تعطیلم
5شنبه ها به جای جمعه ها تعطیل هستم
این چی میگه؟!!! رئیس کیه؟!!!
من کجام؟!!!! اصلا من کی هستم؟!!!!
واسه سرگرمی بودش بعدش واسه همه که یکی در نمیاد شاید واسه یکی دیگه درست باشه . واسه من درست بود
1392/11/10 - 13:09