Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_postcomment.php on line 102

خب دیگه پس نمیشه خورد

آخه من خودم باید افطاری درست کنم از بیرون آش و حلیم خریدم خوب بوده ولی همش آش همش حلیم آدم خسته میشه خواستم تنوع بدم ک نمیشه

کله پاچه بهتره نخوری با هوای گردم این روزها .

من خوردم خوب بود البته خیلی نخوردم یه زبون و یه دونه چشم و یه کم آب کله پاچه
اصلا هم تشنه نشدم چون آب زیاد بعدش خوردم به شماهام توصیه میکنم حتما امتحان کنین خیلی می چسبه دم افطاری

پس آزمون رو بدون مشکل پشت سر گذاشتی .

مردم ما دارن تو نداری میمیرن بعدش خرج لبنان رو ما باید بدیم!!!!
مسخره نیست؟!!!

بعله مسخره است . راحت اومده گفته اینجوری دردسرش واسه ما هست که دوباره اروپا و آمریکا بهان هبیارن واسه تحریم .

واقعا که!

مرسی ولی هرکدوم اینا ی جورن آدم نمیدونه خوشمزه میشن یا نه

درست کن خوشمزه میشه .

ممنونم دوست خوب من
تو لطف داری

">مرجان بانو

خدایا از دست اینها

رضا تو خودت شروع کردی آآآآآ

جز کوی تو رهگذر نیامد ما را

اینجا شاعر داره میگه تو کوچه شون فقط یه دختر رد میشده یعنی ی جورایی از روی ناچاری چشم اش دنبال دختره است

من نمیدونم واقعا جوانان را چه شده است

اندکی صبر، سحر نزدیک است

مرجان ببین محمد چی میگه سحر نزدیک است

چون دیدم تو هر سری یه اسم میگی، گفتم شاید نفر بعدی سحر باشه

برو دنبال کار خودت اه

الان میاد داستان میسازه بامداد

خوبه
باید بیاد تا تو یاد بگیری دیگه دیگران رو مسخره نکنی

من مسخره کردم ؟ داری رو شعله های جنگ بنزین میریزی

رضا

بامداد واقعا من از تو ممنونم خیلی خوبی برادر

اما این رضاااااا.....
رضا آخه من چ ظلمی در حق تو کردم انقدر تهمت میزنی ؟ من داستان میسازم ؟
واقعا هدفت چیه؟ انگیزت چیه؟ دست از دست کاری اشعار شعرا ورداشتی دست گذاشتی رو مسخره کردن؟
همین جام از ترس اینکه من افشاگری کنم دست تو شعرای بامداد نبردی وگرنه هنوز حافظ و سعدی تو قبر رو ویبره ان از دستت
Mohammad تو شاهد باش ببین رضا داره تهمت میزنه مسخره می کنه همین روزاست بیاد سرمونم ببره

مجران باور کن من اشتباهی شدم

رضا
مجران باور کن من اشتباهی شدم
10 دقیقه قبل

بیا دیگه سوی چشاتم رفته مرجان رو مجران می نویسی
این دم آخری بیا و توبه کن تو که دیگه چیزی برای از دست دادن نداری چند روز دیگم میفتی گوشه خونه زبون توبه ام نداری

ببخش اشتباه تایپی بود .

هر چقدر سپر دفاعی جلوی در و پنجره باشه ازش رد میشن .

امضای ملت رو جعل میکنی زشته

دستخط خودشه جعل کجا بود

عکس باحالیه

آره

چقدرم شبیه مربی فعلیشونه!
کچل رو میگم

خیلی داغون هستین

رضا مشق ها رو نوشتم الان دارم رمان زندگی #بعضیا رو می نویسم

موفق باشی

#هعی
اسم رمان رو از یکی از واژگان پرکاربرد اون بزرگوار انتخاب کردم
#هعی_نامه

حیف امکان بلاک کردن فعلا وجود نداره

صد حیف و دو صد حیف

بعد جبران می کنم حتما

سه صد حیف و چهار صد حیف