شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

Mohammad

خواهران دوست داشتید به سربازی می رفتید (راستشو بگید)

9 دیدگاه · 1393/07/28 - 13:20 ·

6

Mohammad

6 دیدگاه · 1393/07/28 - 13:06 ·

6

ıllı YAŁĐA ıllı

#انار : ) و فوایدش ...

11 دیدگاه · 1393/07/28 - 12:50 در غذا و شیرینی ·

10

Mohammad

از آواتار نفر قبلی چه حدسی راجع به شخصیتش میزنی ؟؟؟؟

11 دیدگاه · 1393/07/28 - 11:48 ·

4

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

Mohammad

تو واسه من میگی نفر بعدی واسه تو رو میگه ، همینجوری ادامه پیدا میکنه

1393/07/28 - 11:51

صوفياجون

یه داداش دوست داشتنی. مهربون . رک. و آدمیه که سرش تو لاک خودشه به کسی کاری نداره از نظر خودمه هاااا {-165-}

1393/07/28 - 12:02

مرجان بانو :)

صوفیا من دخترم بخدا... {-105-}
نفر قبلی منم ... {-105-}

1393/07/28 - 12:05

صوفياجون

نه منظورم محمد بود آخه قبل من محمد پست گذاشت

1393/07/28 - 12:11

صوفياجون

خب شمارو که زیاد نمیشناسم و نظری ندارم

1393/07/28 - 12:13

مرجان بانو :)

مرسی بازم...
از شانس من قبل و بعد از این پست محمد من پست گذاشتم...
ههههه

محمدددددددددددددددددددد شیطون!!!!!!!!!!!

1393/07/28 - 12:15

صوفياجون

مگه منظور محمد تو #دیدگاه نبود؟ اول شما دیدگاه گذاشتی بعد محمد الان من در مورد محمد گفتم بعد نفر بعد در مورد من باید بگه دیگه

1393/07/28 - 12:22

مرجان بانو :)

نمیدونم من فکر کردم منظورش تو پست هست نه دیدگاه... {-28-}

بذار خودش بیاد بپرسیم {-7-}

1393/07/28 - 12:25

Mohammad

لطف دارین ابجی خانوم خوبی از خودتونه اصن بچه های نمیدونم دوست داشتنی هستند
ابجی مرجان آبجی صوفیا درست میگه هر کسی در مورد نفر قبلیش نظر میده

1393/07/28 - 12:46

صوفياجون

{-189-} خواهش میکنم

1393/07/28 - 12:49

علی

من یه دانشجوی درمونده ام؛کلی تحقیق و تمرین و کار تا صبح باید انجام بدم،اینجا تهرانه ،we love you nemidoonam

2 دیدگاه · 1393/07/28 - 01:13 ·

3

صوفياجون

نزدیکه #محرم هستیم... {-7-}

واسم کارت شارژ ایرانسل بفرستین تا
آدرس جاهایی که نذری میدنو بهتون بگم..
.
.
بیست هزار تومنی = چلو گوشت
ده هزار تومنی = زرشک پلو
پنج هزار تومنی = قیمه
دو هزار تومنی = آش
هزار تومنی = شله زرد یا چایی به انتخاب خودتون
.
عدس پلو = مجانی {-7-}

1 دیدگاه · 1393/07/27 - 14:00 در خنده بازار ·

8

Mostafa

ıllı YAŁĐA ıllı
تولدت مبارک اینشالله 120 سال سلامت زندگی کنی و هر چیزی که به صلاحت هست بهش برسی

1 دیدگاه · 1393/07/26 - 12:00 ·

9

Mohammad

چجوری کیف مدرسه رو مینداختی؟؟؟؟

16 دیدگاه · 1393/07/26 - 10:56 ·

9

Mohammad

هوا بدجورى طوفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى از سرما مچاله شده بودند...
هر دو لباس‌هاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى‌لرزیدند
پسرک پرسید: «ببخشین خانم! کاغذ باطله دارین» کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آن ها کمکی کنم.
مى‌خواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به پاهاى کوچک آن ها افتاد که توى دمپایى‌هاى کهنه کوچکشان قرمز شده بود.

گفتم: بیایین تو یه فنجون شیرکاکائوى گرم براتون درست کنم.
آن ها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخارى نشاندم تا پاهای شان را گرم کنند، بعد یک فنجان شیرکاکائو و کمى نان برشته و مربا به آن ها دادم و مشغول کار خودم شدم.
زیر چشمى دیدم که دختر کوچولو فنجان خالى را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه کرد، بعد پرسید: ببخشین خانم! شما پولدارین؟
نگاهى به روکش نخ نماى مبل هایمان انداختم و گفتم: من اوه نه!
دختر کوچولو فنجان را با احتیاط روى نعلبکى گذاشت و گفت: آخه رنگ فنجون و نعلبکى‌اش به هم مى خوره.
آن ها درحالى که بسته‌هاى کاغذى را جلوى صورتشان گرفته بودند تا باران به صورتشان شلاق نزند، رفتند ...

فنجان هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولین بار در عمرم به رنگ آن‌ها دقت کردم،
بعد سیب زمینى ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم.
سیب زمینى، آبگوشت، سقفى بالاى سرم، همسرم، یک شغل خوب و دائمى، همه این ها به هم مى آمدند.
صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم، لکه هاى کوچک دمپایى را از کنار بخارى، پاک نکردم.
مى خواهم همیشه آن ها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم.

*
*

با دلبستن به دلخوشی های زندگی، می توان برای فردای بهتر تلاش کرد

... ادامه

دیدگاه · 1393/07/26 - 09:17 ·

6

رضا

ıllı YAŁĐA ıllı یلدا خانم کاربر پر شور و شلوغ و دوست داشتنی تولدت مبارک امیدوارم همیشه شاد و سلامت در کنار مادر مهربونت زندگی خوبی داشته باشی و به همه آرزوهات برسی {-35-}

4 دیدگاه · 1393/07/25 - 12:54 در کیک تولد ·

7

رضا

سلام به همه کاربران نمیدونم بعد از غیبت 4 روزه .

7 دیدگاه · 1393/07/24 - 13:18 ·

6

✔♥Дℓɨ♥✔

نه فقط بنده به #ذات-ازلي مي نازد
ناشر حكم #ولايت به ولي مي نازد
گر بنازد به #علي شيعه ندارد عجبي
عجب اينجاست #خدا هم به علي مي نازد ...

عیـدتون مبارکـــ ...

3 دیدگاه · 1393/07/20 - 16:19 ·

14

مرجان بانو :)

گفـتم خرابت میشــــوم...!
گفتــاتوآبادی مگـــــر...!
گفــــتم ندادی دل به من...!

گفتــاتوجان دادی مگر...!

گفتــم فراموشم نکن...!

گفتـاتودر یادی مگر...!
گفتـم خیلی خری...!
اونم گفت خودتی بی شعور...!
هیچیدیگه،بازم عاشقانه نشد...!! {-7-}

3 دیدگاه · 1393/07/20 - 10:13 در Lawless ·

5

bamdad

...
مگر مي اين چراغ بزم جان مستي نمي آرد ؟
مگر افيون افسون كار
نهال بيخودي را در زمين جان نمي كارد ؟
مگر اين مي پرستي ها و مستي ها
براي يك نفس آسودگي از رنج هستي نيست ؟
مگر دنبال آرامش نمي گرديد ؟
چرا از مرگ مي ترسيد ؟

كجا آرامشي از مرگ خوش تر كس تواند ديد ؟
مي و افيون فريبي تيزبال وتند پروازند
اگر درمان اندوهند ،
خماري جانگزا دارند .

نمي بخشند جان خسته را آرامش جاويد
خوش آن مستي كه هشياري نمي بيند !

چرا از مرگ مي ترسيد ؟
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد ؟
بهشت جاودان آنجاست .
جهان آنجا و جان آنجاست...

... فریدون مشیری ...

{-35-}

دیدگاه · 1393/07/19 - 23:14 در شعر و داستان ·

10

iman

خیلیا هستن که “طالبتن”
اما فقط بعضیا ” لایقتن”
حواست باشه با کی گرم میگیری !

7 دیدگاه · 1393/07/19 - 10:46 ·

11

Mohammad

به راحتی نوشتی "بابا نان داد ..."
بی آنکه بدانی پدرت، برای سهم نان تو،
چه ناجوانمردانه جسم و جانش را داد ...

1 دیدگاه · 1393/07/19 - 08:48 ·

9

✔♥Дℓɨ♥✔

شانه اَم زیرِ #غـَـــــمِ عالـَــــــــم و آدَم اَمّا
یک #نَفَس زیرِ سَرَت #شانه شُدن می اَرزَد ,,, {-41-}

6 دیدگاه · 1393/07/18 - 11:55 در عكس نوشته ·

6

Mostafa

bamdad
آقا تو زیاد تو کار شعر هستی یه زحمت داشتم برات , من متن آهنگای محسن چاوشی رو گذاشتم میخواستم تفسیر خودت رو برام بنویسی

ممنون

24 دیدگاه · 1393/07/18 - 11:41 ·

7

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

bamdad

اختیار داری
شما تاج سری و البته یه مخاطب شعر
باشه رفیق
به سلامت...

1393/07/18 - 14:46

Mostafa

ممنون
حالا منظور خودت از شعر چی بود؟ کنجکاو شدم

1393/07/18 - 17:43

Mostafa

بامداد جان یه جورایی موندم که خطاب به دل خودت داری میگی یا مجاز از کس دیگه ست

1393/07/18 - 17:46

bamdad

متوجه ی منظورت نشدم مصطفی!

1393/07/18 - 17:49

Mostafa

باز هم میلاد من ت قشنگ بود

1393/07/18 - 17:53

bamdad

اهوم فهمیدم
تمام شعرام مخاطب دارن
ممنونمو خوشحالم که خوشت اومد
الان باید تا جایی برم
دوباره بر میگردم
ببخشید
فعلا...
بر میگردم...

1393/07/18 - 17:55

Mostafa

اول میگی ای دل به داد ما رس بعد بیت بعدی از تپش صحبت میکنی پس منظورت قلب هستش ولی بیت 3 میگی روشن نکن دوباره این آتش درون را عاشق نکن دوباره این قلب پر ز خون را یعنی به قلبت داری میگی که دوباره خودش رو اذیت نکنه ؟

1393/07/18 - 18:00

bamdad

خوبه
و البته جالب
جالب ترین قسمت این شعر برای من دو بیت آخرشه:
پس رو به سوی او باش
هرجا که او بخواهد
شاید که با تو بودن
از درد او بکاهد
نظرت در مورد این دو بیت چیه؟

1393/07/18 - 18:24

Mostafa

سوالی بود حرفم
هنوز تو تشخیص مخاطبت مشکل دارم
اگه همون دلت باشه منظورت باید این باشه که به هر قیمتی که هست دنبالش باشه که شاید از این درد فراقش کم بشه (امید دیدار یار)

1393/07/19 - 12:25

bamdad

خب نزدیک شدی ولی اگه دقیقش رو بخوای منظورم دقیقا این نیست
ولی من دوست ندارم منظورم رو شفاف بگم ، دوست دارم مخاطب شعرم خودش برداشت خودش رو داشته باشه...

1393/07/19 - 17:56

Mostafa

رضا
آقا ورژن ژاپنی حلقه رو کسی نمیشناسی داشته باشه؟
تورنتم پیدا کردم بعد 5 دقیقه ارور میده

14 دیدگاه · 1393/07/17 - 14:26 ·

5

مرجان بانو :)

توالت عروس مجانی= آرایش عروس مجانی

2 دیدگاه · 1393/07/17 - 12:06 در قدیم ندیما ·

5

یافتن پست: #جان

تفکیک