یافتن پست: #جواب

رضا
dessert.jpg رضا



سایز عکس : 851 × 1280
... ادامه
bamdad
photo_2015-12-23_20-55-05.jpg bamdad
{-54-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
خدا بخیر بگذرونه
دیشب پام پیچ خورد
امروز صبح هم تو برف و یخ خوردم زمین
سومی رو بخیر بگذره{-7-}
رضا
رضا
به اینهایی که میان سوال می پرسن بعد که میخوام جواب بدم غیبشون میزنه چی باید گفت ؟
مرجان بانو :)
236x316_1447587089428097.jpg مرجان بانو :)
رضا
رضا
30 آبان بین و . نظرتون چیه ؟ Mohammad و bamdad
مرجان بانو :)
IMG_20151108_080247.jpg مرجان بانو :)
اینو یکی از خواستگارام فرستاده الان
3 دیدگاه · 1394/08/17 - 20:20 توسط Mobile ·
3
مرجان بانو :)
236x419_1446399319564642.jpg مرجان بانو :)
همینجوری یهویی ....
16 دیدگاه · 1394/08/17 - 20:19 توسط Mobile ·
3
رضا
رضا
اگر جلوی راهتون مشکلی بود گزینه Skip رو بزنید ازش رد بشین . اگر رد نشدین حتما Skip رو مشکل مورد نظر جواب نمیده .
دیدگاه · 1394/08/16 - 16:15 ·
3
bamdad
bamdad
همسر يکي از فرمانده‌هانِ پاسگاه،
که به تازگي ازدواج کرده،
و چندين ماه از زندگي‌شان،
دور از شهر و بستگان،
در منطقه‌ی خدمتِ همسرش مي‌گذشت،
بدجوري دلتنگِ خانواده‌ی پدري‌اش شده بود..

او چندين بار از شوهرش درخواست مي‌کند
که براي ديدنِ پدر و مادرش،
به شهرشان، به اتفاقِ هم،
يا به تنهايي مسافرت کند،
ولي شوهرش،
هربار، به بهانه‌اي از زير بارِ موضوع شانه خالي مي‌کرد..

زن که در اين مدت،
با چگونه‌گيِ برخوردِ مامورانِ زير دستِ شوهرش،
و مکاتبه‌ی آن‌ها برايِ گرفتنِ مرخصي و سایر امورِ اداری،
کم و بيش آشنا شده بود،
به فکر مي‌افتد که
حالا که همسرش به خواسته‌ی وي اهميت نمي‌دهد،
او هم به‌صورتِ مکتوب،
و همانندِ سایرِماموران،
براي رفتن و ديدار با خانواده‌اش،
درخواست مرخصي بکند.

پس
دست به کار شده و
در کاغذي،
درخواستِ کتبي‌ای، به اين شرح،
خطاب به همسرش مي‌نويسد:

از :سمیرا
به :جناب آقای حسن . . . فرمانده‌ی محترم پاسگاه . . .

موضوع : درخواستِ مرخصی

احتراما به استحضار می رساند که
اين‌جانب سمیرا
همسرِ حضرت‌عالي،
که مدت چندين ماه است،
پس از ازدواج با شما،
دور از خانواده و بستگانِ خود هستم،
حال که شما به‌دليلِ مشغله‌ی بيش از حد،
فرصتِ سفر و ديدار با بستگان را نداريد،
بدين‌وسيله از شما تقاضا دارم که با مرخصيِ اين‌جانب،
به مدتِ 15 روز،
براي مسافرت و ديدنِ پدر و مادر واقوام، موافقت فرمایيد....

با احترام
همسر دلبند شما سمیرا

و نامه را در پوشه‌ی مکاتباتِ همسرش مي‌گذارد...
چند وقت بعد،
جوابِ نامه، به اين مضمون،
به دست‌اش رسید:

سرکار خانم سمیرا همسر عزیز من

عطف به درخواستِ مرخصيِ سرکارِ عالي،
جهت سفر، برايِ ديدار با اقوام،
بدین‌وسیله اعلام می‌دارد،
با درخواستِ شما،

به‌ شرطِ تعیينِ جانشين،
موافقت مي‌شود....

فرمانده‌ی پاسگاه

{-7-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
نمیدونم چرا امروز یاد این آهنگ افتادم
{-105-}{-7-}{-7-}{-7-}{-105-}
تو چشمام نگاه کن و دستتو بذار تو دستم غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

تو چشمام نگاه کن و دستتو بذار تودستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم(2)
اگه ابر بارون بشه بارون بی امون بشه
دل و سرپناه کن و دستتو بذار تو دستم
تو چشام نگاه کن و دستو بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

عزیزم پربزن و هوا رو عاشقونه کن
دست تو کفتر عشق دستامو آشیونه کن
دست من یه سبزه زار دست تو پیک بهار
بهار دستت داده گل تو دست من هزار هزار
توچشام نگاه کن و دستتو بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

بوی گل اومده طلایه دار دستت
گل به گل وا شده همه بهاره دستت
رنگارنگ همه رنگ شکفته دارم گل عشق
یه سبد بچینم واست بیارم گل عشق
آسمون که یک زمون دل عاشقا رو می شکست
چی شده که اومده من وتورو داده دست به دست
اگه که سرده هوا نگاه تو آتیشم شده
نفست پیرهن تن واسه دل عاشقم شده
گل دستاتو بیار باغ دست من بکار
من و باغبون کن و سرتو بذار رو شونه ام
ابرا رو روون کن و سرتو بذار رو شونه ام
منو همزبون کن و سرتو بذار رو شونه ام

عزیزم پر بزن و هوا رو عاشقونه کن
دست تو کفتر عشق دستام و آشیونه کن
دست من یه سبزه زار دست تو پیک بهار
بهار دستت داده گل تو دست من هزار هزار
تو چشام نگاه کن و دستت و بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
فردا آزمایش میخام بدم از الان گرسنه شدم !!!!

چرا اینجوریه واقعا {-151-}
رضا
رضا
وقتی با کسی رفتار خوب داشته باشم اما در جواب بد رفتار کنه یا بهم توهین بکنه دیگه اصلا نمیتونم قبولش کنم حتی اگر نشون بده عوض شده و ... .
دیدگاه · 1394/08/4 - 17:43 ·
5
bamdad
photo_2015-10-17_19-51-21.jpg bamdad
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
کاش راه حلی برای واریس پیدا شه:(
bamdad
bamdad
مرجان بانو :)
1437794463202.jpg مرجان بانو :)
3 دیدگاه · 1394/07/15 - 20:18 توسط Mobile ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
امشب یه شب مزخرف تر از قبل
26 دیدگاه · 1394/07/5 - 23:19 توسط Mobile ·
6
رضا
رضا
تغییرات فنی جدید تو سایت انگار درست نشده خوب جواب نداده .
دیدگاه · 1394/06/28 - 13:39 ·
2
رضا
رضا
آسمون زودتر به استقبال رفته دمای هوا پایین اومده حسابی .
bamdad
bamdad
انگار حتماً بايد آسمان به زمين بيايد،

بايد اتفاق خاصي بيفتد.

مثلاً معجزه اي رخ دهد كه از زندگي لذت ببريم.

گاهي آنقدر در روزمرگي غرق مي شويم

كه فراموش مان ميشود ساده ترين داشته هاي ما شايد آرزوي فرد ديگري باشد.

ما از امر و نهي پدر كلافه باشيم

و ديگري در آرزوي شنيدن صداي پدرش.

ما از باب ميل نبودن غذا به جان مادرمان غر بزنيم

و ديگري در حسرت صدا كردن نامش و شنيدن جواب.

صداي زنگ تلفن از خواب بعد از ظهر بيدار مان كندو ما از بد خواب شدن بناليم

و ديگري تشنه ي شنيدن صداي آشنا از پشت گوشي تلفن است.

هميشه شاكي هستيم انگار...

از گرما مي ناليم.

از سرما فرار مي كنيم.

در جمع، از شلوغي كلافه مي شويم

و در خلوت، از تنهايي بغض مي كنيم.

تمام هفته منتظر رسيدن روز تعطيل هستيم

و آخر هفته هم بي حوصلگي مان را گردن غروب جمعه مي اندازيم.

شايد بهتر باشد گاهي فكر كنيم تمام زندگي مان معجزه است.

همين كه مي خوابيم، بيدار مي شويم، نفس مي كشيم.

همين كه خورشيد طلوع مي كند، مهتاب مي تابد، باران بي منت مي بارد

و هنوز مي شود كسي را دوست داشت.

تمام اين ها بهانه ي ساده اي است براي يك لبخند :)

{-35-}{-35-}{-35-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
ﺑـﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﺑﺎﻳﺪ ﻟﯿﻠـﺎ ﻓـﺮﻭﻫـﺮ ﻭ ﺷﻬـﺮﻩ ﻭ ﻋﻤـﻮﭘـﻮﺭﻧﮓ ﻭ ﺍﻧـﺪﯼ ﺭﻭ ﺑﺠـﻮﺷـﻮﻧﻦ . ﻋﺼـﺎﺭﻩ ﺷـﻮﻧـﻮ ﺑﮕﯿـﺮﻥ ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮﺍﻥ ﻋﺼـﺎﺭﻩ ﯼ ﺟﻮﺍﻧـﯽ ﺑﻔـﺮﻭﺷﻦ :| ﺷﻬﺮﺍﻡ ﺻﻮﻟﺘﯽ رو ﮐﻪ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﺑﮕﯿﺮﯾﻦ ﺑﻤﺎﻟﯿﻦ ﺑﻪ ﭘﻮﺳﺘﺘﻮﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻩ ..
18 دیدگاه · 1394/05/31 - 23:19 توسط Mobile ·
5
مرجان بانو :)
images مرجان بانو :)
Mohammad {-233-}{-233-} تولدت مبارک{-21-}{-21-} البته من زودتر تبریک گفته بودمااااااا نمیدونم یهویی بسته شد {-220-}{-220-} ایشالا سالهای سال در کنار خونواده محترمت زندگی کنی و شاد و سلامت باشی.... {-241-}تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک {-221-}{-221-} اشک شادی شمع و نگاه کن که واست میچیکه چیکه چیکه... کام همه رو بیا شیرین کن بیا کیک و ببر تیکه تیکه... (توضیح :کیک اورجیناله و پلاستیکی نیست{-217-}
Mohammad
Mohammad
در خونه رو میزدن!
دختر داییم ۵ سالشه!
جواب داد : کیه!؟
زن همسایه مون پشت در به شوخی گفت: منم منم مادرتون!
من رفتم در رو باز کردم, بنده خدا میخواس سکته کنه!
گفت : ببخشید مادرتون هستن؟ گفتم : نع ، فقط من و حبه انگور هستیم{-7-}
دیدگاه · 1394/05/18 - 15:26 ·
6
Mohammad
Mohammad
سر جلسه امتحان از بغل دستیم میپرسم جواب سوال 7 چی میشه؟
برگشته میگه عجب خنگی هستی تو صفحه 328 جوابش اومده بود دیگه :||||||||
.
انصافا مراقبا جلومو گرفتن نکشمش
شماره صفحه سوالارو هم حفظ کرده بود{-7-}
دیدگاه · 1394/05/18 - 15:13 ·
5
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ