تو بیمارستان نشسته بودم یه بچه اومد گفت شما میدونید گوش رو چجوری شست و شو میدن ؟ گفتم کاری نداره که ، گوش رو میبُرن یه نیم ساعت میذارنش تو وایتکس تمیز میشه !
دیدم رنگش عوض شد ، اشک تو چشاش حلقه زد ؛ میخواست گریه کنه ، ترسیدم باباش بیاد فوری از اونجا دور شدم . . .
البته نه اینکه فک کنید من روانیَما ! نـــه ، من فقط مریضم . . .
واسه همین رفته بودم بیمارستان !
::
... ادامه
1392/09/25 - 18:35Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_postcomment.php on line 102
#عالی... ممنون ... خیلی جالبن...
1392/09/26 - 19:13خواهش قابل تو عسلم رو نداشت
1392/09/27 - 18:08