وا یار قلی اسم نی؟
اینم یه اسم باستانی عه من همش اسمای باستانی بذارم شماها اعتراض کنینا

زانیار

جدیداً طوری شده که آدم فرق فحش با اسم رو تشخیص نمیده، یه اسمایی رو بچه هاشون میزارن که آدم فک میکنه فحشه

این نشون میده ما در باستان خیلی فحش میدادیم

آره

تو کی میخوای این عادت چماق به دست بودن رو کنار بزاری خدا می دونه

من جمله ی محمد رو اصلاح می کنم:
سالار تو کی میخوای آدم شی خدا میدونه

شایدم آه و نفرین #محسن

یعنی یه پدری ازشون در بیارم برا طرح سوال مادرشون به عزا بنشینه اگر نفرین ناله کرده باشن
دیروز پاکت طرح سوال رو گرفتم از دانشگاه

ولی خدایی بعضیاشون خیلی دوسم دارن برگشتن میگن استاد ترم بعد تورو خدا یه درس صنعتی 2 بردارید ما 1 با شما داشتیم خیلی خوب یاد گرفتیم استادای دیگه خوب درس نمیدن و...
نامردا همچین زیرآب استاده رو میزدن

بامداد اون که آهش تقریبا تا آخر عمر دنبال زندگیمه

دارن گولت میزنن، اینجوری میگن که درس رو این ترم قبول بشن، ترم بعد عمراً با تو درسی بردارن

آخه بچه درس خونا اومدن اینو میگن
اونا میانترم شون رو نمره کامل گرفتن نیاز به نمره دادن من نی

یهو میبینی یه سوالی طرح میکنی که اونا نتونن جواب بدن، دارن پیشگیری قبل از درمان میکنن

محمد جان خلوص نیت رو با رسم شکل توضیح بده

شکلی نیست باید تو وجود آدم باشه
اگر توضیحات بیشتر میخوای برو وضو بگیر بیا بهت بگم

باعشه

میخند ؟

منتظرم وضو بگیری بیای

باعشه

|||

چرا شبیه دکمه شدی

باشه رضا حرفی با من نزن، این گل های زنبق بنفش خودش با آدم حرف ها میزنه

داغون

بخصوص اون گل زنبق بالایی عه داره میگه که تو یه سبد گل بغل گل های لیلیوم سفید گذاشته شده برده شده خواستگاری

اینم قیافه رضا دم در خونه دختره جلوی آیفون تصویری:

من نمیدونم چرا این گلِ فقط با شما حرف میزنه، فک کنم طرف صحبتش با مجرداست با متأهلا کاری نداره

خب از بس رضا همش خریده برده گله دلش خیلی پر بود برا من تعریف کرد

خب یه قسمتی رو هم واسه من تعریف می کرد

احتمالا تو برای خانومت گل زنبق نخریدی
با تو همون گلایول های سفید حرف بزنن خیلی عه

حالا خوبه اول من تورو بلاک کردم

ممنون

یه کاری کردی مدیر از دستمون ناراحت شد

آخ آخ مدیر من برات یه دسته گل زنبق بنفش بیارم آشتی میکنی>؟
محمد تو هم لیلیوم سفید بگیر بیار
ببینم رضا راضی میشه .

گل قابل آقا مدیر رو نداره

اینها همه یادم میمونه واسه بعد

من کم کم دارم از این بعد هایی که رضا میگه می ترسم

محمد فکر کن خودم هم میترسم . اسمایلی دلداری دارن به محمد

آفرین هنرمند معلومه خوب یاد گرفتی .

مراقب باش سرما نخوری .

واااای چه بادی میاد
برقامون یه نیم ساعتی قطع بود
حیف شد که زود وصل شدن برقا ، از تاریکی شب خوشم میاد ، مخصوصأ که هوا اینجوری باشه ، آرامش خاصی بهم دست میده...

بامداد من از تاریکی خوشم نمیاد حوصله ام سر میره .

من عاشق تاریکی ، تنهایی ، سکوت ، کتاب خوندن تو تنهایی و... هستم

تاریکی فقط بگیرم بخوابم دیگه کاری نمیشه کرد

میشه نشست و فکر کرد ، به همه چیز ، به زندگی ، مخصوصأ به مشکلات و غمها تو تاریکی خوب میشه فکر کرد

تموم شده فقط پشتشو ساتن بدوزم بعد بخار بعد تحویل صاحبش بدم

خسته نباشی .

سلووو
یعنی تموم شده؟
چقدر خوشگل شده
کاش امروز داشتمش ، غروب 4رکعت نماز حاجت خوندم ، بدون سجاده ، واااای که چقدر سخته این نماز حاجت ، 1ساعت طول میکشه

مرسی از تیکه کوچیک شروع کردم یه دور نماز خوندم تا امروز که کلا تموم شده جمعا بار باهاش نماز خوندم خوب شده؟ زیاد گل کاریش نکردم حالا مدل اصلی رو که کپی کردمم بزارم ببینین از چی الهام گرفتم

آره خیلی قشنگه
مخصوصا که ربانهای سبز تو زمینه ی قهوه ای داره
که من این دوتا رنگ رو خیلی دوست دارم
دستت درد نکنه

قشنگ شده آبجی گلم...

چه جمله خوبی گفتن حالا نگفتن طرف کی هست؟

درست نیست اسم ببرم

منکه میدونم طرف کیه به روش نمیارم حالا شیرینی نمیخواد بده

بیا در گوشی بهم بگو

Mohammad
محمد بیا در گوش رضا بگو من نمیتونم بگم

مرجان چقدر خجالتی شدی

نه آخه تو گوشات بزرگه من نمیتونم زیاد بیام نزدیک در گوشت بگم چون نامحرمم

گوشهای خودت بزرگه استاد داغون

مگه گفتم مخمل داره؟

محمد اولین بار ؟ مشت تو چشمت

مرجان باهات موافقم فلک خوبه

یه موقعی نمیشه موضوع عکس رو نوشت، شاید صاحب عکس دوست نداشته باشه همه بدونن حلقه ها واسه اونه

محمد
صاحب حلقه

چرا میخندی، آدمو مجبور میکنین که حقیقت رو بگه

محمد بگو تا خیالمون راحت بشه

محمد اگر هم نگی خودش یکسری شعر آماده کرده از شاعرای مختلف ریمیکس شده میذاره تو سایت تابلو میشه که کیه

دشمن ادبیات

محمد واقعا این رفتار شما رو جبران میکنم

داش نیاز به جبران نیست، کاری بود که از دستمون بر میومد

ایشالا تا باشه از این شادیاااا

محمد باعشه

رضا پس شیرینی میدی دیگه؟
محمد بنظرم سالار شیرینی بده نیس همین رضا خوبه ازش شیرینی بگیریم

مرجان فعلا افرادی هستن که در شرف مهره سوخته شدن هستن از همونا شیرینی بگیریم بهتره اسم نمی برم حالا

رضا در شرف رو ولش کن الان یکی هست سوخته خاکسترم شده منتهی شیرینی نمیخواد بده حالا اسم نمی برم

یک نفر هست که شیرینی ازش طلب دارم به وقتش ازش می گیرم

خیلی قشنگه

بعله .

واقعا ازت نا امید شدم .

این نونوا رو باید خورد

گناه داره نخورینش

دلم خواست

حالا خیلی عکس خوبیه هی شخم میزنین میاد بالا جلو چشم آدم

خب چه بدی داره؟!!!!

دلمون ضعف میره

نه بابا ، اینو خودم خریدم
رضا از حرف تا عملش مثل صفر تا 100 ژیانه

حدس زدم رضا از این ناپرهیزی ها نمیکنه

آفرین درست حدس زدی

بامداد آخه من تو رو دیدم که بستنی نخریدیم ؟

خب بیا ببین
مگه من گفتم نبینی؟!
#بستنی

خب این رو درست گفتی وقت نشده .

بامداد الان حرفم به این رضا بزنیم حرف حق! سریع میگه من چ اقبالی داشتم گیر شماها افتادم مشت تو چشماتون , چ کاربرانی هستین خنجر به دست و.....

مرجان

په نه په واسه منه؟

زشته؟

نه ، چرا زشت باشه
خیلی هم خوبه
دستت درد نکنه

احساس میکنم کوچیکش خوب نشده البته تیکه دوم رو هنوز تموم نکردم ولی با همین کوچیکه امروز ظهر مهرمو گذاشتم روش نماز خوندم دیدش خوب بود از دور که نگاه میکنی حالا زوم شی روش کمی مشکل داره از روی سجاده خودم دارم طرح یا الهام میگیرم البته واسه من طرح ترمش حرم امام رضاست مثلا واسه توهم حرم امام رضاست

خوبه ، همین خوبه
امیدوارم روی همین سجاده خدا یکم صدای منو بشنوه
امیدوارم یکم نظر لطفشو به من بکنه ، منتظر یه معجزه هستم...

انشاالله