یافتن پست: #دختر

bamdad
bamdad
soheil
خدا مشتی خاك را برگرفت٬ می‌خواست ليلی را بسازد٬ از خود در او دميد. و ليلی پيش از آنكه باخبر شود٬ عاشق شد. ساليانی‌است كه ليلی عشق می‌ورزد. ليلی بايد عاشق باشد. زيرا خدا در او دميده است و هركه خدا در او بدمد٬ عاشق می‌شود. ليلی نام تمام دختران زمين است؛ نام ديگر انسان....

{-41-}
soheil
soheil
لیلی گریست وگفت :کاش اینگونه نبود

خدا گفت :هیچ کس جزتو قصه ات را تغییر نخواهد داد !!
صوفياجون
صوفياجون
ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﯼ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﻣﯿﺸﻦ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ
ﻣﯿﮕﯿﺮﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻨﺪ ﭘﺪﺭِ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ . ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮنه
ﺭﺿﺎﯾﺖ ﭘﺪﺭ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻩ,ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ
ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﻪ ﭘﺪﺭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟّﻪِ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﯽ ﺷﻪ ﺑﺎ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝِ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ یک
ﻫﻔﺘﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﭼﺎﻟﻪ ﺍی
ﻣﯽﺍﻓﺘﻪ ﻭ ﺗﻤﻮﻡ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﺵ ﮔﻠﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﻣﯿﮕﺮﺩﻩ ﻭ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﻭ ﻣﯿﺸﻮﺭﻩ ﻭلی
ﺑﺎﺯ ﻟﮑّﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﻪ شب
ﻓﺮﺷﺘﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍبهﺩﺧﺘﺮﻩ ﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺍﺯﺵ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺍﻭﻥ ﻟﮑّﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺮ ﻃﺮﻑ ﮐﻨﻪ ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ! ﺷﺐ ﺑﻌﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ به
ﺧﻮﺍﺏِ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﯿﺮﻩ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺭو
ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ . ﻣﺎﺩﺭِ ﺩﺧﺘﺮ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﯿﺸﻮﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﻟﮑﻪ ﺭو
ﺑﺮﻃﺮﻑ ﮐﻨﻪ . ﻓﺮﺩﺍ ﺷﺐ ﺯﻧﮓِ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺭﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﻣﺘﻮﺟّﻪ ﻣﯿﺸﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﺱ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﺩ ﺟﻠﻮ ﻭ ﯾﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩختر
میدﻩ . ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ به ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﭘﻮﺩﺭ ﺷﺴﺘﺸﻮﯼ ﭘﺮﺳﯿﻞ ﺑﺎ ﻗﺪﺭﺕ تمیز
ﮐﻨﻨﺪﮔﯽ ﻓﺭﺍﻭﺍﻥ ﻟﮑﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯿﺒﺮﻩ ﻭ ﻫﯿﭻ ﺭﺩﯼ ﺍﺯ ﻟﮑﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ " ﺷﺴﺘﺸﻮ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺮﺳﯿﻞ ....
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﮔﻪ لایک نکنین ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ
ﺩﺍﺳﺘﺎناﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻡ !!{-18-}{-18-}{-18-}{-7-}{-7-}{-7-}{-11-}{-7-}
soheil
soheil
مــــورِد دآشتیـــم دختره بآ شَلوآرَکــ رَفتِه تو بآغچـــِه خونَشـــون

عَکـــس گِرِفتــِه نِوِشتِـــه :

تــُـــرکیـــــــِـــــه 2014 {-15-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
دختره با لباس زیر عکس گذاشته......{-15-}بعد زیرش نوشته بی جنبه بازی ======بلاک خوو اوسکل توقع داری بیان زیر عکست زیارت عاشورا بنویسن{-15-}
soheil
soheil
دختر است دیگر.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گاهی دلش لایک نمیخواهد.بوس نمیخواهد.پاستیل نمیخواهد.
فقط خاستگار میخواهد میفهمی؟
خاستگاررر
... ادامه
soheil
soheil
دیگه پست گذاشتن علیه دخترا حال نمیده.....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
کاش ميشد با تیر بزنیمشون
FATI
FATI
ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻨﺎﺭﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻢ ..
ﺍﺯ ﺁﺭﺍﯾﺸﺶ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺷﻮ ﺧﯿﻠﯽ
ﺧﻮﺏ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺷﻮﻫﺮﺕ ﺑﻬﺖ ﮔﯿﺮ ﻧﻤﯿﺪﻩ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﯾﺶ
ﻣﯿﮑﻨﯽ؟؟؟
ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻧﮕﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺍﻭﻧﻄﺮﻑ ﻧﺸﺴﺖ :|
ﺑﻌﺪﺃ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﭼﻪ ﺳﻮﺗﯽ ﺩﺍﺩﻡ
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﭘﺴﺮ ﺑﻮﺩ{-7-}{-1-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
سوهان فروشای قم فکر میکنن اگه اسم سوهانشون حاج فلانی و پسران نباشه . . . . . . . . ما فکر میکنیم کار حاج خانم و دختراشه {-7-}
رضا
رضا
امشب امیدوار شدم اومد 25 تا دیدگاه داشتم خوبه من منتظر 99+ هستم .
raha
raha
دختر گفت : بشمار پسرک چشمانش را بست و شروع کرد به شمردن :یک... دو... سه... چهار..... دخترک رفت پنهان شود آن طرفتر پسردیگری را دید که گرگم به هوا بازی میکند، برّه شد و با گرگ رفت پسرک قصه هنوز می شمارد ...!
... ادامه
raha
raha
دیگه نگران نباش .... نگران دیدن های هرروزه ی من ... نگران خبر دار شدن همسر آینده ات از گذشته عاشقانه ات با من ... نگران وجود من .... نگران نفرین های من .... نگران عشق دیوانه وار من ... من دارم میرم .... برای همیشه ... برای همیشه از زندگی تو .... برای همیشه از جلوی چشای تو .... خدا رو شکر که خدام همه چی و برات می سازه .... من برای همیشه میرم و تو برو پی خوشبختیت با دختری که شاید یه سر سوزن از عشقی و که من بهت داشتم بتونه بهت بده .... برو ...
... ادامه
ali
ghYQx4Q0fu.jpg ali
نظرتون چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
bamdad
1426295_245229268967578_167.jpg bamdad
:)
bamdad
bamdad
زمان مکالمات تلفني:
قبول داريد ؟
پسر به پسر = 00:00:59
دختر به دختر = 00:29:59
مادر به پسر = 00:10:30
مادر به دختر = 00:59:00
پدر به پسر = 00:00:36
پدر به دختر = 00:03:35
پسر به دختر = 01:45:01
دختر به پسر = 00:00:05 (اونم زنگ زده بگه بهم زنگ بزن )

"در مورد آخر که من میگم 0 ثانیه ، فقط تک زنگه و در تماس که بهش زنگ بزنه"

{-27-}
صفحات: 14 15 16 17 18

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ