یافتن پست: #رفتن

bamdad
photo_2015-11-06_13-23-07.jpg bamdad
زوج های هنری ای که طلاق گرفتند
دیدگاه · 1394/08/15 - 13:23 در Art ·
1
bamdad
photo_2015-11-06_13-22-39.jpg bamdad
زوج های هنری ای که طلاق گرفتند
دیدگاه · 1394/08/15 - 13:22 در Art ·
1
bamdad
photo_2015-11-06_13-22-03.jpg bamdad
زوج های هنری ای که طلاق گرفتند
دیدگاه · 1394/08/15 - 13:22 در Art ·
1
bamdad
photo_2015-11-06_13-21-21.jpg bamdad
زوج های هنری ای که طلاق گرفتند
دیدگاه · 1394/08/15 - 13:21 در Art ·
1
bamdad
photo_2015-11-06_13-20-26.jpg bamdad
زوج های هنری ای که طلاق گرفتند
دیدگاه · 1394/08/15 - 13:20 در Art ·
1
bamdad
photo_2015-11-06_13-19-40.jpg bamdad
زوج های هنری ای که طلاق گرفتند
دیدگاه · 1394/08/15 - 13:20 در Art ·
2
bamdad
photo_2015-11-06_13-18-55.jpg bamdad
زوج های هنری ای که طلاق گرفتند
دیدگاه · 1394/08/15 - 13:19 در Art ·
1
bamdad
photo_2015-11-06_13-17-26.jpg bamdad
زوج های هنری ای که طلاق گرفتند
دیدگاه · 1394/08/15 - 13:18 در Art ·
1
bamdad
photo_2015-11-06_13-16-44.jpg bamdad
زوج های هنری ای که طلاق گرفتند
دیدگاه · 1394/08/15 - 13:17 در Art ·
1
bamdad
photo_2015-11-06_13-14-35.jpg bamdad
زوج های هنری ای که طلاق گرفتند
دیدگاه · 1394/08/15 - 13:16 در Art ·
3
bamdad
bamdad
مراحل خوابیدن
۱.خارج شدن از تلگرام
۲.خاموش کردن لامپ
۳. رفتن به دستشویی و مسواک زدن
۴. رفتن به تخت
۵. باز کردن تلگرام
۶.خروج از تلگرام
۷. ورود به لاین
۸. خروج از لاین
۹. رفتن به دستشویی
۱۰. رفتن به تخت
۱۱. ورود به تلگرام


بدبخت شدم! صبح شد

{-15-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
[Forwarded from Donya] اگر در دل کسي جایي نداري، فرش زیر پایش هم نباش... جایي که بودن و نبودنت هیچ فرقي نداره، نبودنت رو انتخاب کن. اینگونه به بودنت احترام گذاشتي... محبوب همه باش، معشوق من مهرت را به همه هدیه کن، عشقت را به من... با هر رفتني اشڪ نریز و با هر آمدني لبخند نزن شاید آنکه رفته باز گردد و آنکه آمده برود، آنقدر محکم و مقتدر باش که با این محبت ها و بي مهري ها زمین گیر نشوي... چنان برقص و شادی کن که دشمن از گفته خود پشیمان و دوست از کرده اش شاد شود... لازم است گاهي در زندگي، بعضي آدمها را گم کني تا خودتو پیدا کني ... بعضي از آدمارو باید دوست داشت، اما بعضي از آدمارو فقط باید داشت... .
... ادامه
دیدگاه · 1394/08/12 - 17:55 توسط Mobile ·
3
مرجان بانو :)
images مرجان بانو :)
{-41-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دوست داشتن ، ساده ترین و زیباترین احساس است.... دوست داشتن یعنی ..... بعد از ظهر یک روز تعطیل سه ساعت روی مبل ، درآغوش هم و جاذبه ، وِلــو، هر دو در سکوت فکر می کنیم ... گاهی بلند بلند فکرمان را با هم شریک می شویم بلند بلند از ته دل می خندیم .... ساعت چند است ؟ سه ساعت ؟؟؟ به ساعت روی دیوار شک می کنیم و سیگاری از پاکتش در می آوریم و به دنبال فندک که زیر یکی از ما گم شده، می گردیم و سیگاری شریکی روشن می کنیم و ناگهان در معجزه ای عجیب ، هر دو هوس چای می کنیم ..... فقط من و تو می دانیم که در این لحظه سخت ترین کار دنیا ، بلند شدن و رفتن به آشپزخانه است خود را به مردن می زنم و هرچه کلک بلدم رو می کنم که تو بروی واینقدر مهربانی که گول می خوری در راه آشپرخانه می خندی و زیر لب می گویی : * بدجنس * من بر می گردم و نگاهت می کنم باورم نمی شود ولی از اینکه اینجا نیستی ، دلم برایت تنگ می شود دوست داشتن یعنی جای خالیت احساس شود حتی اگر در آشپزخانه ای ..... ( من ِ بد ِ دوستداشتنی )
... ادامه
4 دیدگاه · 1394/08/11 - 20:19 توسط Mobile ·
4
bamdad
bamdad
همسر يکي از فرمانده‌هانِ پاسگاه،
که به تازگي ازدواج کرده،
و چندين ماه از زندگي‌شان،
دور از شهر و بستگان،
در منطقه‌ی خدمتِ همسرش مي‌گذشت،
بدجوري دلتنگِ خانواده‌ی پدري‌اش شده بود..

او چندين بار از شوهرش درخواست مي‌کند
که براي ديدنِ پدر و مادرش،
به شهرشان، به اتفاقِ هم،
يا به تنهايي مسافرت کند،
ولي شوهرش،
هربار، به بهانه‌اي از زير بارِ موضوع شانه خالي مي‌کرد..

زن که در اين مدت،
با چگونه‌گيِ برخوردِ مامورانِ زير دستِ شوهرش،
و مکاتبه‌ی آن‌ها برايِ گرفتنِ مرخصي و سایر امورِ اداری،
کم و بيش آشنا شده بود،
به فکر مي‌افتد که
حالا که همسرش به خواسته‌ی وي اهميت نمي‌دهد،
او هم به‌صورتِ مکتوب،
و همانندِ سایرِماموران،
براي رفتن و ديدار با خانواده‌اش،
درخواست مرخصي بکند.

پس
دست به کار شده و
در کاغذي،
درخواستِ کتبي‌ای، به اين شرح،
خطاب به همسرش مي‌نويسد:

از :سمیرا
به :جناب آقای حسن . . . فرمانده‌ی محترم پاسگاه . . .

موضوع : درخواستِ مرخصی

احتراما به استحضار می رساند که
اين‌جانب سمیرا
همسرِ حضرت‌عالي،
که مدت چندين ماه است،
پس از ازدواج با شما،
دور از خانواده و بستگانِ خود هستم،
حال که شما به‌دليلِ مشغله‌ی بيش از حد،
فرصتِ سفر و ديدار با بستگان را نداريد،
بدين‌وسيله از شما تقاضا دارم که با مرخصيِ اين‌جانب،
به مدتِ 15 روز،
براي مسافرت و ديدنِ پدر و مادر واقوام، موافقت فرمایيد....

با احترام
همسر دلبند شما سمیرا

و نامه را در پوشه‌ی مکاتباتِ همسرش مي‌گذارد...
چند وقت بعد،
جوابِ نامه، به اين مضمون،
به دست‌اش رسید:

سرکار خانم سمیرا همسر عزیز من

عطف به درخواستِ مرخصيِ سرکارِ عالي،
جهت سفر، برايِ ديدار با اقوام،
بدین‌وسیله اعلام می‌دارد،
با درخواستِ شما،

به‌ شرطِ تعیينِ جانشين،
موافقت مي‌شود....

فرمانده‌ی پاسگاه

{-7-}
رضا
رضا
رو میبره {-265-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
شاهکار شاعر عاشق استاد شهریار گفته بودم بی تو می میرم ، ولی این بار نه گفته بودی عاشقم هستی ، ولی انگار نه هرچه گویی دوستت دارم ، به جز تکرار نیست خو نمی گیرم به این ، تکرارِ طوطی وار نه تا که پا بندت شوم از خویش می رانی مـــرا دوست دارم همدمت باشم ، ولی ســــربار نه دل فروشی می کنی ، گویا گمان کردی که باز با غرورم می خرم آن را ، در این بازار نه قصد رفتن کرده ای ، تا باز هـم گویم بمان بار دیگر می کنم خواهش ، ولی اصرار نه گه مـرا پس می زنی ، گه باز پیشم می کشی آنچه دستت داده ام نامش دل است ، افسار نه *استاد شهریار*
... ادامه
دیدگاه · 1394/08/4 - 00:07 توسط Mobile ·
8
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دکتر ظریف 9ساعت با بیگانگان مذاکره کرد و با لب خندان بیرون امد
ولی دو ساعت درمجلس بود و با چشم گریان بیرون امد...
یاد قصه ی گرگ و الاغ افتادم:
الاغ گفت علف آبی است گرگ گفت نه سبز است!
رفتند پیش سلطان جنگل یعنی شیر و ماجرای اختلاف را گفتند....
شیر گفت گرگ را زندانی کنید .
گرگ گفت مگه علف سبز نیست ؟!!
شیر گفت سبزه ولی دلیل زندان تو بحث کردنت با الاغه...
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/30 - 10:51 توسط Mobile ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
★ﺍﻭﻧـــــے ﮐﻪ ﺭﻓـــﺖ رفتــہ ⇇
ﺍﮔــــہ ﺑﺮﮔـــــــﺮﺩﻩ ﺍﺯ ‘ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ’ ﻧﯿﺴﺖ… ??
ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ… ✘ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺗــــــــﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩﻩ …
⇚ ﮐﺴــــے ﮐﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺭﻓﺘــــہ ??
ﺍﮔـــہ ﻫــــﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ ⇡⇡
ﯾـــــــــﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷہ… ☜ﺩﯾﮕـــــہ ﺭﻓﺘﻦ ﺭﻭ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘـــہ…
▼▼▼▼ﭘﺲ ﺍﮔﻪ ﮐﺴـــے ﺭﻓﺖ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷــــــــﺶ ﮐﻦ▼▼▼ √√
ﺣﺘــــــــــﯽ ﺍﮔﻪ ﺑــــﺮﮔﺮﺩﻩ …!!!
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/30 - 10:50 توسط Mobile ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
حس خوب یعنی: درک ارزش بازکردن چشمی که میتوانست امروز صبـح، دیگر گشوده نشود ...
حس خوب یعنی: ارزش نگاه پر مهر دوباره ی تو در هر بامداد به چهره عزیزانی که ممکن بود دیگر هرگز کنار تو نباشند ...
حس خوب یعنی: لبخندی مشتاقانه به کودکی که چشم در چشم تو دوخته و عاطفه را میجوید ...
حس خوب یعنی: بی تابی تو برای گرفتن دست نابینای ناشناسی که قصد عبور از خیابان را دارد ...
حس خوب یعنی: بوییدن عطر نان گرم صبحانه و یادکردن اهل نیاز ...
حس خوب یعنی: نیت خیر برای آنانکه می شناسی و هرآنکس که نمیشناسی ...
حس خوب یعنی: پشتوانه ی دعای پـدر و مـادر ...
و حس خوب در یک‌ کلام یعنی: تبسّم دوباره خـدا به تـو در آغاز یک روز دیگر از باقیمانده زندگی ات ...
و مـن تمام اینها را یکجا ازخداوند برایتان مسألت دارم
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/30 - 10:15 توسط Mobile ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺗﮕﺎﻩ ﻧﯿﺴﺖ ﺷﻤﺎ ﻣﻌﺒﺪﯼ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﺧـﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻧﺘﺎﻥ... ﻣﻌـﺸﻮﻕ ﺩﺭ ﻋـﺎﺷﻖ ﻧﻬﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ تغییر واقعی همیشه از درون آغاز میشود پس هنگامی که در خلوت خودت هستی تغییر کن نه در مقابل دیگران هرکس که دیگران را بشناسد عاقل است وهر کس خود را بشناسد عارف است ....
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/28 - 20:01 توسط Mobile ·
3
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
خوبِ من ، هنر در فاصله هاست ... زیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور از هم یخ می زنیم . تو ، نباید آنکسی باشی که من میخواهم ، و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی . کسی که تو از من می خواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت . من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من .... خوب ِ من ، هنرِِ عشق در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها . . . زندگی ست دیگر... همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست...
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/20 - 20:33 توسط Mobile ·
6
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
يك ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺤﻘﻖ يك ﺳﺮﯼ ﻻﺷﻪ ﻣﺮﻍ ﺭﻭ ﺩﺍﺧﻞ يك ﺗﻮﺭﯼ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﭼﻨﺪ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺑﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﯼ ۱۰-۲۰ ﻣﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺣﻔﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ يه ﺭﻭﺑﺎهی اومد ﻭ ﮐﻤﯽ ﺑﻮ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ يه ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﻻﺷﻪ ﻯ ﻣﺮغ ها ﺭﻭ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ..! ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ ﺗﯿﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﻻﻥ مى رود ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﻯ ﮔﻠﻪ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺭﻭ مى آورد؛ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ يك ﺭوﺑﺎﺕ ﺟﺮﺛﻘﯿﻞ ﺗﻮﺭﯼ ﺭﻭ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺍﻭﺭﺩﻥ ﺗﻮ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺩﻭﻡ ﻭ مخفى اش ﮐﺮﺩند ﻭ ﺑﺎ يك ﻣﺎﯾﻌﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﭙﺮﯼ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﺛﺮ ﺑﻮ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ، ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﻧﺪ. * ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ همان ﺭﻭﺑﺎﻩ ﻭ ۷-۸ ﺗﺎ ﺭﻭﺑﺎﻩ ديگه آمدن ﺳﺮ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺍﻭﻝ ﻭ ﻫﺮﭼﯽ ﮔﺸﺘﻨﺪ ﻣﺮﻏﻬﺎ ﺭﻭ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩند ﻫﺮ ﭼﯽ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﻭ ﺑﻮ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ آن ۷-۸ ﺗﺎ ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺍﻭﻟﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺸﺘﻦ ﮐﺮﺩ. ﺟﺎﻟﺒﯿﺶ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﯽ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯿﮕﺸﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺳﺮﺷﻮ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﺎﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﻭﺭ مى شدند ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻮ ﻣﯿﮑﺸﯿد!؟ محققين ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺳﯿﻢ ﮐﻤﯽ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺩﻭﻡ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﺗﺎ ﺣﺪﯼ ﮐﻪ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﻣﺮغ ها ﺭﻭ ﺩﻳﺪ. ﺍﯾﻦ ﺩﻓﻌﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭﺑﺎﻩ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺮغ ها ﺭﻭ ﺑﺎ ﺩﻧﺪاﻥ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺩ. * ﺍﯾﻦ ﺗﯿﻢ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ آمدن ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ هماﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺗﻮﺭﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺳﻮﻡ ﺑﺮﺩﻧﺪ و بوى مرغها را با اسپرى پاك كردند. ﺭﻭﺑﺎﻫﻬﺎ ﻭﻗﺘﯽ دوباره ﺭﺳﯿﺪﻥ ﻫﺮﭼﯽ ﮔﻮﺩﺍﻟﻬﺎ ﺭا ﮔﺸﺘﻦ ﻭ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﻭ ﺑﻮ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﺩﻭﺭﺑﻴﻦ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺍﻭﻝ ﺭﻭ نشان ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺟﺴﺖ ﻭ ﺟﻮ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺩﻭﻡ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ماﻧﺪ، يك ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﭼﮏ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﺪﻥ ﮐﺎﻣﻼً ﻣﺮﺩﻩ ...!!!! ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻻﺷﻪ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﮐﺰ ﺩﺍﻣﭙﺰﺷﮑﯽ ﺑﺮﺩند ﻭ ﮐﻠﯽ آﺯﻣﺎﯾﺶ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﻗﯿﻘﺎً ﻋﮑﺴﻬﺎ ﻭ آﺯﻣﺎﯾﺸﺎﺕ نشاﻥ مى دهد ﺍﯾﻦ ﺣﯿﻮاﻥ ﺑﺮﺍﺛﺮ ﯾﮏ ﺷﻮﮎ ﻋﺼﺒﯽ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻩ. ﻭ…. * ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺩ ﻣﮑﺮ ﻭ ﺣﯿﻠﻪ ﮔﺮﯼ ﺩﺭ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻫﺴﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ مى كند ﺻﺪﺍﻗﺘﺶ ﺑﯿﻦ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﺳﮑﺘﻪ ﻣﯿﺰند ﻭ ﻣﯿﻤﯿﺮﻩ. ﺍﺯ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯿﻤﯿﺮﻩ. ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻌﻀﯽ از ادمها ﻫﺴﺘﻨﺪ كه ﻣﯿﺎيند ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﻪ ﺯباﻥ مى آورند ﺑﻌﺪ ﺟﺎلب اينكه ﺣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﻭغ هاﺷﻮﻥ آﺷﮑﺎﺭ مى شود ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍﻩ ﻣﻴﺮوند ﻭ ﺍﺻﻼً ﻭ ﺍﺑﺪﺍً ﻫﻢ ﺧﻢ ﺑﻪ آﺑﺮﻭ نمى آورند ﻭ ﺍﺳﻔﻨﺎﮐﺘﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﭼﻘﺪﺭ زشت است ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺳﻪ ﮐﻪ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺍﺯﺵ ﺩﺭ ﮐﺮﺍﻣﺖ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﭘﯿﺸﯽ ﺑﮕﯿﺮند. * ﭼﻘﺪﺭ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺟﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩ. ﺍﯾﻦ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ گرچه ﮐﻤﯽ ﺑﯿﺮﺣﻤﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ.
... ادامه
1 دیدگاه · 1394/07/19 - 23:11 توسط Mobile ·
7
مرجان بانو :)
images مرجان بانو :)
... اگر دوباره متولد می شدم، باز هم در پاییز به دنیا می آمدم ...
باز هم چمدانم را در پاییز از عشق پر می کردم ... با پاییز آمده ام و با پاییز خواهم رفت ...
بهترین خاطراتم همه نارنجی اند و خش خش برگ های مست پاییز آوای قشنگ آرزوهای من است ...
پاییزِ من،
فصل رفتن های بی هدف از جاده های دلتنگی ست! ...
... ادامه
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
هوا ابری شده شدید!
فکر میکنم طوفان گرد و خاک تا یه ساعت دیگه تهران رو بهم بریزه!
صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ