به دلم افتاده است که به یاد من نشسته ای امشب…
پلک هایت سنگین خوابند اما هنوز آنها را بر روی هم نگذاشته ای…
به دلم افتاده است که دلت هوای مرا کرده
و در میان خاطرهامان به دنبال من میگردد امشب …
امشب و هر شب یک دل سیر از بغضت خالی میشوم…
عکست را آغوش میگیرم، وای که چقدر جایت خالی است در کنارم…
دست خودم نیست اگر دستم از تو می نویسد…
اگر دلتنگم و چشمانم
هر شب از یاد تو خیسند…
“دوستت دارم”…
... ادامه
یکجور اینترنت قطع کردن که انگار وصل کنن میخوایم با خواهر مادرشون وصلت بنماییم بابا وصل کنین کاری نداریم بهتون :/
1398/08/30 - 21:18خیلی دقیق گفتی
1398/08/30 - 21:21لااله الا الله وصل نکردن
1398/09/1 - 08:58