عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
شب هجران نکند قصد دل آزاری من
روزگاری که جنون رونق بازارم بود
تو نبودی که بیایی به خریداری من
برگ پاییزیم و خسته دل از باد خزان
باغبان نیز نیامد پیِ دلداری من
اشک گرم و غم عشق آمد و جانا چه کنم
گر به فردا نرسد این شب بیداری من
من و دیوانگی و مهر و وفا یار شدیم
تا تو باشی و من و عشق و وفاداری من
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
قصه ی عشق شود قصه ی بیماری من
... ادامه
ایول
1392/11/10 - 20:24من عاشق سیاوش قمیشی هستم
صد تا لایک...
داداش فدا مدا داری من سر لشگرشون
1392/11/10 - 20:25شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش
1392/11/10 - 20:26از پس شیشه تو را میبینم که گرفتی مرا در بر خویش
تن من پاره ای از آن تن توست
وقشنگترن شبای بی ستاره شب توست...
چاکریم دست زدم به زمین به احترامت
1392/11/10 - 20:27آقایی داداش...
1392/11/10 - 21:11