شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

bamdad

خواستم با یکی درد دل کنم… اول ازش پرسیدم سیگار داری؟… گفت:میخوای بکشی..؟ گفتم:نه ! تو بکش طاقت حرفامو داشته باشی

1 دیدگاه · 1393/05/17 - 21:13 ·

10

bamdad

داستان باغبان و چیدن سیب(از زبان سیب)

دخترک خندید و
پسرک ماتش برد !که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !غضب آلود به او غیظی کرد !این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !هر دو را بغض ربود…دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
” او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! ”پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
” مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! ”سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

{-35-}

1 دیدگاه · 1393/05/17 - 16:53 در شعر و داستان ·

10

حمید

غریب است دوست داشتن و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن...

وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ... و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛

به بازیش میگیریم

هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر

هر چه اور دل نازکتر، ما بیرحم تر

تقصیر از ما نیست؛ تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده اند ..

... ادامه

3 دیدگاه · 1393/05/17 - 16:28 ·

7

صوفياجون

وای خسته شدم از صبح تو #آشپزخونه هستم {-3-}

خیلی خسته شدم ولی غذا درست کردم توپ {-41-}

#باقالی_پلو با #ماهی _سوخاری البته ماهی نیستا یه شماره از کولی کوچیکتره بهش چی میگن؟ یهووووویی تصمیم گرفتم ماست بورانی هم درست کنم رفتم از باغ بادمجون کندم گذاشتم کباب شه {-11-}

13 دیدگاه · 1393/05/17 - 12:41 ·

8

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

soheil

وقتی ما نمی تونیم بخوریم چرا بدهنمون اب میندازی صوفی؟

1393/05/17 - 13:09

متین (میراثدار مجنون)

روز جمعه نسوزون صوفیا خب بخورین نوش جان من اصلا دوس ندارم !

1393/05/17 - 13:24 توسط Mobile

صوفياجون

{-196-} چی میگه؟؟؟؟ {-196-}

1393/05/17 - 14:34

bamdad

منم نفهمیدم بخدا!!!!
فکر کنم بادمجون رو میگه
{-28-}

1393/05/17 - 14:37

صوفياجون

نسوزوندم حالا که اینطوریه خیلی هم خوشمزه شده بودش {-185-} {-185-}

1393/05/17 - 14:38

bamdad

{-197-}

1393/05/17 - 14:42

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

ما هم لوبیا پلو داشتیم با ماست کشمشی {-185-} انقد خوردم حالم بده

1393/05/17 - 16:09

soheil

بمنم سیب زمینی دادن خوردم {-31-}

1393/05/17 - 16:32

ıllı YAŁĐA ıllı

ما هم کوفتم نداریم بخوریم {-177-}

1393/05/18 - 06:32

متین (میراثدار مجنون)

بابا منظورم از سوزوندن دل و معده من همیشه شکمو رو گفتم

1393/05/18 - 15:28

مائده

مرگ هم به تساوی تقسیم نمی شود
عجبا!!
هیچ کس هنوز
به سهم کمش از مرگ
اعتراض نکرده است!
خیلی ها سهم بیشتری از مرگ نصیبشان می شود
کودک بودم که در سینما
مردی از سینماافتاد و
آنقدر روی زمین کشیده شد که
گریه چشم هایم را بست
بعد ها دانستم
افتادن از اسب گریه ندارد
خیلی ها از اصل می افتند و می میرند...

... ادامه

1 دیدگاه · 1393/05/17 - 11:53 ·

10

صوفياجون

نمیخوام چقد سخته اخه از ذ من چی بنویسم آخه ذرت {-60-}

11 دیدگاه · 1393/05/16 - 23:32 ·

10

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

صوفياجون

تا بنویسم استب میزنن

1393/05/16 - 23:39

bamdad

صوفیا هرجا گیر کردی به من مراجعه کن...

1393/05/16 - 23:39

رضا

#ذرت

1393/05/16 - 23:52

bamdad

ذرت که میوه نیست رضا
جزو غلاته...

1393/05/17 - 00:00

صوفياجون

چه کاریه بلاخره از رمین رووییده میشه بعد پوستشو میگیریم میخوریم

1393/05/17 - 00:05

bamdad

آره بادوم زمینی هم از زمین روئیده میشه پوستشو میگیریم و میخوریم ، میوه است عایا؟
یا سبزی خوردنم از زمین در میاد ولی سبزیه نه میوه...

1393/05/17 - 00:10

صوفياجون

بامداد میزنم لهت میکنما دیگه واسه یه 5 امتیازم داری گیر میدیاااا بازی بود تموم شد رفت {-139-} {-169-} {-93-}

1393/05/17 - 00:23

رضا

من نمیدونستم اسم میوه میخوای .

1393/05/17 - 00:34

صوفياجون

نه کلا از ذ میخواستم میوه هم جزوشون بود . اسم ذاکر فامیل ذاکری حالا میوه هم ذرت باشه چی میشه غذا هم میشه ذرت مکزیکی بقیه شو چی

؟ ماشین کشور شهر. رنگ حیوان شغل

1393/05/17 - 00:36

bamdad

آها اینو گفتی شوخی کردی؟

من دیشب اصلأ ندیدم ، چون قبلش رفتم خوابیدم ، حالم زیاد خوب نبودش
آره میدونم شوخی بود...

1393/05/17 - 12:11

صوفياجون

میوه از دال چی داریم؟

7 دیدگاه · 1393/05/16 - 23:18 ·

9

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

بیاین اسم فامیل بازی کنیم {-7-}

35 دیدگاه · 1393/05/16 - 22:41 ·

9

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

soheil

بمنم بگید چطوری هستش ؟چی کار باید بکنم ؟ {-31-} {-31-}

1393/05/16 - 23:33

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

سهیل برو تو لینک ثبت نام کن
بعد بیا اینجا اسمتو بگو من بیام پیدات کنم برات درخواست بدم لطفا همین عکستم بزار

1393/05/16 - 23:36

bamdad

شب بخیر...

1393/05/16 - 23:42

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

باشه ناناز خوب بخوابی {-41-} شبت ستاره بارون {-188-} اوووووممممممماچچچچچچچچچ {-49-}

1393/05/16 - 23:47

soheil

ابجی اینم بازی بودش اخه خخخخخخخ

1393/05/17 - 00:10

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

باید زیاد باشیم اتاق بازی بسازیم همرو دعوت کنیم دیگه

1393/05/17 - 00:28

صوفياجون

یعنی باید اتاق ساخت؟

1393/05/17 - 00:30

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

صوفیا اخه اینجوری نمیدونیم کدوم کجاست یکیمون اتاق بسازه بقیرو دعوت کنه اونجا

1393/05/17 - 00:31

صوفياجون

اوکی تو میسازی/

1393/05/17 - 00:36

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

ن تو بساز

1393/05/17 - 00:37

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

14 دیدگاه · 1393/05/16 - 22:37 ·

6

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

بدک نیستم سرما خوردن گلو درد گرفتم افتضاح {-172-}

1393/05/16 - 23:17

bamdad

منم سرما خوردم
من دلپیچه دارم شدید

1393/05/16 - 23:37

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

وای خیلیییی بده از صب دارم میمیرم

1393/05/16 - 23:39

bamdad

من از دیروز اینجوریم
دیروز بدتر بودم ، ضعف شدید داشتم و کلأ بیحال بودم
سرکار همش دوست داشتم بخوابم

1393/05/16 - 23:41

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

ویروووس گرفتیم دیگه منم فردا اینجوری میشم

1393/05/16 - 23:48

bamdad

نه بابا
من خداروشکر گلو درد نداشتم
ولی سردرد دارم شدید
هر قرصی هم میخورم خوب نمیشه لامصب

1393/05/16 - 23:50

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

من سر درد.گلو درد.ابریزش بینی.عطسه

1393/05/16 - 23:53

bamdad

وای
پس همه ی محاسن رو با هم داری

1393/05/16 - 23:58

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

اره داغونم ینی {-118-}

1393/05/17 - 00:00

bamdad

گریه نکن
خوب میشی
برو دکتر یدونه آمپول بزن ، خیلی تأثیر داره
منکه الان دوتا آستاژل خوردم بلکه سردردم خوب بشه...

1393/05/17 - 00:11

soheil

ﻣﻦ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻼﻏﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ، ﮐﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺑﺎﻏﻤﺎﻥ ﺗﺒﺮ ﺍﺳﺖ !
.
.
رسیده ام به حس برگی که میداند باد از هر طرف بیاید سرانجامش افتادن است !
.
.
سرسوزنی اگر مرا میخواست ، زمین و زمان را به هم میدوختم !
.
.
ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻛﻪ ﺭﻓﺘﻲ ﻭ ﻣﻦ ﺍﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺷﻜﺴﺘﻢ

.
ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺩﻟﻢ ﺭﻳﺨﺖ ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺳﻜﻮﺗﻢ
.
.
این روزها احساس میکنم چقدر شبیه سکوتم ، با کوچکترین حرفی میشکنم !

... ادامه

دیدگاه · 1393/05/16 - 22:06 ·

7

bamdad

درخــــــود شکستم

و تو صــــــــدای قهـقهـه هـایـت دنیــــــــا را لــــــــرزانـد

قــــــــانون طبیعت اسـت

مــــــــوج وقتــــــی ســــــــرش به سنگ می خــــــــورد

در خــــــــود می شکنــــــــد

و ســــــــــاحـل کف میــــــــزنـد

5 دیدگاه · 1393/05/16 - 21:40 ·

9

غزل

5 دیدگاه · 1393/05/15 - 17:41 در نظرشماچیه... ·

19

mostafa AZ

ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻮﻣﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺻﺪﺍ ﻭ ﺳﯿﻤﺎ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺍﺯ ﯾﻪ ﺍﻗﺎﻫﻪ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﻋﻠﺖ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺷﺨﺼﯽ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺩﺍﺩﯾﻦ ﭼﯿﻪ
ﺍﻗﺎﻫﻪ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎ ﻋﺮﺽ ﺳﻼﻡ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺑﯿﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﺤﺘﺮﻣﺘﺎﻥ ..
ﺍﻭﻻ ﺍﯾﻨﮑﻪ : ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻪ ﺁﻟﻮﺩﮔﯽ ﻫﻮﺍ ﮐﻤﺘﺮ ﺑﺸﻮﺩ !
ﺩﻭﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ : ﺩﯾﮕﺮ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺟﺎﯼ ﭘﺎﺭﮎ ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﺳﻮﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ : ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ ! ﻣﺠﺒﻮﺭﻡ ! ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ؟

... ادامه

2 دیدگاه · 1393/05/15 - 12:10 ·

11

مائده

کوه با نخستین سنگها آغاز می شود
و انسان با نخستین درد
در من زندانی ستمگری بود
که به آواز زنجیرش
خو نمی کرد
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم...

"شاملو"

... ادامه

دیدگاه · 1393/05/15 - 00:16 ·

11

shaghayegh(پارتی_السلطنه)

دیدین تو #فیلما بچهه تو خاب جیغ میکشه همه میرن بغلش میکنن که نترس و این حرفا؟ اینا همش دروغه من یه بار جیغ کشیدم داداشم همچین با لگد زد توو شکمم که دیگه چن ساله جیغم نمیاد {-15-}

2 دیدگاه · 1393/05/14 - 22:43 ·

9

FATI

ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻨﺎﺭﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻢ ..
ﺍﺯ ﺁﺭﺍﯾﺸﺶ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺷﻮ ﺧﯿﻠﯽ
ﺧﻮﺏ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺷﻮﻫﺮﺕ ﺑﻬﺖ ﮔﯿﺮ ﻧﻤﯿﺪﻩ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﯾﺶ
ﻣﯿﮑﻨﯽ؟؟؟
ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻧﮕﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺍﻭﻧﻄﺮﻑ ﻧﺸﺴﺖ

ﺑﻌﺪﺃ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﭼﻪ ﺳﻮﺗﯽ ﺩﺍﺩﻡ
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﭘﺴﺮ ﺑﻮﺩ {-7-}

1 دیدگاه · 1393/05/14 - 11:47 ·

6

ıllı YAŁĐA ıllı

میتونی دوستای واقعیتو وقتی نیستی و سراغتو میگیرن پیدا کنی..../

3 دیدگاه · 1393/05/13 - 10:28 توسط Mobile ·

11

Majid

♥رفاقت یعنی
هر وقت خسته باشی!
مونده باشی!
دلخور باشی!
رفیقت با مسخره بازیاش تو رو بخندونه!
دل تنگیت از یادت بره!
خستگی از تنت دربیاد!♥

♥رفاقت یعنی
خودش خسته باشه!
درد داشته باشه!
دل تنگ یارش باشه!
اما خم به ابرو نیاره!
پای درد ودلت بشینه! بت دلداری بده!
آرومت کنه!
اما نزاره بفهمی چشه!
اما...♥

♥رفاقت ینی همین!
رفاقت یعنی سوغاتی آوردن از هر مسافرتی که رفته باشه! که : رفیق من بیادتم!
شوخی های مزخرف و الکی و مسخره بازی در آوردن و جوونی کردن!♥

♥رفاقت یعنی:بات هستم! تا آخرش! تا تهش!♥

♥رفاقت یعنی بگه: باز این حرف زد!♥

♥رفاقت یعنی هم تو روزای سخت هم تو روزای نرم پیشت باشه!
رفاقت یعنی همین!♥

... ادامه

دیدگاه · 1393/05/13 - 01:01 ·

3

رضا

من یک وقتهایی خسته هستم چیزی مینویسم منظورم کسی نیست باور کنید حرفی میزنم کسی به خودش نگیره .

دیدگاه · 1393/05/12 - 23:45 ·

8

رضا

امشب امیدوار شدم اومد 25 تا دیدگاه داشتم خوبه من منتظر 99+ هستم .

5 دیدگاه · 1393/05/12 - 23:14 ·

8

bamdad

فکر کردم همه‌مان در داستانی عجیب زندگی می‌کنیم. با وجود این اکثر آدمها معتقدند که این دنیا کاملا طبیعی است و یکسره دنبال چیزهایی هستند که غیرطبیعی باشد، مثل فرشته و آدم فضایی؛ تنها به این دلیل که نمی توانند ببینند دنیا خودش یک معمای بزرگ است. احساس می‌کردم با بقیه فرق دارم. فکر می‌کردم دنیا خودش یک رویای عجیب است. ...به نظر من این موضوع هم خودش معمای بزرگی است که آدمها صبح تا شب این طرف و آن طرف می‌دوند و فعالیت می‌کنند. بدون اینکه فکر کنند از کجا آمده‌اند. چگونه می‌شود چشم بر زندگی روی این کره خاکی بست و آن را کاملا طبیعی دانست؟
... یاستین گوردر ...

... ادامه

2 دیدگاه · 1393/05/11 - 23:14 ·

9

یافتن پست: #ستم

تفکیک