#اندوه_پرست
#فروغ_فرخزاد
#متن #ترانه #شهرزاد_سپانلو
اندوه پرست
کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد
آفتاب دیدگانم سرد میشد
آسمان سینه ام پر درد می
شد
ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ میزد
اشکهایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد
وه ... چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من می خواند ...شعری آسمانی
در کنار قلب عاشق شعله میزد
در شرار آتش دردی نهانی
نغمه من ...
همچو
آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم
چهره تلخ زمستانی جوانی
پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پایز بودم
... ادامه
سلام
1393/12/12 - 22:10فعلا کسی نیست
فقط من هستم
پس فعلا فقط سلام به تو
1393/12/12 - 22:25علیک سلام
1393/12/12 - 22:30خوبی بامداد؟
1393/12/12 - 22:34مرسی
1393/12/12 - 22:37زنده ام ، خدا رو شکر
سلاااام اجی جونمخوبی؟دلم واست تنگ شده بود
1393/12/12 - 22:46خداروشکر که زنده ای.انشالله همیشه زنده باشی
1393/12/12 - 22:59سلام شهرزاد جون.ممنون.دل منم واست تنگ شده بود.خودت خوبی؟
1393/12/12 - 23:01قربونت ندا جونم
1393/12/14 - 12:03