یافتن پست: #مُردن

shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
کاربردهای مختلف ” مُردن ” در فرهنگ ما !!
برو بمیر : برو گمشو !
بمیرم برایت : خیلی دلم برایت می سوزد !
می میرم برایت : عاشقتم !
می مردی ؟ : چرا کار را انجام ندادی ؟
… مردی ؟ : چرا جواب نمی دهی ؟
نمردیم و … : بالاخره اتفاق افتاد !
مردیم تا … : صبرمان تمام شد !
مرده : بی حال !
مردنی : نحیف و لاغر !
مردم : خسته شدم!
من بمیرم ؟ : راست می گی؟{-7-}
دیدگاه · 1391/12/18 - 02:28 ·
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1340423119_7037919035788.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
هوای مُردن

بیخ گوش من است

همانجایی که روزی

رد نفسهای تو بود....!
دیدگاه · 1391/12/4 - 00:36 ·
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ز.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
بعد از مُردنم سرم را جدا کنید بگذارید روی شانه ام
شانه ای که سر می خواست ، سری که شانه می خواست
هر دو را برسانید به آرزوشان . . .
دیدگاه · 1391/11/26 - 16:48 ·
Mostafa
Mostafa
شعری از زنده یاد شیـــون فـــــومــنی
=======ஜ۩۞۩ஜ========
او روزان کی بد و خوبه نَنِستیم
سه شاخه بادبانَ نخ دَوَستیم
زهیم می خط بزه مشقانَ پاکون
خودا جی شنبه صبح می مرگَ خواستیم

او روزان کی جوخوفتیم مرغ لانه
شویم گریه مره تا ملا خانه
نبو حالی مره داشتن ندشتن
مَرَ اخته خمس بو آبو دانه

او روزان کی به سر دَشتیم هوایی
آغوز بازی کودیم لشت نشایی
اویی که هول نخوردی از سیاهی
می سر داشتی هزار جور پادشاهی

او وقتان کی سفاله شُستی باران
کولا پوستی به سر دشتیم زمستان
ئیتَ لوله وجیو از لوله پرده
کودیم ایوان گرزه خوله ویران

او روزانی که دم بو می تن رخت
پینیک پاره کودی می مار غروب وقت
هتو تا عید بوستی تازه رخته
می لخت سینه جا گیفتی می دیل سخت

او وقت کی ترسئیم ای سر دوگوشه
می مار سنجاق زئی شب می روپوشه
نئی تا کی می دندان نخوره
کل آتش کودیم سوراخ موشه

او روزان کی می نازان بَردنی بو
غم دونیا می ورجه مَردنی بو
نبوم حرف حساب خلق پاپی
مَرَ انجیل کفتک خوردنی بو

نهالی بوم نهالی تازه و تر
نَهَبو کاکل غنچه به می سر
الونی چوبی اسب زاک و زوکم
چه تقدیری دَرَم ؛ الله اکبر
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/8 - 21:50 ·
4
Noosha
015d01fb0415a35af5ae3cbe8206cd70-300.jpg Noosha
درود به پرندگانی که از خشکسالی مُردند...

اما از خرمن نامردان دانه نخوردند...{-60-}{-37-}
دیدگاه · 1391/08/29 - 01:19 ·
5
Mostafa
kevincartervulture_thumb.jpg Mostafa
عکسی که باعث عکاسش شد!
لبخند زدن در هنگام عکس گرفتن یکی از مشترک ترین عکس العمل های انسان ها در سرتاسر دنیاست، اما عکس های خبری و هنری گاه اشک را در چشمان آدمی می زایند. به این عکس خوب نگاه کنید!
کوین کارتر عکاس ۳۳ ساله استرالیایی برای عکسبرداری و تهیه خبر از شورش در سودان قحطی زده راهی آن کشور شد. هر ساعت ۲۰ نفر از گرسنگی می مُردند. کارتر، خسته از مشاهده جماعتی که از بی غذایی تلف می شدند به بوته زاری پناه برد. در آنجا دخترک نحیفی را دید که تلاش می کرد خود را به یکی از مراکز توزیع غذا برساند. در حالی که سعی داشت از او عکس بگیرد، لاشخوری در نزدیکی او به زمین نشست. کارتر ضمن اینکه نمی خواست پرنده فرار کند کادر بندی را شروع کرد. به گفته خودش ۲۰ دقیقه انتظار کشید شاید کرکس بالهایش را باز کند. اما این اتفاق روی نداد. کارتر پس از اینکه از صحنه عکس گرفت پرنده را فراری داد. عکاس پس از این واقعه دچار آشفتگی عصبی و روحی شدیدی شد. روزنامه نیویورک تایمز عکس کارتر را خرید و آن را در شماره ۳۶ مارس ۱۹۹۳ چاپ کرد. او به خاطر این عکس برنده ( جایزه عکاسی دنیا) شد
Mostafa
Mostafa
کاربردهای مختلف ” مُردن ” در فرهنگ ما !!

برو بمیر : برو گمشو !

بمیرم برایت : خیلی دلم برایت می سوزد !

می میرم برایت : عاشقتم !

می مردی ؟ : چرا کار را انجام ندادی ؟

… مردی ؟ : چرا جواب نمی دهی ؟

نمردیم و … : بالاخره اتفاق افتاد !

مردیم تا … : صبرمان تمام شد !

مرده : بی حال !

مردنی : نحیف و لاغر !

مردم : خسته شدم!

من بمیرم ؟ : راست می گی ؟
... ادامه
abbasali
abbasali
حافظه آدم های غمگین قوی است <br>مثلا می دانند کجای <br>کدام خیابان<br> آن روز مُردند<br> آدم های غمدار<br> آدم های<br> توی تنهایی زنده<br> با همه مهربانند <br>جز با خودشان..
... ادامه
صفحات: 1 2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ