Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #نـَـ

محمد
محمد
.
وسط جاده خلخال زنجان پنچری ماشینمو می گرفتم یه آقاه رسید گفت پنچر شدی؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ لاستیکم گرمش شد در آوردم هوا بخوره!!
دیدگاه · 1390/09/18 - 00:32 ·
4
محمد
محمد
تو توالت بودم و تو حال خودم.. یک هو یکی محکم زد به در …. گفتم بله ..
دیدم داداشمه میگه اه تو اونجایی !!! گفتم پـَـ نـَـ پـَـ این صدای منشی توالته ..
لطفا بعد از شنیدن بوق بفرمایین داخل.
.
... ادامه
دیدگاه · 1390/09/18 - 00:32 ·
5
محمد
محمد
خوابیدم.!!! سره کلاس دستمو بردم بالا سوال کنم.استاده میپرسه سوال داری؟؟؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ میخواستم بینم کولر باد میده یا نه که خداروشکر حل شد!!
... ادامه
دیدگاه · 1390/09/18 - 00:32 ·
3
محمد
محمد
تو ایستگاه متروی آزادی یکی ازم پرسید اینجا آخرشه؟ منم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ نیم
ساعت برای ناهار و نماز نگه داشته بعد دوباره راه میوفته
دیدگاه · 1390/09/18 - 00:29 ·
2
محمد
محمد
ساعت ۸ صبح کلاس داریم .منم خمیازه میکشم و دهنم یه متر باز میشه .
استاد میگه چیه خوابت میاد؟ پـَـ نـَـ پـَـ میخوام بخورمت
.
دیدگاه · 1390/09/18 - 00:29 ·
3
محمد
محمد
پشت در اتاق عمل وایستادم منتظر دکترم که برم برای زایمان
پرستاره اومده نگام میکنه میگه زاءو شمایی؟…
میگم پـَـ نـَـ پـَـ خواهرمه.. ترسیده منو فرستاده جاش!
... ادامه
دیدگاه · 1390/09/18 - 00:28 ·
2
محمد
محمد
رفیقم اومده خونمون! وضو گرفته میخواد نماز بخونه!می پرسه قبله کدوم طرفه؟!
میگم:میخوای نماز بخونی؟! میگه: پـَـ نـَـ پـَـ میخوام دیش ماهوارتو تنظیم کنم!
... ادامه
دیدگاه · 1390/09/18 - 00:22 ·
2
محمد
محمد
دوستم خونمون بود هی سروصداشون میومد.دوستم گفت عروسیه؟
پـَـ نـَـ پـَـ همسایمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه !
دیدگاه · 1390/09/18 - 00:22 ·
2
محمد
محمد
سر سفره عقد ، حاج آقا: آیا بنده وکیلم ؟ عروس: پـَـ نـَـ پـَـ متهمی !
دیدگاه · 1390/09/18 - 00:22 ·
2
abbasali
abbasali
اومدن خواستگاریم من و مامانم و بابام نشستیم، مادر طرف میگه عروس خانم ایشون هستن؟ مامانم گفت پـَـ نـَـ پـَـ اون سیبیل کلفت شکم گنده عروسه بهش میگیم بابا ! *************************** شب جمعه ای دارم شکلات خیرات میکنم طرف یدونه برداشته خیلی جدی میگه یدونه فاتحه بفرستم؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ یه مشت بردار یه جزء قرآن بخون *************************** به استاد ماکت ساختمون دارم نشون میدم برگشته میگه پله هم دار : میگم پـَـ نـَـ پـَـ با قلاب میرن بالا
... ادامه
abbasali
1316157154257664.png abbasali
بابام داره تلویزیون نگاه میکنه صدا تلویزیون رو 50 . میگم : میشه صداشو کم کنی ؟ میگه : مگه صداش اذیتت میکنه ؟ میگم : پـَـ نـَـ پـَـ میخام لب خونیم قوی بشه . <br>***************************<br> دوستمُ دعوت کردم خونمون اومده می گه اینجا خونه خودتونه؟ پـَـ نـَـ پـَـ خونه مادربزرگس منم مخملم <br>*************************<br> رفتم پرنده فروشی میگم آقــا قناری‌های نر و مادتون کدومان ؟ میگه میخوای بخری ؟ پـَـ نـَـ پـَـ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه..! <br>***************************<br> شیشه رفته تو دستم دارم جیق میزنم به دوستم میگم در بیار میگه..شیشه رو گفتم پـَـ نـَـ پـَـ ادای منو<br> ***************************<br> جمله ی بدون "پـَـ نـَـ پـَـ" مثل صبحونه بدون چایی میمونه !! که اگه استفاده نکنی اون روز سردرد میگیری !!<br> **************************<br>
... ادامه
abbasali
1316157154257664.png abbasali
به بابام میگم سویچ رو بده. میگه میخوای با ماشین بری بیرون؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ میخوام باهاش گوشم رو تمیز کنم دستش رو آورده بالا بزنه. میگم میخوای بزنی؟ میگه پـَـ نـَـ پـَـ میخوام قلنج کتفم رو بشکونم <br>*************************** <br>لیچ آب رفتم سر کلاس. استاد میگه بارون میاد؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ وقت نداشتم با لباس دوش گرفتم زود به کلاس برسم. <br>***************************<br> رفتم دارو خونه میگم یه بسته خلال دندون بدید. میگه میخوای دندونات خلال کنی؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ میخوام خودم تب سوزنی کنم <br>*************************** <br>امروز سر کلاس یه زنبور رو گرفتم پاشدم رفتم پنجره رو باز کردم که بندازمش بیرون, استاد میگه:زنبوره؟پیش خودم گفتم:لا اله الا الله!!! بعد میگه:میخای بندازیش بیرون؟؟؟ دیگه عنان از کف دادم و گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ بیچاره نابیناست دستش رو گرفتم به در و دیوار نخوره!!! <br>*************************** <br>قورمه سبزی آوردن رومیز میگه قورمه سبزیه؟؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ کوکوسبزیه آبشو زیاد کردن <br>***************************<br> یکی از بستگان دوستم فوت کرده بود . رفته بودم به
... ادامه
abbasali
1316157154257664.png abbasali
یه عکس از ابی بردم قاب سازی یارو میگه قابش کنم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خوب عکسو نگاه کن ببین اینورا ندیدیش عکس بابامه اختلال هواس داره چند روزه از خونه زده بیرون <br>*************************** <br>تو پارک رفتم دستشویی اومدم بیرون یکی جلومو گرفته! میگم پولیه؟ مبگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ من اینجا نشستم پشه ها نیان تو حین کار براتون مزاحمت ایجاد کنند <br>***************************<br> منتظر تاکسی وایسادم و دارم دست تکون میدم برا تاکسیا. با تاکسیش میاد کنارم میگه تاکسی می خوای؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ دارم برای مسافرین محترم دست تکون میدم و آرزوی سفری خوش می کنم.<br> ***************************<br> به بابام میگم: بابا تو سفارت امریکا کار پیدا کردم. میگه: به عنوان مترجم؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ میرم بالا پشت بوم سفارت، روزایی که باد نمیاد، پرچم امریکا رو فوت میکنم! <br>***************************
... ادامه
abbasali
1316157154257664.png abbasali
اومده خونمون میگه راستی توالتتون همونجاس میخوام برم ؟؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ رفته مسافرت خارجه تا 6 ما هم برنمیگرده. <br>*************************** <br>رفتم کله پزی میگم یه دست کله پاچه بده میگه چشمم بزارم؟ پـَـ نـَـ پـَـ من چشم میزارم گوسفنده بره قایم شه <br>***************************<br> بابام داره با شیر و دوش حموم ور میره ، سه ساعت با شورت دم در حموم یه لنگه پا وایسادم بر می گرده می گه : اِ اِ اِ …! می خوای بری حموم؟!!! میگم : پـَـ نـَـ پـَـ اومدم مسابقات پرورش اندام ، منتظرم برگردی برات فیگور بگیرم..! <br>*************************** <br>از فیس بوک اومدم بیرون کامپیوترو خاموش کردم خواهرم میگه: خسته شدی از فیس بوک اومدی بیرون ؟ منم گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ بهم گفتن یه 5 دیقه برو بیرون میخوایم کفشو تی بکشیم <br>***************************
... ادامه
محمد
محمد
تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم،یه زانتیا اومد گفت داری لایی بازی میکنی؟؟؟ گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربی میرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل (ستاد مبارزه با پ نه پ واحد اتوبان)
... ادامه
abbasali
abbasali
یه زنبوره اومد رو گوشم نشست و گوشمو نیش زد.منم از درد بالا پایین می پریدم.دوستم گفت نیشت زد؟گفتم پـَـ نـَـ پـَـ هاچ زنبور عسل بود اومد در گوشم گفت مامانشو پیدا كرده.منم از خوشحالی دارم بالا و پایین می پرم.{-33-}{-33-}{-33-}
abbasali
abbasali
بگذار قلم را به غزل بسپارم<br> شاید گره ای باز شود از کارم<br> پرسید مگر تو هم غزل می گویی؟ <br>گفتم پـَـ نـَـ پـَـ فقط رباعی دارم
abbasali
abbasali
یارو گزارشگر صدا سیما میاد جلو میگه از اینکه هفته ای دو سه روز هوای اهواز خاک میشه ناراضی هستین؟ پـَـ نـَـ پـَـ خیلی خوشحالیم فقط اگه میشه یکم تایمشو بیشتر کنید.{-21-}
abbasali
abbasali
یارو اومده مغازه براش آی دی یاهو ساختم میگه داداش از کجا میری از سایت یاهو میری؟میگم پـَـ نـَـ پـَـ سراه گوگل ماشین سوار میشی سر یاهو پیاده میشی{-18-}
abbasali
abbasali
رفتم خدمات مسافرتی...گفتم:خانم یه بلیط میخواستم واسه تهران!!!!زنه می پرسه:می خواین برین سفر؟!؟!؟ پـَـ نـَـ پـَـ میخوام بلیط بگیرم نگهش دارم یادگاری که به نوه م نشون بدم بگم:ببین بابایی زمان ما بلیط هواپیما این شکلی بوود!!!! #{-7-}
abbasali
abbasali
داره با سرعت 150 تا میره. بهش میگم آروم برو اینجا دوربین داره میگه دوربین كنترل سرعت؟ پـَـ نـَـ پـَـ دوربین عكاسی گذاشتن از ماشینا عكس میگیرن میذارن تو فیسبوك تگ هم میكنن. آروم برو عكسمون خوب بیفته *************************** به مامانم میگم:نمیخای واسه ما آستین بالا بزنی؟میگه:پسرم زن میخوای؟گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ گفتم آستیناتو بالا بزنی با هم مچ بندازیم ببینیم كی قوی تره
... ادامه
abbasali
abbasali
رفتم تو ماهی فروشی به فروشنده می گم :آقا یه ماهی قزل آلا بدین.میگه : واسه خوردن میخای؟میگم: پـَـ نـَـ پـَـ اومدم واكسن هاری و كزازشو بزنم و برم
***************************
با دوستم رفتیم کشتارگاه میگه:اه اه اینجا چه بوی گوسفندی میاد.گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ میخواستی بوی اش رشته بیاد.
... ادامه
abbasali
abbasali
به بابام میگم :بابا پول داری؟میگه پول می خای؟میگم : پـَـ نـَـ پـَـ میخواستم ببینم اگه پول نداری بهت بدم كه وختی رفتی خونه جولو زن و بچت شرمنده نشی
***************************
تو اوتوبان گشت نا محسوس یه ماشینو گرفته بود.راننده ماشینه به پلیسه میگه :می خای جریمم كنی؟ پلیسه میگه: پـَـ نـَـ پـَـ بادو تا همكارام میخاستیم حكم بازی كنیم یه یار كم داشتیم گفتیم مزاحم شما بشیم
... ادامه
abbasali
abbasali
صبح سر میز خانومم قوطی خامه رو ور داشته قیمت روش خورده 1100 میگه:1100 تومان خریدی؟میگم: پـَـ نـَـ پـَـ مدلش 1100 تازه چراغ قوه و ویبره هم داره...!
abbasali
abbasali
دوستم زنگ زده موبایلم میگه ممد پول داری یه خورده بهم بدی؟ بهش میگم: بیا عابربانكم رو بگیر برو. میگه: توش پول داری. گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ گفتم تو خونه نشستی دلت گرفته / گفتم بدم بری یه دوری باهاش بزنی!{-129-}
صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ