صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم
دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم
آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهات
در یکی نامه محال است که تحریر کنم
با سر زلف تو مجموع پریشانی خود
کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم
آن زمان کآرزوی دیدن جانم باشد
در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم
گر بدانم که وصال تو بدین دست دهد
دین و دل را همه دربازم و توفیر کنم
دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی
من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم
نیست امید صلاحی ز فساد
#حافظ
چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم
نظرم اینه که خدا هم با ما مشکل داره
1396/07/12 - 20:37آخه توو تابستون داشتیم خفه میشدیم ، یه عالمه تلفات گرمایی دادیم ، همش دعا میکردم خدایا یه کوچولو هوا خنک بشه ، داریم تلفات میدیم انگار که نه انگار
حالا که جوجه ریختیم و احتیاج داریم هوا گرم باشه تا سرما نخورن ، دیگه ول کن قضیه نیست!!!!
ای بابااااااا
از شنبه هوا خوب میشه .
1396/07/12 - 20:51چه فایده؟
1396/07/12 - 20:53من الان جوجه دارم
شنبه دیگه به درد چیه من میخوره؟!!!! تازه آخر هفته ی دیگه دوباره همین وضع هستش
ایشالا که دوره به خوبی به سر انجام برسه .
1396/07/12 - 21:14دیگه واسمون عادی شده
1396/07/12 - 23:11این نیز بگذرد