اگه مستم اگه بیمار
اگه خوابم اگه بیدار
_ _ _ _ _ _ _ _
اگه قلبم پر درده
پر غصه واسه دیدار
_ _ _ _ _ _ _
اگه چشمای سیاهت
منو باز دیوونه کرده
_ _ _ _ _ _ _
اگه اون نگاه سادت
خونمو ویرونه کرده
_ _ _ _ _ _ _
اگه خواب مثل یه قصه ست
قصه ای تا مرز فردا
_ _ _ _ _ _ _
من میخوام تو خواب بمونم
توی تردید یا که رویا
_ _ _ _ _ _ _ _
همه جا تورو ببینم
همه جا نگات کنم من
_ _ _ _ __ _ _ _
تا که باز از روی عادت
قلبمو فدات کنم من
_ __ _ _ _ _ _
تکیه گاه من تو هستی
زیر رگبار ندامت
_ _ _ _ _
جون پناه من تو هستی
که برم راهو سلامت
_ _ _ _ _ _ _ _
تو برام ترانه سازی
مثل آب توی چشمه
_ _ _ _ _ __ _
مثل یک جام پر از می
واسه ی لبای تشنه
_ _ _ _ _ _ _
تو بدون که این #دل من
شده مقهور نگاهت
_ _ _ _ _ _
من هنوز به فکرت هستم
فکر چشمای سیاهت
_ _ _ _ __ __ _
شاعر: بامداد
#همشهری #من
#لایــــــــــــــــــک
1392/10/21 - 23:30سلام سلام دوباره
1392/10/22 - 19:18نبودم مثل اینکه یه شعر جدید گذاشتی؟
اینم دوستش دارم
مثل همه ی شعرام
مرسی...
اگه کوهم اگه صحرا ... گوگوش ،لایک
1392/10/22 - 19:19فکر نمیکنی اگه شبی یدونه شعر بذاری بهتر باشه؟
1392/10/22 - 19:20هم دیرتر تموم میشن ، هم بقیه حوصله میکنن بخوننشون...
البته هرجور که دوست داری همون کار روبکن
باعث زحمت که شدیم واست...
بازم ممنونم...
باشه امشب فقط یکی مینویسم
1392/10/22 - 19:23مرسی...
1392/10/22 - 19:35تاریخ سرایش:
1393/10/23 - 22:2783/6/5