یافتن پست: #کجا

√√★nima★√√
دانلود (27).jpg √√★nima★√√
Noosha نداجان تولدت مبارک
Mohammad
y0HCMC3ux3.jpg Mohammad
wallpaper
bamdad
photo_2016-01-17_20-39-03.jpg bamdad
فاميل دور:ما عادت کرديم تحريمارو دور بزنيم،اگه بخوان اين تحريمارو وردارن کجا بريم دور بزنیم!؟
{-15-}
دیدگاه · 1394/10/27 - 20:40 ·
6
رضا
رضا
هر چی فکر میکنم مشکل از کجا هست چیزی به ذهنم نمیرسه خیلی عجیبه که یهویی مشکل پیدا کرده .
دیدگاه · 1394/10/17 - 14:53 ·
4
Mohammad
92590002147283467388.jpg Mohammad
امـــــارت شـــــمــــــس العـــــمـــــاره انـــــــزلـــــــی
در اواخر نیمه اول قرن سیزدهم ناصرالدین شاه فرمان ساخت قصری در مرکز شهر را می دهد که بعد ها این قصر به شمس العماره مشهور می شود.
ساختمان شمس العماره از معروفترین و بلند ترین ساختمان های شهر در ایران و انزلی قدیم بوده است که در بلوار فوقانی کنونی در ۵طبقه ساخته شده بود. ناصرالدین شاه در سفرنامه باز گشت از اروپای خود می نویسد: ۴ ساعت به غروب مانده وارد انزلی میشویم . منزل ما در برجی است که به حکم ما ، وزیر خارجه در زمان حکومت خود در گیلان بنا نهاده است.
بعد توسط میرزا محمد حسین به اتمام رسید و اندک کار باقی مانده آن توسط معتمد الملک به اتمام خواهد رسید. معتمد الملک مسئول نگهداری شهر و گماره والی گیلان یوده است و با توجه به زمان سفر ناصر الدین شاه به اروپا، سال ۱۲۴۹ خورشیدی ، سال ساخت شمس العماره بوده است. این تاریخ در کتاب ولایات دارالمرز ایران نوشته رابینو که تاریخ ساخت شمس العماره را ۱۲۸۸ هجری قمری بیان کرده تطابق نسبی دارد.
این برج ۵ طبقه و تماما از سنگ و آجر بوده است و ایوان های آن از جنس چوب منقش بوده است. ساختمان نمای بسیار زیبای به دریای کاسپی (کاسپین) و جنگل های اطراف شهر داشته، به طوریکه ناصرالدین شاه در سفرنامه بازگشت از اروپا می نویسد :
در هیچ کجای اروپا چنین منظره زیبایی را ندیده ام
پس از ناصرالدین شاه این ساختمان یکبار در سال ۱۲۸۶ خورشیدی به همت مردم شهر باز سازی میشود. اما در نهایت قسمت های گچ بری شده و لوازم داخل آن توسط موسیو هانسیس مسئول مالیه گیلان در اواخر دهه ۱۲۹۰ از کاخ به بیرون برده و از کشور خارچ می گردد.
این بنا پس ار احداث ساختمان شهرداری در سال ۱۳۰۶ به طور کامل منهدم و در سال ۱۳۱۱ به جای آن حوضی به مساحت ۲۱۴ متر مربع ساخته شد.
... ادامه
رضا
رضا
دنبال آدرس فایل میگردم برنامه نویس معلوم نیست کجا مخفی کرده :)
bamdad
bamdad
به به آبجی ıllı YAŁĐA ıllı
چه عجب از اینورا؟!!!
راه گم کردی؟!!!!!
رضا
walking-1-696x464.jpg رضا
دیدگاه · 1394/10/1 - 23:31 ·
5
مرجان بانو :)
500x503_1449555421417644.JPG مرجان بانو :)
اول خودم میگم شروع کنیم
با اسم
مرجان بانو :)
236x323_1449304412461546.jpg مرجان بانو :)
{-41-}
رضا
رضا
باد و بارون شدی دیشب کجا آسمون آفتابی امروز کجا :)
دیدگاه · 1394/09/13 - 15:47 ·
5
رضا
رضا
Mohammad از دست تو باید کجا شکایت کنیم ؟ عکس میذاری یه چیزی بنویس بعد تو نتایج جستجو ها بشه پیداش کرد {-2-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
آهنگ حالت چطوره عشقم.... فریدون و دیگر هیچ! :)
3 دیدگاه · 1394/08/25 - 19:56 توسط Mobile ·
5
مرجان بانو :)
236x316_1447587089428097.jpg مرجان بانو :)
bamdad
photo_2015-11-09_22-01-31.jpg bamdad
دلیل اینکه بعضی ها موقع عکس انداختن دستشون رو میزارن رو صورتشون
رضا
{-7-}
شهرزاد
Like (17).jpg شهرزاد
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
نمیدونم چرا امروز یاد این آهنگ افتادم
{-105-}{-7-}{-7-}{-7-}{-105-}
تو چشمام نگاه کن و دستتو بذار تو دستم غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

تو چشمام نگاه کن و دستتو بذار تودستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم(2)
اگه ابر بارون بشه بارون بی امون بشه
دل و سرپناه کن و دستتو بذار تو دستم
تو چشام نگاه کن و دستو بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

عزیزم پربزن و هوا رو عاشقونه کن
دست تو کفتر عشق دستامو آشیونه کن
دست من یه سبزه زار دست تو پیک بهار
بهار دستت داده گل تو دست من هزار هزار
توچشام نگاه کن و دستتو بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

بوی گل اومده طلایه دار دستت
گل به گل وا شده همه بهاره دستت
رنگارنگ همه رنگ شکفته دارم گل عشق
یه سبد بچینم واست بیارم گل عشق
آسمون که یک زمون دل عاشقا رو می شکست
چی شده که اومده من وتورو داده دست به دست
اگه که سرده هوا نگاه تو آتیشم شده
نفست پیرهن تن واسه دل عاشقم شده
گل دستاتو بیار باغ دست من بکار
من و باغبون کن و سرتو بذار رو شونه ام
ابرا رو روون کن و سرتو بذار رو شونه ام
منو همزبون کن و سرتو بذار رو شونه ام

عزیزم پر بزن و هوا رو عاشقونه کن
دست تو کفتر عشق دستام و آشیونه کن
دست من یه سبزه زار دست تو پیک بهار
بهار دستت داده گل تو دست من هزار هزار
تو چشام نگاه کن و دستت و بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم
رضا
رضا
رو میبره {-265-}
Mohammad
Untitled-1.jpg Mohammad
مثل برنامه خندوانه، با کلمات زیر (برگرفته از قسمت برچسب های سایت) یه داستان بسازید :d
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
حس خوب یعنی: درک ارزش بازکردن چشمی که میتوانست امروز صبـح، دیگر گشوده نشود ...
حس خوب یعنی: ارزش نگاه پر مهر دوباره ی تو در هر بامداد به چهره عزیزانی که ممکن بود دیگر هرگز کنار تو نباشند ...
حس خوب یعنی: لبخندی مشتاقانه به کودکی که چشم در چشم تو دوخته و عاطفه را میجوید ...
حس خوب یعنی: بی تابی تو برای گرفتن دست نابینای ناشناسی که قصد عبور از خیابان را دارد ...
حس خوب یعنی: بوییدن عطر نان گرم صبحانه و یادکردن اهل نیاز ...
حس خوب یعنی: نیت خیر برای آنانکه می شناسی و هرآنکس که نمیشناسی ...
حس خوب یعنی: پشتوانه ی دعای پـدر و مـادر ...
و حس خوب در یک‌ کلام یعنی: تبسّم دوباره خـدا به تـو در آغاز یک روز دیگر از باقیمانده زندگی ات ...
و مـن تمام اینها را یکجا ازخداوند برایتان مسألت دارم
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/30 - 10:15 توسط Mobile ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
نگارم .... دلم خواست که نازت بِخرَم، حرفی هست؟! تا شوی رونقِ شام وُ سَحرَم، حرفی هست؟! نذرِ دل بود غرورم کفِ پایت اُفتد پرده‌یِ صبر به پیشت بِدَرَم، حرفی هست؟! از بخارایِ دلم سینه ‌کِشان می‌آیم بر سمرقندِ لبت، جان سِپُرَم، حرفی هست؟! من دلم‌خواست تو را مجنون وُفرهاد سازم خود که لیلی ‌تر وُ شیرین ترم، حرفی هست؟! آنچنان در بغلت محو شَوم، گُم گردم تا نیابد کسی از من اثرم، حرفی هست؟! من دلم‌خواست که عاشق بِشوم، دَندَم نرم! آبرو از دلِ شیدا بِبرَم، حرفی هست؟!
... ادامه
6 دیدگاه · 1394/07/28 - 23:25 توسط Mobile ·
5
bamdad
photo_2015-10-17_19-51-21.jpg bamdad
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
گرگ را دوست دارم چون سرشار از انتقام است !!!سگ ازناتوانی وترس ازتنهایی باوفاشد،وگرنه سگ کجاو وفا کجا!خوشا گرگ بودن و ازگرسنگی مردن ولی تن به خفت قلاده ندادن. ﺷﯿﺮﻫﺎ ﺍﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺳﻠﻄﺎﻥِ ﺟﻨﮕــَـﻠَﻨﺪ ! ﻭ ﺑﺒﺮ ﻗﻮﯼ ﺗﺮﯾﻦ ﺣﯿﻮﺍﻥِ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ! ﺍﻣﺎ ﺧﻨﺪﻩَ ﻡ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭِ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺩﺭ ﺳﯿـــﺮﮎ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﭙَﺮﻧﺪ ! ﻭﻟــﯽ " گرگ" ﺭﺍﻡ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ! ﺑﺮﺍﯼِﮐــَــﺴﯽ ﻋﻮﺽ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ﻭ . . ﻫﻤـــﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ " گرگ" " ﺣُــﮑﻤﺶ " "ﻣـــــــَـــــﺮﮒ " ﺍﺳﺖ.....
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/20 - 22:26 توسط Mobile ·
5
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
یارو از خونه میاد بیرون، سر خیابون تاکسی می‌گیره. راننده تاکسی میگه کجا میری؟ یارو میگه: من به زنم نگفتم کجا میرم به تو بگم؟!!
3 دیدگاه · 1394/07/17 - 23:01 توسط Mobile ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
رک بگویم... از همه رنجیده ام! از غریب و آشنا ترسیده ام
با مرام و معرفت بیگانه اند من به هر ساز ی که شد رقصیده ام
در زمستانِِ سکوتم بارها... با نگاه سردتان لرزیده ام
رد پای مهربانی نیست...نیست من تمام کوچه را گردیده ام
سالها از بس که خوش بین بوده ام... هر کلاغی را کبوتر دیده ام
وزن احساس شما را بارها... با ترازوی خودم سنجیده ام
بی خیال سردی آغوشها... من به آغوش خودم چسبیده ام
من شما را بارها و بارها... لا به لای هر دعا بخشیده ام
مقصد من نا کجای قصه هاست ا
ز تمام جاده ها پرسیده ام
میروم باواژه ها سر میکنم
دامن از خاک شما بر چیده ام
من تمام گریه هایم را شبی... لا به لای واژه ها خندیده ام
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/9 - 13:31 ·
3
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ