یافتن پست: #کودکی

しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
تند رفت کودکی های من با آن دوچرخه ی قراضه اش که همیشه ی خدا پنچر بود ....
دیدگاه · 1392/05/12 - 11:57 ·
2
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
هنوز هم هستند دخترانی که تنشان بوی محبت خالص میدهد... بکرند... نابند... احساساتشان دست نخورده است.. لمس نشده اند، ...... باور نکرده اند، تحقیر نشده اند.. آری ، هنوز هم هستند ! نادرند ! کمیاب اند ! پاک اند ! روزی که قرار می شود کنار گوش کودکی لالایی بخوانند ، شرمشان از نام " مادر " نمی شود ! و در آغوش همسرشان ، چشمانشان را نخواهند بست که با رویای دیگری سر کنند....!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/12 - 10:38 ·
1
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
هیچگاه مهمان های سرزده را دوست نداشتم...
در کودکی با آنها قهر میکردم...!
دربزرگی ازآنها فرار...
اما...
کاش قهرکردن یا فرار کردن را بلد بودم زمانی که...
ع♥ش♥ق سرزده به قلبم پا گذاشت...
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/12 - 10:26 ·
1
Mostafa
Mostafa
اصلانی
شهرزاد
52758360254702536281.jpg شهرزاد
یا من اسمه دواء و ذکره شفاء....
شهرزاد
1363464304915178_large.jpg شهرزاد
.کاش میشد:بچگی را زنده کرد

کودکی شد،کودکانه گریه کرد

شعر ” قهر قهر تا قیامت” را سرود

آن قیامت، که دمی بیش نبود

فاصله با کودکی هامان چه کرد ؟

کاش میشد ، بچگانه خنده کرد .
... ادامه
ABOLFAZL
03 (1).gif ABOLFAZL
* دلتنگ کودکیمان........ یادش بخیر !!!

* قهر که می کردیم تا قیامت...

* و لحظه ای بعد قیامت می شد ...
Mostafa
o0636038210467442062.jpg Mostafa
کودکی که ۳۱ انگشت دارد
دیدگاه · 1392/05/2 - 03:27 ·
5
Mostafa
VhUMg.jpg Mostafa
Mostafa
tbl3n.jpg Mostafa
Mostafa
nYagG.jpg Mostafa
Mostafa
Jdfz4.jpg Mostafa
Mostafa
Dv1xj.jpg Mostafa
شهرزاد
شهرزاد
به قـــولِ زنده یادحسین پناهی :

تازه میفهمم بازی های حکمت داشت

زوووووووو…..

تمرین روزهای نفس گیر#زندگی بود...
Mostafa
Mostafa
از تو چه پنهان بعضی روزها هوایی خانه کودکی هایم می شوم..

دلم برای حیاطی که نیست… مادربزرگی که نیست..

برای بوته یاس و درخت شمشاد و آب و جاروهای بعد از ظهرها تنگ می شود…
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/29 - 03:39 ·
5
iman
iman
در کودکی در کدام بازی ، راهت ندادند ،
که امروز ، اینقدر دیوانه وار ،
تشنه ی “بازی کردن” با آدم هایی؟!
دیدگاه · 1392/04/28 - 13:13 ·
4
MahnaZ
74948_738.jpg MahnaZ
کودکی مهراوه و ملیکا شزیفی نیا
Majid
Majid
از ۳ آهنگ خوشم نمیاد بشنوم !

صدای کودکی را از بی مادری ،

صدای مجرمی را از بی گناهی ،

صدای عاشقی را از جدایی .
دیدگاه · 1392/04/28 - 02:18 ·
7
MahnaZ
1373523031_ehsan-alikhani.jpg MahnaZ
شهرزاد
53675025470253628571.jpg شهرزاد
خدایا ...با همه وجودم دست می شوم ..میدانم آبرویی ندارم ..می دانم بنده روسیاهم اما تو که خدای خوبی هستی ..تو که مهربان و بی حد بخشنده ای..تو که اسمت دواست و ذکرت شفا....

کودکی همین حوالی درد می کشد...فرشته ای که هنوز معنای درد را نمی داند و قرار نبوده قشنگ ترین روزهای کودکی اش را با اشک های الماس گونه ش آذین بندد اما...

خدای عزیزم...پدر و مادری از دیدن اشک کودکشان هر روز جان می سپارند...

تو را به همه بزرگی ات قسمت می دهم لحظه های این ماهت را ذکر شفا بخوان برای کودکان بیمار که تن نحیفشان تاب درد ندارد...

خدایا......من هیچ ندارم...اما تو را به صفای دل بندگان مخلصت قسم می دهم کودکان مریض را لباس عافیت بپوشان...

یا من اسمه دواء و ذکره شفاء....
... ادامه
♥هـــُدا♥
جــدایی (1395).jpg ♥هـــُدا♥
من یک نفر را می شناسم

که کودکی را قورت داده

او شکل یک آدم بزرگ است

اما خودش عین تو ساده

او صورتش را قرض کرده

چون صورتش مال خودش نیست

او با خودش هم فرق دارد

انگار هم سال خودش نیست

او توی جیبش گاهی اوقات

شیرینی و گل می گذارد

توی دلش هم تا بخواهی

شعر خدا و نور دارد

چشمان او لو داده او را

چون چشم هایش شکل تیله است

لبخند هایش خنده دار است

از بس که او بی شیله پیله است

وقتی که می خندد ، نگاهش

قل می خورد اینجا و آنجا

او می رود دنبال چشمش

در لابه لای دست و پاها

شاید کمی قدش بلند است

یا یک کمی پایش بزرگ است

اما دلش اندازه ماست

او آرزوهایش بزرگ است

من مطمئنم کودک او

یک روز می خندد دوباره

شاید بماند توی دستش

تنها نقابی پاره پاره
... ادامه
Mostafa
Mostafa
یکی از تفریحات دوران کودکیم این بود که چندتا لیوان آب میخوردم. بعد دراز می کشیدم و شکممو تکون می دادم
از تو شکمم صدای آب میومد!
احساس سواحل صخره ای بهم دست میداد
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/19 - 19:48 ·
5
♥هـــُدا♥
جــدایی (1146).jpg ♥هـــُدا♥
سنگسارم می کند با حرفهایش

من فاحشه ام! او این چنین فکر می کند

و مــــــــن کودکی نــــــــدارم که زبان بگــــــشاید

مریم که نباشی،سنگها به ثریا بودنت شهادت می دهند!
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/19 - 16:55 ·
5
Mostafa
Mostafa
ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﺩﻭﺭﺍﻥ

ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻣﮕﺲ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻢ ﺑﻬﺶ

ﻧﺦ ﻣﯽ ﺑﺴﺘﻢ ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻢ

ﺑﺎﻟﻬﺎﺷﻮ ﻣﯿﮑﻨﺪﻡ ﻣﯿﺒﺴﺘﻤﺶ ﺍﻭﻥ ﺳﺮ ﻧﺦ, ﺑﻌﺪ ﻣﮕﺲ

ﺳﺎﻟﻤﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﺑﮑﺴﻞ

ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﯿﺒﺮﺩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ |:

ﻻﻣﺼﺐ ﺻﺤﻨﻪ ﯼ ﭘﺮﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺑﻮﺩ
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/19 - 12:58 ·
7
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ