نیمه گمگشته ات را دیر پیدا میکنی
سر بجنبانی خودت را پیر پیدا میکنی
در مدار روزگار و گردش چرخ فلک
عاقبت روزی تو هم تغییر پیدا میکنی
کودکی چون بادبادک با نسیمی میرود
خویش را بازیچه تقدیر پیدا میکنی
عشق را در انتظار تلخ و بی پایان خود
در غروب جمعه ای دلگیر پیدا میکنی
میرسی روزی به آن چیزی که میخواهی ولی
در رسیدنهای خود تغییر پیدا میکنی
چشم میدوزی به او از دور و میپرسی چرا
نیمه گمگشته ات را دیر پیدا میکنی
ساناز رئوف
... ادامه
کی میخوای از این کارات دست برداری؟!!!!
1395/04/3 - 17:22تا کی میخوای دیگران رو مسخره کنی؟!!!!
">مرجان بانو ؟
الان میاد داستان میسازه بامداد
1395/04/3 - 20:11خوبه
1395/04/3 - 20:47باید بیاد تا تو یاد بگیری دیگه دیگران رو مسخره نکنی
من مسخره کردم ؟ داری رو شعله های جنگ بنزین میریزی
1395/04/4 - 18:41رضا
1395/04/5 - 10:06بامداد واقعا من از تو ممنونم خیلی خوبی برادر
اما این رضاااااا.....
رضا آخه من چ ظلمی در حق تو کردم انقدر تهمت میزنی ؟ من داستان میسازم ؟
واقعا هدفت چیه؟ انگیزت چیه؟ دست از دست کاری اشعار شعرا ورداشتی دست گذاشتی رو مسخره کردن؟
همین جام از ترس اینکه من افشاگری کنم دست تو شعرای بامداد نبردی وگرنه هنوز حافظ و سعدی تو قبر رو ویبره ان از دستت
Mohammad تو شاهد باش ببین رضا داره تهمت میزنه مسخره می کنه همین روزاست بیاد سرمونم ببره
مجران باور کن من اشتباهی شدم
1395/04/5 - 13:09رضا
1395/04/5 - 13:23مجران باور کن من اشتباهی شدم
10 دقیقه قبل
بیا دیگه سوی چشاتم رفته مرجان رو مجران می نویسی
این دم آخری بیا و توبه کن تو که دیگه چیزی برای از دست دادن نداری چند روز دیگم میفتی گوشه خونه زبون توبه ام نداری
ببخش اشتباه تایپی بود .
1395/04/5 - 13:32