یافتن پست: #یواشکی

Mostafa
Mostafa
کیا وقتی بچه بودن موقع درست کردن کتلت مامانشون یه دونه کتلت کوچیک واسشون درست میکرد می داد بهشون .
هیچ وقت مزه ی اون کتلتا از یادم نمی ره
نگار
نگار
گاهــی آدم دلــش می خواهـد

کفــش هایش را دربیــاورد،

یواشکی نوک پـــا، نوک پــا ...

از خودش دور شــود،

دور دور دور ...
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/6 - 01:00 ·
4
iman
iman
آقــا یه جا مهمون بودم پیرمرده بعدازهفتاد سال زندگی مشترک زنشو اینجوری صدا میکرد:عزیزم،زندگیم،عسلم،شیرینم،عجقمممم،خوشگلممم
توی یه فرصت یواشکی ازش پرسیدم رمزعشق و علاقه بین شما بعد از این همه مدت چیه؟؟
-پیرمرد:ده سالی هست که اسم این افریطه رو فراموش کردم اگه بفهمه جِرَم میده!!!
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/4 - 22:56 ·
3
نگار
نگار
میدونی قشنگترین احساس چه وقتیه !؟
وقتی برمیگردی ، یواشکی به عشقت نگاه کنی . . .
می بینی که اونم داشته بهت نگاه میکرده . . . !
نگار
Love (117).jpg نگار
لحظه قشنگیه وقتی که یواشکی برگردی تا بتونی عشقتو نگاه کنی ،
بعد ببینی که اون ، دستاشو گذاشته زیر چونه اش و زل زده بهت....
دیدگاه · 1391/07/26 - 19:58 ·
7
Mostafa
Mostafa
یادش بخیر زمانی بود که یک دستگاه ویدیو آیوا 101 داشتیم .توی کمد لباس خونمون قایم میکردیم یواشکی آخر شب بیرون میاوردیمش با همه فامیل ودر و همسایه باهاش فیلم هندی و فیلم ایرانی قدیمی میدیدم هفته ای هم دست یکی بود . دیگه از رد وبدل کردن فیلم هیچی نمیگم سازمان سیا و موساد هنوز تو کفش موندن ما چطوری این کارو میکردیم . گانگستری بودیم برای خودمون.
... ادامه
Majid
url.jpeg Majid
نريمان
وانمود کردم به همه / که خیلی سخت نبود غمت /رفتنو دل بریدنت
وانمود کردم به همه / که دیگه اشتیاقی نیست / واسه دوباره دیدنت!یه جور نشون دادم که نه / یه اتفاق عادی بود
همون دوتا درد دلم / واسه خودش زیادی بودیه جوری گفتم که همه / بهم میگن بی عاطفه
میگن که حرف امروزت / با دیروزت مخالفهاما شبا یواشکی / وقتی که هیشکی نیست پیشم
گوشیمو روشن میکنم / به عکس تو خیره میشمدیگه منم و غربت / اشکای بی امونه من
به کی بگم دیوونتم / به کی بگم تنگه دلماما شبا یواشکی / وقتی که هیشکی نیست پیشم
گوشیمو روشن میکنم / به عکس تو خیره میشمدیگه منم و غربت / اشکای بی امون من
به کی بگم ، دیوونتم / به کی بگم تنگه دلمبه کی بگم، به کی بگم ، تنگ دلـــــم
مدتیه عوض شدم / انگار یه آدم دیگمهرکی میپرسه یادشی / دارم بهش دروغ میگم
دلم نمیخواد هیچکسی / چیزی بدونه از غممهمین غرور لعنتی / تو رو جدا کرده ازم
هیشکی خبر نداره از / دقیقه های غربتماینجوری وانمود شده / که بی تو خیلی راحتم
... ادامه
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ