سوسیالیسم: دو گاو دارید. یکی را نگه می دارید. دیگری را به همسایه خود می دهید.
کمونیسم: دو گاو دارید.دولت هر دوی آن ها را می گیرد تا شما و همسایه تان را در شیرش شریک کند.
فاشیسم: دو گاو دارید.شیر را به دولت می دهید. دولت آن را به شما می فروشد.
کاپیتالیسم: دو گاو دارید.هر دوی آن ها را می دوشید.شیرها را به زمین می ریزید تا قیمت ها همچنان بالا بماند.
نازیسم: دو گاو دارید.دولت به سوی شما تیراندازی می کندو هر دو گاو را می گیرد.
آنارشیسم: دو گاو دارید.گاوها شما را می کشند و همدیگر را می دوشند.
سادیسم: دو گاو دارید. به هر دوی آن ها تیر اندازی می کنید و خودتان را در میان ظرف شیر ها می اندازید.
آپارتاید: دو گاو دارید. شیر گاو سیاه را به گاو سفید می دهید ولی گاو سفید را نمی دوشید.
دولت مرفه: دو گاو دارید. آن ها را می دوشید و بعد شیرشان را به خودشان می دهید.
بوروکراسی: دو گاو دارید.برای تهیه شناسنامه آن ها 17 فرم را در 3 نسخه پر می کنید ولی وقت ندارید شیر آنها را بدوشید.
سازمان ملل: دو گاو دارید.فرانسه شما را از دوشیدن آن ها و آمریکا و انگلیس گاو ها را از شیر دادن به شما وتو می کنند. نیوزلند رأی ممتنع می دهد.
ایده آلیسم: دو گاو دارید، ازدواج می کنید. همسر شما آن ها را می دوشد.
رئالیسم: دو گاو دارید. ازدواج می کنید. اما هنوز خودتان آن ها را می دوشید.
متحجریسم:دو گاو دارید. زشت است گاو را بدوشید.
فمینیسم: دو گاو دارید.حق ندارید گاو ماده را بدوشید.
پلورالیسم: دو گاو نر و ماده دارید هر کدام را بدوشید فرقی نمی کند.
لیبرالیسم:دو گاو دارید. آن ها را نمی دوشید چون آزادیشان محدود می شود.
دمکراسی مطلق: دو گاو دارید.از همسایه ها رأی می گیرید که آن ها را بدوشید یا نه.
در پی اهانت امیر عاملی به استاد شجریان توسط انتشار شعری در خبرگزاری
فارس ، توجه شما را به متن این شعر و همچنین جواب استاد شجریان به این
شعر جلب می نماییم :
خبرگزاری فارس، سروده امیرعاملی علیه محمدرضا شجریان را منتشر کرد.
در مقدمه این شعر آمده است: « در پاسخ به منافقانی که میخواهند با صدای
سوخته شجریان ، مردم ایران را تحقیر کنند؛ مردمی که سرافراز و عاشقند
مردمی که از جنس شقایقند.»
گم شدی آوازه خوان پیر ما / گم شدی آخر به زیر دست و پا
کرد بیگانه تو را ابزار خویش / خود شدی تا نور حق دیوار خویش
ربنایت چون خودت از یاد رفت / خیل شاگردان، هلا! استاد رفت
رفتهای از پیش ماها دور حیف / در سر پیری شدی مغرور حیف
مطرب عهد شبابم بودهای / مزه نان و کبابم بودهای
خوب میخواندی صدایت خوب بود / بعد تاج اصفهان مطلوب بود
میزدی چه چه برای شیخ و شاب / با نوای تار و تنبور و رباب
هست ساز اینک ولی آواز نیست / یک در گوشی به سویت باز نیست
تا نپیوندی عزیزم بر زوال / کاشکی بودی مرید اعتدال
مکر آمریکا تو را منفور کرد / زرق و برق غرب چشمت کور کرد
چونکه پیراهن دو تا شد بد شدی / مثل آن مطرب که بد میزد شدی
«سایه»ات فرموده بود آوازهخوان / که مرید پیردل باش و بمان
لیک ای مطرب دریغا که غرور / کرد از مردم تو را صد سال دور
وقت پیری ناز کردی با همه / ناز را آغاز کردی با همه
ناز کم کن سوی ملت باز گرد / کم بگو از یأس ای استاد زرد»
جوابیه استاد شجریان :
مطلع گردیدم که این بنده را مورد خطاب قرار دادید .
با اینکه از فن شعر سرایی بهره چندانی ندارم لیکن چند بیتی فی البداهه و
بی ویرایش در جوابتان نگاشته شد ، باشد که قضاوت بین ما واگذار شود به
ملت بزرگ ایران .
خاک پای ملت ایران - محمد رضا شجریان
گم نخواهد شد صدای ِ ناز من / چونکه از دل می رسد آواز من
این نه آواز من و ساز من است / این صدای سالهای میهن است
ربنا خواندم که ملت روزه بود / روزه ی دل بود و غمها می فزود
من صدای شادی این مردمم / من خودِ آزادی این مردمم
حیف عمری را که جهل آمد پدید / حیف ملت رنگ آزادی ندید
من نه پیرم آنچه را گفتی حسود / پیر راهم دان به هر بود و نبود
مطربم خواندی عزیزا ، جاهلی / جاهلی؟ نه ،نه ،بلکه عاملی
تاج را قدرش شناسی بی خرد / ای که خواندی ملتی را رنگ زرد؟
ملتی را گر ندیدی . مرده ای / چوب رب را بی صدا تو خورده ای
این نشان است تا روی رو به زوال / هرکه شد خارج ز مرز اهتدال
قدر "سایه" می شناسی ای عدو؟ / او که هجرت کرد از رفته بر او
سایه خورشید است در این آسمان / گرچه گفته است او مرا آوازه خوان
خانه ی من شد دل پیر و جوان / معبد عشاق دل شد آستان
من غرور خود ز ملت یافتم / نی به زر یا زور قدری یافتم
ناز را بازار ملت می خرد / ملتی نامم به عزت می برد
من اگر خاشاک باشم بهتر است / بهتر از آنکس که مخدوم زر است
خادمش افسوس، نادان است و بس / کی شناسد فرق زر با جمله خس
من اگر پیرم ولی مستغنیم / بی نیاز احترامم ،دون نیم
گوشه گوشه ،نام من آواز شد / آگهی شعرت به کین ،همساز شد
جاهلا! زین بیش تو یاوه مگو / رو ره عشق مرا ای دل بپو
پ ن : منظور از سایه ، استاد هوشنگ ابتهاج می باشد
جاستین کارتر را آزاد کنید»؛این نام کمپینی است که این روزها در آمریکا برای آزادی جوان ۱۹ سالهای که از ماه مارس به خاطر یک کامنت در فیسبوک بازداشت شده به راه افتاده است.
قضیه از این قرار است که جاستین کارتر حدود ۵ ماه قبل در یک کشمکش لفظی با یک کاربر دیگر درباره یک بازی آنلاین وقتی دیوانه خوانده شد در کامنتی نوشت: آره،من واقعاً دیوانه شدم. میخواهم به یک کودکستان بروم و همه بچهها را به گلوله ببندم.
این کامنت چند ماه پس از حادثه تیراندازی در مدرسه سندیهوک بود و گزارش آن از سوی زنی به سوی پلیس باعث بازداشت سریع جاستین شد. پدر و مادر او با اعلام اینکه این کامنت تنها یک شوخی بین چند جوان بوده خواستار آزادی پسرشان شدهاند. آنها میگویند پسر آنها در زندان تحت مراقبت برای جلوگیری از خودکشی قرار گرفته است چون جاستین تصور میکند هیچ وقت نمیتواند از زندان آزاد شود. دادگاهی در آمریکا جاستین کارتر را به اتهام «تهدید تروریستی» به تحمل ۸ سال حبس محکوم کرده است. به گفته پدر و مادر کارتر او پس از کامنت خود عبارت اختصاری LOL( laughing out loud) قرار داده که در میان کاربران شبکههای اجتماعی برای اعلام شوخی و خنده به کار میرود. مقامهای قضایی آمریکا اما این مسئله را نپذیرفتهاند و جاستین کارتر فعلاً باید در زندان بماند.
خانواده کارتر میگویند که حتی در صورت مجرم شناختن کارتر مجازاتی که برای او در نظر گرفته شد در حد جرمش نیست. دادگاه برای آزادی جاستین وثیقهای ۵۰۰ هزار دلاری را در نظر گرفته که به گفته خانواده او چند برابر وثیقه معمول برای متهمان به قتل است.
جک کارتر،پدر این پسر حالا کمپینی برای کمک به آزادی او راه انداخته و میگوید میخواهد به نوجوانها درباره خطراتی که تهدیدشان میکند اطلاع دهد.
برای اولین بار نیست که کسی به خاطر کامنت در آمریکا دستگیر میشود اما تاکنون سابقه نداشته که به خاطر این مسئله حکمی به سنگینی ۸ سال زندان صادر شود. در فصل بهار هم نوجوانی در ماساچوست از سوی نیروهای امنیتی آمریکا به خاطر کامنت و به اتهام تهدید به بمبگذاری بازداشت شد اما قاضی دادگاه تشخیص داد که کامنت این پسر تنها بخشی از شعر یک ترانه بوده است. روزنامه کریستین ساینس مانیتور با رسانهای شدن ماجرای جاستین کارتر گزارش ویژهای در این رابطه منتشر کرده که تعدادی کارشناسان حقوقی در آن از حکم صادر شده انتقاد کردهاند.
به گفته آنها موج حملات اخیر به مدارس و تیراندازی و قتل دانش آموزان در آمریکا باعث صدور چنین حکمی شده که بیسابقه بوده است. جاستین کارتر به گفته پدر و مادرش به خاطر افسردگی شدید از سوی مسئولان زندان مدتی است در سلول انفرادی قرار گرفته تا برای جلوگیری از خودکشی تحت مراقبت ۲۴ ساعته باشد. روز ۱۶ جولای قرار است دادگاه بار دیگر پرونده او را بستگی کند. حالا زندگی جاستین فقط به یک چیز بستگی دارد: قاضی کامنت او را شوخی یا جدی تشخیص دهد!
چ ناراحت کننده به خاطر ی کامنت 8 سال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
1392/04/18 - 14:38جدی دیوانن بخاطر یه کامنت اونم به شوخی 8 سال یارو رو انداختن زندان بعد برای حکم هایی که تو ایران صادر میشه ایراد میگیرن من مشکل داشتن حکم های ایران رو رد نمیکنم ولی کسی که ایراد میگیره خودش نباید مشکل داشته باشه
1392/04/18 - 14:45طالع بینی عشق
متولدین فروردین: به هنگام عاشقی گویی در دنیای شوالیه ها و پرنسس ها سر میکند. قلباً عاشق است و در عشق پا برجاست.
متولدین اردیبهشت ماه: عاشقی بی قرار است و کمرو ولی پرشهامت. موسیقی بر او تاثیر فراوان دارد.
متولدین خرداد ماه: بر عشق ما هیچ چیز ناممکن نیست. بهترین عاشق دنیاست و گفتارها و دل او پر از رویاهای عاشقانه است.
متولدین تیر ماه: دلی نازک و پر از محبت و از دل سوختن می هراسد.
متولدین مرداد ماه: عاشق پیشه است و بی عشق زندگی نمیکند.
متولدین شهریور ماه: تا اخرین لحظه عمر آن را در قلبم نگاه خوهم داشت . عشق او شعله ای کوچک ولی جاودان است و در پی عشقی حقیقی است.
متولدین مهرماه: در امور عشق ورزیده است و زندگی اش پر از ماجراهای عاشقانه است، زن متولد مهر عشق خود را در عمل نیز به اثبات می رساند.
متولدین آبان ماه: هیجان عشق برای او زیبا و پر از جاذبه است و در عشق صادق است.
متولدین آذر ماه: خوش بین است و راستگو و شاید نگاهی شاعرانه به عشق داشته باشد.
متولدین دی ماه: شاید در ظاهر بی احساس باشد. ولی در قلب گرم و پر از عشق دارد.
متولدین بهمن ماه: عشق خود را دیر ابراز میکند و عاشق آزادی است. اولین عشق قلبش را به تپش در می آورد و هرگز فراموش نخواهد شد.
متولدین اسفند ماه: در عشق بی نظیر است. جذاب و پر نشاط است. احساساتی و رویایی است.
اگه استرس اینه من الان خدای استرسم
1392/04/6 - 18:38این قسمت استرس آور نیس از جای دیگه آب میخوره که رو همه قسمتا تاثیر گذاشته
امشب سکته نکنم دیگه سکته نمیکنم
من چی ام پس؟
از کجا آب میخوره؟
آره
1392/04/6 - 18:48بتو ربطی نداره که بابا
آخرش بت میگم یکم زمان میخاد تا قهرمانی
بعله
1392/04/6 - 18:52منتظر باشید و در جشن ما سهیم شوید
1392/04/6 - 18:56سعید جشنی که میگفتم الان برپاست و استرسم به خاطر این پیروزی بود که با تلاشهای یلدا جون و روبی و بقیه دوستان به ثمر رسید
1392/04/6 - 19:51تبریک میگم.تلاش همتون عالی بود
1392/04/7 - 00:4520. اندونزی :مجمع الجزایر هند(فرانسوی)
21. انگلیس :سرزمین پیر استعمار(ژرمنی)
22. اوروگوئه :شرقی
23. اوکراین :منطقه مرزی(اسلاوی)
24. ایالات متحده امریکا :از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی
25. ایتالیا : شاید به معنی ایزد گوساله (یونانی)
26. ایران : سرزمین آریاییها٬ برگرفته از واژهٔ �آریا� بمعنی نجیب و شریف
27. ایرلند : سرزمین قوم ایر(انگلیسی)
28. ایسلند : سرزمین یخ (ایسلندی)
29. باهاما : دریای کم عمق یا ریشدارها(اسپانیایی)
30. بحرین : دو دریا (عربی)
31. برزیل : چوب قرمز
32. بریتانیا : سرزمین نقاشی شدگان(لاتین)
33. بلژیک : سرزمین قوم بلژ (از اقوام سلتی)، واژه بلژ احتمالاً معنی زهدان و کیسه میداده .
34. بلیز : یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژهای بومی به معنای آب گل آلود
35. بنگلادش : ملت بنگال (بنگلادشی)
36. بوتان : تبتی تبار
37. بوتسوانا : سرزمین قوم تسوانا
38. بورکینافاسو : سرزمین مردم درستکار (از زبانهای موره �دیولا(
39. بولیوی : از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین
40. پاراگوئه : این سوی رودخانه
41. پاکستان : سرزمین پاکان(فارسی /دری)
42. پاناما :جای پر از ماهی(زبان کوئِوا)
43. پرتغال : بندر قوم گال (از اقوام سلتی) (لاتین)
44. پورتوریکو : بندر ثروتمند (اسپانیایی)
45. تاجیکستان : سرزمین تاجیک ها(فارسی /دری)
46. تانزانیا :این نام از همامیزی تانگانیگا(سرزمین دریاچه تانگا) + زنگبار است
47. تایلند :سرزمین قوم تای
48. ترکمنستان : سرزمین ترک +ایمان=ترکیمان=ترکمان= ترکمن(سرزمین تورک هایی که مسلمان شده اند)،مربوط به سده های آغازین اسلام
49. ترکیه : سرزمین قویها (ترکی با پسوند عربی)
50. جامائیکا : سرزمین بهاران
51. جیبوتی : شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند(زبان آفار)
52. چاد : دریاچه ( زبان بورنو)
53. چین :سرزمین مرکزی(چینی)
54. دانمارک : مرز قوم "دان"
55. دومینیکن : کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی)
56. روسیه : کشور روشن ها، سپیدان (شاید از ریشه سکایی"راؤش" )
57. روسیه سفید (بلاروس ):درخشنده(روس) سفید(روسی)
58. رومانی : سرزمین رومی ها
59. زلاند نو :زلاند جدید(زلاند نام یکی از استان های هلند به معنای دریاست)
60. ژاپن : سرزمین خورشید تابان(ژاپنی)
61. ساحل عاج :ساحل عاج
62. سریلانکا : جزیره باشکوه (سنسکریت)
63. جزایر سلیمان :از نام حضرت سلیمان
64. سوئد : سرزمین قوم "سوی"
65. سوازیلند :سرزمین قوم سوازی
66. سوئیس : سرزمین مرداب
67. سودان : سیاهان(عربی)
68. سوریه : سرزمین آشور (سامی)
69. سیرالئون : کوه شیر
70. شیلی : پایان خشکی- برف (از زبان بومی آنجا)
71. صحرا :بیابان(عربی)
72. صربستان :سرزمین قوم صرب(یوگسلاوی: سرزمین اسلاو های جنوب)
73. عراق : شاید ازایراک به معنای ایران کوچک(فارسی)
74. عربستان سعودی : سرزمین بیابانگردان در تملک خاندان خوشبخت. واژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد است. سعود یعنی خوشبخت .
75. فرانسه : سرزمین قوم فرانک (از اقوام سلتی)
76. فلسطین : یکی از اسامی قدیم رود اردن
77. فنلاند :سرزمین قوم "فن"
78. فیلیپین :از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ
79. قرقیزستان : سرزمین چهل قبیله (قرقیزی)
80. قزاقستان : سرزمین کوچگران (قزاقی)
81. قطر :شاید به معنای بارانی(عربی)
82. کاستاریکا :ساحل غنی(اسپانیایی)
83. کانادا : دهکده (زبان سرخپوستی"ایروکوئی" )
84. کلمبیا :سرزمین کلمب(کریستف کلمب)(اسپانیایی)
85. کنیا : کوه سپیدی (زبان کیکویو)
86. کویت : دژ کوچک (هندی-عربی)
87. گرجستان :سرزمین کشاورزان(یونانی)
88. لبنان :سفید(عبری)
89. لهستان : سرزمین قوم "له"
90. لیبریا : سرزمین آزادی
91. مجارستان :سرزمین قوم مجار (مجاری)
92. مراکش مغرب)
93. مصر : شهر - آبادی
94. مقدونیه : سرزمین کوه نشین ها، بلندنشینها (یونانی)
95. مکزیک :اسپانیای جدید(اسپانیایی)
96. موریتانی : سرزمین قوم مور (لاتین)
97. میکرونزی :مجمع الجزایر کوچک(فراسوی)
98. نروژ : راه شمال
99. نیجر : سیاه (لاتین)
100. نیجریه : سرزمین سیاه (لاتین)
101. نیکاراگوئهدریای نیکارائو (نام مردم آن منطقه) - آگوئه (اسپانیایی)
102. واتیکان : گرفته شده از نام تپهای به نام واتیکان (اتروسکی)
103. ونزوئلا : ونیز کوچک
104. ویتنام : اقوام "ویت" جنوبی(ویتنامی)
105. ویلز :بیگانگان(ژرمنی)
106. هلند : سرزمین چوب (آلمانی)
107. هند :پر آب (فارسی باستان)
108. هندوراس : ژرفناها (اسپانیایی)
109. یمن : خوشبخت
110. یونان : سرزمین قوم "یون
#جالب_بودا
خیلی
1392/04/2 - 00:28مرسی
1392/04/2 - 00:58
در باغی چشمهایبود و دیوارهای بلند گرداگرد آن باغ، تشنهای دردمند بالای دیوار با حسرت به آب نگاه میکرد. ناگهان خشتی از دیوار کند و در چشمه افکند. صدای آب مثل صدای یار شیرین و زیبا به گوشش آمد. آب در نظرش شراب بود. مرد آنقدر از صدای آب لذت میبرد که تند تند خشتها را میکند و در آب میافکند.
1392/04/31 - 01:50آب فریاد زد: های، چرا خشت میزنی؟ از این خشت زدن بر من چه فایدهای میبری؟...
تشنه گفت: ای آب شیرین! در این کار دو فایده است. اول اینکه شنیدن صدای آب برای تشنه مثل شنیدن صدای موسیقی رُباب است. نوای آن حیات بخش است، مرده را زنده میکند. مثل صدای رعد و برق بهاری برای باغ سبزه و سنبل میآورد. صدای آب مثل هدیه برای فقیر است. پیام آزادی برای زندانی است، بوی یوسف لطیف و زیباست که از پیراهنِ یوسف به پدرش یعقوب میرسید .
فایدة دوم اینکه: من هر خشتی که برکنم به آب شیرین نزدیکتر میشوم، دیوار کوتاهتر میشود.
خم شدن و سجده در برابر خدا، مثل کندن خشت است. هر بار که خشتی از غرور خود بکنی، دیوار غرور تو کوتاهتر میشود و به آب حیات و حقیقت نزدیکتر میشوی. هر که تشنهتر باشد تندتر خشتها را میکند. هر که آواز آب را عاشقتر باشد. خشتهای بزرگتری برمیدارد.