یافتن پست: #دزد

zoolal
zoolal
پلیس جلو یه ماشین رو می گیره و می گه
چون از صبح اولین کسی هستی
که کمربند ایمنی بستی برنده 58 میلیون تومن پول شدی.
حالا می خوای باهاش چیکار کنی؟
مرد می گه: می رم گواهینامه می گیرم.
زنش سریع می گه: جناب سروان این وقتی اکس می زنه پرت و پلا می گه.
بچشون از اون پشت می گه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نکنیم؟
یه صدا از صندوق عقب می یاد: از مرز رد شدیم یا نه؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/10 - 12:15 ·
5
bamdad
bamdad
ﻗﺪﯾﻤﺎ ﺑﺮﻕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯿﺬﺍﺷﺘﯿﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ
.
.
.
.
.
.
.
ﺩﺯﺩﻩ ﻓﮏ ﮐﻨﻪ ﯾﮑﯽ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﺴﺖ، ﺍﻻﻥ ﻫﺮﺟﻮﺭﯼ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﺑﺮﻕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺩﺯﺩ ﺑﺰﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﺗﺮﻩ!

{-7-}
bamdad
bamdad
اینایی که کسی از کاراشون سردرنمیاره،


اینایی که کاراشونو همیشه ساکت و آروم انجام میدن،


اینایی که عشقشون لباس مشکیه،


اینایی که دلشون نمیاد وقتی که خوابی بیدارت کنن،


اینایی که روزا براشون بی معنی شده و شبا فقط کار میکنن،


اینایی که با دیواره خونه ها یه دنیا خاطره دارن،


اینا رو خیلی زیاد مواظبشون باشید،


این لامصبا دزدن !

{-16-}
zahra
zahra
هر کی بوده آشنا بوده چیست ؟

دیالوگ ایرانیان در مواجهه با خانه دزد زده !
دیدگاه · 1393/02/29 - 09:36 ·
6
bamdad
bamdad
حــــواست بـہ دلتــ باشد . . .

آن را هـــر جایــــے نگــذار!

ایــن روزهــــــا دل را میــدزدند . . .

بــعد ڪہ بہ دردشـــان نـخــورد جـای صـــندوق پـستـــ آنــــرا در سطل آشـــــغال مے اندازند !

و تــو خوبــ مـیـــــدانے دلے که اَلمثنے شد! دیــگر دِلــــ نمـیشود!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/28 - 22:56 ·
7
bamdad
bamdad
ديگر منتظر کسي نيستم
هر که آمد
ستاره از روياهايم دزديد
هر که آمد
سفيدي از کبوترانم چيد
هر که آمد
لبخند از لب‌هايم بريد
منتظر کسي نيستم
از سر خستگي در اين ايستگاه نشسته‌ام
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/26 - 21:32 ·
8
sam
sam
اینجا سرزمین کلمات معکوس است:
جایی که گنج، جنگ می شود
درمان، نامرد می شود
قهقهه، هق هق می شود اما دزد همان دزد است و درد همان درد
zoolal
zoolal
یارو اومده خونمون دزدی هیچی پیدا نکرده
منو از خواب بیدار کرده میگه: من دارم میرم
ولی این زندگی نیست شما دارین !!! 0_O
bamdad
84601271726255420104.jpg bamdad
نگاه ساکت باران بر صورتم دزدانه می لغزد

ولی باران نمیداند که من دریایی از دردم

به ظاهر گرچه میخندم

ولی اندر سکوتی تلخ می گریم...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/19 - 13:06 ·
5
شهرزاد
-1929814352.jpg شهرزاد
کسی نیست...
بیا را بدزدیم؛
آن وقت،میان دو دیدار قسمت کنیم ...

(سهراب سپهری)
ıllı YAŁĐA ıllı
یس.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
دلواپس های بی همه کس . . . :|
Majid
438892_T2BcOaQf.jpg Majid
عروس :خودت بگو خلافت چیه؟


داماد :فقط ادامس زیاد میجوم.

آدامس !!!! حالا چرا آدامس میجوی ؟


بو سیگارو از بین میبره

مگه سیگار میکشی؟

اره بعد از عرق حال میده

مگه عرق میخوری؟

اره گیرایی تریاک رو زیاد میکنه

مگه تریاک میکشی؟

اره از بیکاری بهتره

مگه بیکاری؟

اره خوب همیشه که نمیشه دزدی کرد

مگه دزدی هم میکنی ؟

نه بعد اینکه از زندان اومدم بیرون دیگه دزدی نکردم .

مگه زندان بودی ؟

الکی فرستادنم اون تو . من که نکشتم طرف روخیال باطلخنده
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:04 ·
Majid
Majid
گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین.


این زن تمام کارهایش را با

"بسم الله"

آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و

سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند.


روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نکه دارد زن آن را گرفت و با

گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم"

در پارچه ای پیچید و با " بسم الله " آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد،

شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده

کند و "بسم الله" را بی ارزش جلوه دهد.


وی بعد از این کار به مغازه خود رفت.

در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل

فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد.


زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود

درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت

و با گفتن "بسم الله" در مکان اول خود گذاشت.

شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد.

زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی

تعجب کرد و سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین گردید.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:03 ·
zoolal
zoolal
موبایل داداشمو دزدیدن ولی نمیره شکایت کنه دلیلشم اینه :

اگه با دزده روبرو بشم و مسیجامو خونده باشه

آبروم میره نمیتونم تو چشماش نگاه کنم !!!{-18-}
دیدگاه · 1393/02/13 - 07:55 ·
5
zoolal
zoolal
اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان باز گرد
باز گرد ای خاطرات کودکی بر سوار اسبهای چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود

درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس

روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر ز بوی نان گندم است

کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود

با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید

تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم

پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت

گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفتر ها به رنگ کاه بود

کاش می شد باز کوچک می شدیم
لا اقل یک روز کودک می شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر

ای معلم ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشقها را خط بزن

بازگرد این مشقها را خط بزن . . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/11 - 16:05 ·
4
zahra
zahra
اینایی که کسی از کاراشون سردرنمیاره، اینایی که کاراشونو آروم انجام میدن
اینایی که عشقشون لباس مشکیه، اینایی که روزا براشون بی معنی شده و شبا فقط کار میکنن
اینایی که با دیواره خونه ها یه دنیا خاطره دارن، اینا رو خیلی مواظبشون باشید، این لامصبا دزدن!!!!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/11 - 08:45 ·
1
atefe
atefe
انقدی که تو خودتو میگیری

اگه سگا دزدا رو میگرفتن مشکلات مملکت حل بود !
دیدگاه · 1393/02/10 - 11:48 ·
6
zoolal
zoolal
اگه زن دیگری ، مرد شما رو دزدید هیچ انتقامی بهتر از آن نیست که بگذارید نگهش دارد . مردان واقعی دزدیده نمی شوند !!!
دیدگاه · 1393/02/8 - 18:49 ·
5
zahra
zahra
ماﺷﯿﻨﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺰﺭﮔﻤﻮ ﺩﺯﺩ ﺑﺮﺩ
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﻧﺪﻥ ﻭ ﯾﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺗﻮﺵ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﻣﺎﺭﻭ ﺣﻼﻝ ﮐﻦ
ﯾﻪ ﺑﻠﯿﻂ ﻣﺸﻬﺪﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﺭﻓﺖ ﻣﺸﻬﺪ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﯾﺪ ﺧﻮﻧﺸﻮ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩﻥ !
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/8 - 10:45 ·
4
zahra
zahra
دیار عاشقی هم شهر هرت داره !
خیلی راحت دل می دزدن ، دل می برن ، دل می شکنن …
دیدگاه · 1393/02/4 - 10:43 ·
4
zahra
zahra
من بدهکار توام ای مادر

همه جانی که به من بخشیدی

لحظاتی که برای امن من جنگیدی

و بدهکار توام عمرت را

روزهایی که ز من رنجیدی

اشک ها دزدیدی و به من خندیدی

من بدهکار توام ای مادر
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/1 - 10:35 ·
6
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
روی دلای آدما هرگز حسابی وا نکن
از در نشد از پنجره، زوری خودت رو جا نکن



آدمکای شهر ما، بازیگرایی قابلن
وقتش بشه یواشکی رو قلب هم پا می ذارن



تو قتلگاه آرزو عاشق کشی زرنگیه
شیطونک مغزای ما دلداده دورنگیه



دلخوشی های الکی، وعده های دروغکی
عشقاشونم خلاصه شد، تو یک نگاه دزدکی
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/31 - 20:09 ·
6
zahra
zahra
دیدگاه · 1393/01/30 - 16:13 ·
5
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ