دله من بگو گناهت چی بود ..........که این روزا داری بد میاری

#مدلهای_دوست_داشتن!!!
#سؤال حالا شماها چه مدلی منو دوست دارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دلهای پاک خطا نمی کنند فقط #سادگی می کنند و امروز سادگی پاکترین #خطای دنیاست..

ببین...این اسمش دله..!اگه قراربود. بفهمه که.فاصله یعنی چی...! اگه قرار بود بفهمه که....میشد مغز..! دله....نمیفهمه...!

#مخاطب_خاص
بیا با هم قراری بگذاریم و تو نیا.... مرا همان دلهره ی رسیدن تا انجا از خوشی خواهد کشت...!

ماهم که رخش روشنی خور بگرفت/گرد خط او چشمهٔ کوثر بگرفت

دلها همه در چاه زنخدان انداخت/وآنگه سر چاه را به عنبر بگرفت


#حافظ

رباعی شماره ۸

منـــ بهــ جرمـــ باوفاییـــــ اینــــ چنینـــ تنها شدمـــ ، چونـــ ندارمـــ همدمیــــ بازیچهــــ یـــ دلها شدمــــ .

خدایا وقتی ازم گرفتی و بهم بخشیدی ، فهمیدم که معادله زندگی ، نه غصه خوردن برای نداشته هاست و نه شاد بودن برای داشته ها . . .

گفتی خداحافظ .. گفتم خداحافظ


از پشت شیشه، تصویر این شهر، دلگیر همیشه


شهر غریب، دلهای غمگین، هوای بی تو، هوای سنگین


خونه ی بی تو، مثل یه زندون، حیف من و تو، حیف عشقمون


خونه ی بی تـــــــو مثل یه زندون حیف من و تو حیف عشقمون


حیف تو بود، حیف تو بود، ای گل من


عشق اگه بود، عشق تو بود، ای گل من


حیف تو بود، حیف تو بود، ای قلب من


آخر جاده عاشقی تنها شدم...


گفتی خداحافظ .. گفتم خداحافظ


گفتی پشیمون، گفتم که هرگز


نفس بریده، دستای لرزون


اشک توی چشمام، حیف نگفتم بمون


غم یه عــاشـــق .. غم کمی نیست،


چه فایده از اشـــک وقتی، وقتی کسی نیست


درد یه عاشق، درد کمی نیست،


چه فایده از اشک، وقتی، وقتی کسی نیست


حیف تو بود، حیف تو بود، ای گل من،


عشق اگه بود، عشق تو بود ای گل من


حیف تو بود، حیف تو بود، بر باد بری، مثل یه قصه ی کهنه شده از یاد بری


گفتی خداحافظ ... گفتم خداحافظ.
#کیا
حیف تو بود

منكه نميدونم آينده من چه خواهد شد بخاطر همين همش دلهره دارم

چه روزای سرد و خشکی!!!

همش دلهره...

همش درد...

دیگه داره باورم میشه بندناف مرا با تیغ بدبختی بریدن!!!!

پر میکرد یادت، همه حجم خالی فضایم را

و خواستنت شیطنت میکرد، در مسیر نبض رگهایم

بوته نورس احساسم، ریشه دوانده بود در تری اشکهایم

همه روزه، میشنیدم صدای عشق را

حتی در قیژ قیژ، لولای در قدیمی

همه شب;

پشت پرده، سایه ای از جنس تو اردو زده بود

رویای هم آغوشیت نخ بادبادکی بود

که مرا بالا میکشاند تا دب اکبر

و در مجادله ناکوک دل و عشق،

کوچکتر از باخته شده بود "عقلم"

تو میدانستی;

رویای شیرینم، یخیست

"هایش" کردی

چه ساده تبخیر شد از گرمی نفسهایت...

به مازندرانیه گفتن درد عشق بدتره یا درد دندون؟
گفت: پس هنوز تره اتو بوس دله (( گی )) نیته

MONA مونا یه دی جی برای گروهمون پیدا کردم