پــسر گــفــت بــابــا بــرام زن بگیر
دلــم گـشـتــه در بــنــد زلـفـی اسـیر
پــدر گــفـــت فـــرزنـــد دلــبــنـد باب
دوبـاره بــرایم چـه دیـــدی به خـواب
پــســر گـــفـــت دلـــــداده او شــــدم
اسـیـر دو چــشــم و دو ابــرو شــــدم
پـدر گـفتش ایـن عاشـقیّت عزا است
بـرایـم غم و غصه همچون غـذا اسـت
پـسرگـفـت عــزای تـو شـــادی مــن؟
غــم و غــصه ات عــشــقــبـازی مـن؟
پـدر گـفـت مگر مـغـز در کلّه نیست؟
شب و روز از غصه بَهرم یکی اســت
مـن هـمـچـون خـر لنگ در کار خود
بــمـانـدم کــمـر خــم شــد از بار خـود
بـود هـشـت من رهن نُه ای پسر
شــدم از غــم مـُفــلسی خِــنـگ و خــر
تــو دیـگــر مـَنـه قــوز بــالای قــوز
کــمــی هــم بـه بـدبخـتی ام چشــم دوز
بــمـانــدم چــو مــرغــی اسـیر قفس
بــرایـــم نــمــانـــده دگــر یــک نــفــس
پـسر گـفــت تــا حـل شـود مشکلات
شـوم مــن در ایــن جنگ شطرنج مـات
شــود مــوی مـن همچو دندان سپید
زســر هـرچـه عشق است خواهد پـریـد
... ادامه
1393/01/9 - 23:58
1393/01/10 - 00:03تو چرا گریه میکنی؟!
1393/01/10 - 00:09زندگی خیلی خیلی سخته
1393/01/10 - 20:58دیگه نمیدونم چیکار باید بکنم؟!!!!!
فقط خودش باید کمک کنه...
نه
1393/01/10 - 21:03نمیتونی متوجه ی چیزی که میگم بشی
چون تو یه دختری
مشکلات پسرا یه دنیاست...
به هیچ وجه...
1393/01/10 - 21:07اگه 3سال پای یکی بشینی و هرشب و روز واسه رسیدن بهش خودتو بکشی
1393/01/10 - 21:13آخرش بری خواستگاری و ببینی که واسه عروسی و خونه گرفتن پول نداری
خانوادش بهت بگن چجوری میخوای دختر ما رو خوشبخت کنی ، تو که حتی پول واسه عروسی گرفتن نداری
اونوقته که بعد از 3 سال میخوری به بنست لعنتی
میشی مزحکه ی خانواده ی اون و خودت
میخوای سرتو بکوبی به دیوار که بمیری و راحت شی...
ولش کن اصلأ من واسه خودم به حد کافی غم و غصه دارم
نیازی نیست دیگران رو هم ناراحت کنم...
ببخشید اشتباه کردم
من خوشحالم ، خیلی خوشحالم
ببین میخندم:
ولش کن
1393/01/10 - 21:19مهم نیست...
چی رو ببخشم؟!
1393/01/10 - 21:27مگه تو چی گفتی؟
هیچ حرف بدی نزدی
1393/01/10 - 21:31ببخشید باید برم تا جایی
نیم ساعت دیگه برمیگردم...