یافتن پست: #چرت

shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
حرف زدن با کسى که منطق حالیش نیست
مثه اینه که بخواى رو چرتکه ویندوز نصب کنى..{-7-}
دیدگاه · 1391/12/28 - 16:39 ·
4
LeilA
LeilA
یکی دیگه از اون اصطلاحات چرت ولی رایج:

"میخوای راستشو بگم بهت؟"

نه والا! مرگ تو اصلا راضی نیستم انقدر مرام بذاری، دروغشو بگو! :|
دیدگاه · 1391/11/24 - 12:51 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
حرف زدن با کسی که منطق حالیش نیست، مثل اینکه که بخوای رو چرتکه ویندوز نصب کنی
:|
Mohammad
Mohammad
از قلبم پرسیدم فرق عشق و دوستی چیه؟
قلبم جواب داد: کار من تامین خون بدنه
سوالای چرت و پرت از من نپرس !

{-7-}{-7-}
دیدگاه · 1391/11/16 - 21:53 ·
7
LeilA
LeilA
از قلبم پرسیدم فرق عشق و دوستی چیه؟

قلبم جواب داد: کار من تامین خون بدنه

سوالای چرت و پرت از من نپرس !
دیدگاه · 1391/11/15 - 21:15 ·
4
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
یه روز یه خره میره خواستگاری یه اسبه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تا این پایین اومدی بقیشو بخونی آخه خر خواستگای میتونه بره!! نکنه انتظار داشتی بگم بابای اسبه جواب رد داد به خره چون بچشون قاطر میشه؟
برو عزیزم این چرت و پرتا واست نون وآب نمیشه{-15-}
دیدگاه · 1391/11/11 - 16:16 ·
5
رضا
رضا
امروز جز مزخرفترین جمعه های سال بود .
iman
iman
کدوم احمقی این پروژه های پایان ترمو اختراع کرده؟کمرم شکست{-48-}{-13-}{-16-}
شهرزاد
شهرزاد
یک برنامه‌نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامه‌نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامه‌نویس دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ۵ دلار به شما می‌دهم.
مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، برنامه‌نویس پیشنهاد دیگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ۵ دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ۵٠ دلار به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با برنامه‌نویس بازى کند.

برنامه‌نویس نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نویس داد. حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا دارد...
... ادامه
saeid
saeid
خرگوشه تو جنگل میمونه رو میبینه میگه:‌ به به آقا میمونه! چی کارا میکنی؟!‌ میمونه میگه: هیچی! این ورو نگاه میکنیم، اون ورو نگاه میکنیم،‌ آقا شیره و خانواده‌اش رو افشاگری میکنیم! این حرف میرسه به گوش شیره، میگه: الان میرم حسابشو می‌رسم!‌ میره پیش میمونه میگه: به به آقا میمونه! چی کارا میکنی؟! میمونه میفهمه هوا پسه، میگه:‌ هیچی قربان، ‌اینورو نگاه میکنیم،‌ اونور رو نگاه میکنیم،‌ چرت و پرت میگیم!{-7-}
mamadlsd
mamadlsd
ﻳﻪ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺍﺻﻼً ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﺴﺖ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻮ ﻓﻴﺴﺒﻮﻙ ﭼﻰ ﻫﺴﺖ ...
ﻭﺍﺳﺶ 2 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﺍﻛﺎﻧﺖ ﻓﻴﺴﺒﻮﻙ ﺩﺭﺳﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﺑﻌﺪ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﺗﻮ
ﻓﻴﺴﺒﻮﻙ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﺪ ...
ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻩ ﭘﻴﺶ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻩ ...
O,o
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺩﻛﺘﺮِ ﺩﻧﺪﻭﻧﭙﺰﺷﮏِ !!! O,o
ﺧﻮﺏ ﻭ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻭ ﺧﻮﺷﺘﯿﭗِ !!! O,o
ﺑﭽﻪ ﻧﻴﺎﻭﺭﺍﻥِ !!! O,o
ﻣﻄﺒﺶ ﺗﻮ ﻳﻪ ﺑﺮﺝ ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﻧﻴﺎﻭﺭﺍﻥِ ﻛﻪ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻭﺍﺳﺶ ﺧﺮﻳﺪﻩ !!!
ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻣﻨﻢ ﻣﯿﺎﻡ ﺗﻮ ﻓﻴﺴﺒﻮﮎ :: ﻳﺎ ﺗﻮ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ : ﻣﮑﺘﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﯿﺦ ﻭ
ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﻣﯿﺰﺍﺭﻡ ((( یﺎ ﭼﺮﺕ ﻭ ﭘﺮﺕ ﺍﺯ ﭘﻴﺠﺎﻯِ ﺩﻳﮕﻪ ﻛﭙﻰ ﻣﻴﻜﻨﻢ، ﻣﻴﺬﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻓﺮﻭﻡ ﻛﻠی ﻣﻴﺨﻨﺪﻡ ﻭ ﺫﻭﻕ ﻣﺮﮒ ﻣﻴﺸﻢ ......
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/26 - 22:56 ·
4
رضا
رضا
شهریار فکر کن تو شمارش دچار مشکل شدم :)
نگار
نگار
شما هارو به تهدیگ ماکارونی قسمتون می دم وقتی دارین با تلفن یا موبایل صحبت می کنین با خودکار روی هر چیزی که دم دستتون بود چرت و پرت ننویسین یا نقاشی نکشین…
آخه من الان این مدرک پایان تحصیلاتم که بابام در حال موبایل صحبت کردن روش عکس اولاغ کشیده ،کجا ببرم نشون بدم …:|{-7-}
Mostafa
Mostafa
..آیا می دانستید نوزادان وقتی ب دنیا میان صدای بلند مورجه ها را میشنوند !؟!!!!!!!!! آیا میدانستید چشم انسان در جایی ک اکسیزن نباشد از میکروسکپ هم بهتر کار میکند..؟!!!!!! آیا میدانستید از 2هزار سال پیش وجود داشته ....؟!! آیا میدانستید هر چرت وپرتی را نباید بخوانید و باور کنید؟.
شهريار
شهريار
( ... ادامه پست قبلي )
خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم؛ اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت، خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد! با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن.. آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه!

سرتونو درد نیارم من کار میکردم؛ اما حرص نداشتم.. بین مردم بودم؛ اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم..
ماشین عروس که میدیم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم.. گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم.. مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم.. خلاصه اینکه این ماجرا منو آدم خوب و مهربانی کرد.
حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟

گفتم: بله، اونجور که یاد گرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه
آرام آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر، داشت میرفت گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!
یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم! با تعجب گفتم:
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/2 - 15:49 ·
6
Mostafa
Mostafa
میگن تو جهنم ناهار دیزی با دوغ فراوون میدن،
بعد ناهار كه چشات سنگین میشه و خوابت میگیره ، تا میای چرت بزنییه فرشته بنام كرمائیل میاد، نخ میكنه تو دماغت!!!
... ادامه
Mostafa
Mostafa
ميگويند يک روزي هست ..
که چرتکـه دست ميگيرند و حساب و کتاب ميکنند ...
و آن روز تـــو بايد تــــاوان آن چه با من کردي را بدهي!
فقط نميدانم ....
تاوان دادن آن موقع تـــو ، به چه درد من ميخورد!؟
... ادامه
دیدگاه · 1391/07/4 - 13:44 ·
2
Noosha
normal_Avazak_ir-Love10130.jpg Noosha
خیلی چرته که میگن آدم فقط یه بار عــاشق میـــشه ..
آدما زیاد عاشـــق میـــشن ولی دو بـــار عاشـــق یه نـــفر نمیــــشن ..!
دیدگاه · 1391/06/30 - 01:45 ·
7
Mostafa
Mostafa
بیاندیش ... نخند
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب.
نخند!
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری.
نخند!
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند.
نخند!
به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده.
نخند!
...به دستان پدرت،
به جاروکردن مادرت،
به همسایه ای که هرصبح نان سنگک می گیرد،
به راننده ی چاق اتوبوس ،
به رفتگری که درگرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد،
به راننده ی آژانسی که چرت می زند،
به پلیسی که سرچهارراه باکلاه صورتش رابادمی زند،
به مجری نیمه شب رادیو،
به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته ودرکوچه ها جارمی زند،
به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد،
به پارگی ریزجوراب کسی در مجلسی،
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درخیابان،
به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،
به مردی که درخیابانی شلوغ ماشینش پنچرشده،
به مسافری که سوارتاکسی می شود و بلند سلاممی گوید،
به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد،
به زنی که باکیفی بردو
... ادامه
شهريار
شهريار
سلام م م و باي ي ي چون فقط اومده بودم يه سر بزنم برم {-35-}
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ