یافتن پست: #چیست

Mohammad
05.jpg Mohammad
کاروانیم ای رفیقان خانه سازی بهر چیست
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
بیماری یخچال گرایی چیست ؟!
نوعی بیماری روانیست که فرد را تحریک به باز کردن درب یخچال می‌کند،
در حالی‌ که نه تشنه است، نه گرسنه است و نه اصلا میداند که چه می‌خواهد
از علائم این بیماری این است که فرد از اتاقش خارج میشود
سرگردان راه آشپزخانه را در پیش می‌گیرد درب یخچال را باز می‌کند،
چیزی بر نمیدارد درب را می‌بندد
این بیماری به وفور در میان متولدین دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به چشم می‌خورد!
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/13 - 15:37 ·
6
Noosha
bcff3c08e09a5c5a6d0107f58fed565e-425 Noosha
دانشمند جوان کشورمان
آقای دکتر علی رضایی موفق به اولین کاشت نخاعی در دنیا شد.{-37-}
-------------------------
سوال گزارشگران:
نظر شما در مورد این موفقیت چیست؟

دکتر:
کدام موفقیت؟!!

گزارشگران:
از این که نامتان در کتاب گینس نوشته میشود چه حسی دارید؟

دکتر:
ما ایرانی ها برای شهرت یا نوشتن ناممان در یک کتاب کار نمی کنیم
ما عادت داریم برای خدا و بندگانش بدون چشم داشت کار کنیم
نیازی به نوشتن نام ما نیست.ما نام مان در تمام تاریخ مشخص است


به افتخار این دانشمند...
نه...
یه مرد ایرانی لایک و بانشر یادتون نره{-41-}{-41-}{-41-}
صوفياجون
صوفياجون
(حتما بخوانید)
از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز می‌گذشت. فرشته‌ای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی می‌فرمایید؟" خداوند پاسخ داد: "دستور کار او را دیده‌ای‌؟ باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند. باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند. دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود. بوسه‌ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند." فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد. "این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید." خداوند گفت : "نمی شود!! چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم. از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند، یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد." فرشته نزدیک شد و به زن دست زد. "اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی." "بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده‌ام. تصورش را هم نمی‌توانی بکنی که تا چه حد می‌تواند تحمل کند و زحمت بکشد." فرشته پرسید : "فکر هم می‌تواند بکند؟" خداوند پاسخ داد : "نه تنها فکر می‌کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد." آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد. فرشته پرسید : "اشک دیگر برای چیست؟" خداوند گفت: "اشک وسیله‌ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا‌امیدی، تنهایی، سوگ و غرورش." فرشته متاثر شد: "شما فکر همه چیز را کرده‌اید، چون زن‌ها واقعا حیرت انگیزند." زن‌ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می‌کنند. همواره بچه‌ها را به دندان می‌کشند. سختی‌ها را بهتر تحمل می‌کنند. بار زندگی را به دوش می‌کشند، ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می‌پراکنند. وقتی خوشحالند گریه می‌کنند. برای آنچه باور دارند می‌جنگند. آنها می‌رانند، می‌پرند، راه می‌روند، می‌دوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید. قلب زن است که جهان را به چرخش در می‌آورد زن‌ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و می‌دانند که بغل کردن و بوسیدن می‌تواند هر دل شکسته‌ای را التیام بخشد. کار زن‌ها بیش از بچه به دنیا آوردن است، آنها شادی و امید به ارمغان می‌آورند. آنها شفقت و فکر نو می‌بخشند {-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
"زندگی باید کرد "

چوب همت در دست تاج غیرت برسر

اخم در چهره گل

خنده در چهره ماه

چه کسی میداند

پشت این فریادها یا که پشت اشکها

شادی فرداهاست

دخترک گریان است پسرک میخندد

مادرش از پی او دادوبی داد کنان

پدرش در راه است تکه نانی در دست

دلش از غصه دنیا لبریز

عابری میگذرد پشت فواره شب

وتودر نیمکت تنهایی خود تنهایی

چه کسی میداند

اخم گل از بر چیست


وچرا ماه به گل میخندد

حامد انگار شب تنهاییست

شایدم روزو شب تنهاییست

چه کسی میداند پشت فردا ها چیست ؟

وچه خوب است خدا نزدیک است

حامداینبار دلش له شده بود

خط خطيهاي من حامد پسرتنها
... ادامه
bamdad
bamdad
عشق چیست؟؟




جز انکه که زن همدمی باشد برای مرد!


و مرد تکیه گاهی باشد برای زن!


یعنی فهم و اجرای این نیم خط انقدر سخت است


که همه تنهایند...؟....
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/9 - 17:53 ·
6
bamdad
bamdad
وقتی حرف از رفتن میزنی فقط برو...

مابین اینهمه رفتنت و نا امید کردن تمام امید هایم

به عقب نگاه کردنت چیست؟!؟!؟

می خواهی به چشم ببینی شکستنم را؟....

بگذار روشنت کنم...!

من ! ا اینهمه نگاه کردن هایت ذره ذره آب می شوم...

با آن همه! وعده های از سر دلخوشیم که شاید...

دلت به رحم بیاید و عزم آمدن کنی

امیدوارم می کند....

و هر بار که چهره برمیگیری و ادامه می دهی به رفتنت...

من تمام می شوم تمام!!!
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
آخرین حرف تو چیست؟
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض
صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض
یک طرف خاطره ها!
یک طرف پنجره ها!
در همه آوازها! حرف آخر زیباست!
آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟
حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/6 - 16:57 در دوستها ·
6
bamdad
bamdad
لب هایم الزایمر گرفته اند ..
تو می دانی خنده چیست؟
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
588191_ueiGhFwB.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
دختر که باشی چند کلمه برایت دیگر مفهومش را از دست داده؛
عشقم
عزیزم
خانومم
آرام آرام میفهمی دیگر حتی زیبایی صورتت هم زیاد مهم نیست، اولین چیز مهم، باکره نبودنت است...!
دومین چیز، سایز سی.نه و با.سن!
و بعدش لباس و زیبایی ...!
دختر که باشی :
مفهوم "فردا بابام اینا میرن شمال" میدانی چیست ...!
دختر که باشی :
کلا خدا هم دلش به حالت میسوزد...!
نمیدانم چرا بعضی پسرها نفهمیدند كه دخترها براي اينكه هم خواب تو شوند آفريده نشده اند! دختر حرمت دارد نه لذت
... ادامه
ოօհʂεղ
ოօհʂεղ
دیدگاه · 1392/09/2 - 12:19 در دوستها ·
7
HamidReza
HamidReza
میدانی درد چیست ؟
نگاهت که رفت …
نه !!!
شاید شانه ای که دیگر وجود ندارد …
نه!!!!
دل شکسته ام …
نه!!!
اعتمادی که دیگر وجود ندارد …
نه!!!!
تنهاییم …
نه!!!!
نمیدانی .
تو نمیدانی که دختر بودن درد است .
دختر که باشی رفتن نگاه ها و دست ها سخت میشود.
دختر که باشی راحتر میشکنی .
دختر که باشی نگاه ها فرق دارند .
حتی اگر به تمام دنیا خوب نگاه کنی باز تمام دنیا میتواند به تو بد نگاه کند….
دختر بودن گاهی واقعا یک درد است …. !
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/1 - 14:57 ·
11
Mohammad
04.jpg Mohammad
هشت سال از درگذشت آغاسی گذشت + عکس
samyar
samyar
بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت
اندوه چیست ؟ عشق کدام است ؟ غم کجاست ؟
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/30 - 11:12 ·
1
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
بی تو گفتم که می توانم زیست
سادگی کردم این میسّر نیست

آن شب تلخ رفتنت تا صبح
چشم آیینه بود و من که گریست

در تو تا شور خنده ها خشکید
در من این رود گریه ها جاری است

پشت پرچین سبز چشمانت
راز آن گریه های مبهم چیست

آن چه از تو برای من مانده است
چشم هایی همیشه بارانی ست
... ادامه
صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ