یافتن پست: #کاغذ

Mostafa
Mostafa
اگر کاغذ براى ستایشت جایى داشته باشد واگر قلم از جوهر عشق تهى گردد تو را خواهم نوشت.
دیدگاه · 1391/12/5 - 15:06 ·
1
Mostafa
Mostafa
من درختت میمونم …
تو تبر هم که بشی و بخوای منو قطع کنی ، آخرش یا دستمال میشم واسه اشک چشمات
یا قلم و کاغذ میشم واسه دلتنگیات
دیدگاه · 1391/12/1 - 15:40 ·
1
♥هـــُدا♥
6dtdgbwkeywqlzfggygq.jpg ♥هـــُدا♥
اشتبــاه از من بود

پر رنـــگ نوشته بودمـت...

حالا براي همين است که زندگي ام پاک نمي شـــوي

و هر کاري که کنم اثري از تو در من باقي ميماند

مگر اين که...

کاغذ را به کل اتش بزنم...

و تماشاگر خاکستر شدنم بنشينم...
... ادامه
fahimeh
fahimeh
هنگامی که من و شعر نامه هایم

از ابتدای نگاه تو

به انتهای سرزمین تمسخر پرتاب می شویم

دیگر

نه جایی برای ماندن من است

و

نه جایی برای شعرنامه های بی وزنم

گر توان رفتن نیست

باید

شعر سکوت را پیشه خود ساخت.
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
و عشق قیچی شد !
وقتی تو سنگ شدی ...
و من کاغذی بی رنگ !
دیدگاه · 1391/11/24 - 23:04 ·
2
SAJEDEH
SAJEDEH
می دونی یه وقتایی باید روی یه تیکه کاغذ بنویسی:

" تـعطیــل است"!!

و بچسبونی پشت شیشه افـکارت...

باید به خودت استراحت بدی ، دراز بکشی ، دست هاتو زیر سرت بذاری،

به آسمون خیره بشی و بی خیال یه نفس عمیق بکشی...

بعد تو دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ذهنت صف کشیدن...

اون وقت با خودت بگی:

بی خیال بذار منتـظـر بمونن...! :)
MONA
MONA
آنقدر پا به پای نیامدن هایت
راه آمده ام
که خسته از این راه طولانی
کنار رود خشک شده ی اشکهایم مینشینم
و فراموشی را در گوش خود زمزمه میکنم
آنقدر مرا در کنار این دریا
درانتظارت گذاشتی
تا سرانجام
موجِ این همه پریشانیِ افکارم
مرا با خود بُرد...
و افسردگیِ چیره بر من
روحم را
چون کاغذی سیاه شده از عاشقانه های ناب
در پنجه های خون آلودش
مچاله کرد..
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/23 - 00:07 ·
7
Mohammad
21.jpg Mohammad
نظر گاندی در مورد هفت چیزی که بدون هفت چیز دیگر خطرناک هستند:

ثروت بدون زحمت

دانش بدون شخصیت

علم بدون انسانیت

سیاست بدون شرافت

لذت بدون وجدان

تجارت بدون اخلاق

عبادت بدون ایثار

این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوه اش داد.

اعتقاد بر این است که وی این موارد را در جست و جوی خود برای یافتن ریشه های خشونت شناسایی کرد. در نظر گرفتن این موارد، بهترین راه جلوگیری از بروز خشونت در یک فرد و یا جامعه است.
... ادامه
شهريار
شهريار
یه روزی یه مرده نشسته بوده و داشته روزنامه اش رو می خونده که زنش یهو ماهی تابه رو می کوبه تو سرش!
مرده می گه: برا چی این کار رو کردی؟
زنش جواب می ده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه تکه کاغذ پیدا کردم که توش اسم جسیکا نوشته شده بود…
مرده می گه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش جسیکا بود.
زنش معذرت خواهی می کنه و می ره به کارای خونه برسه.
سه روز بعد، مرد داشت تلویزین تماشا می کرد که زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر می کوبه تو سرش به طوری که مرده تقریبا بیهوش می شه.
مرد وقتی به خودش میاد می پرسه این بار برای چی منو زدی؟
زنش جواب می ده: آخه اسبت زنگ زده بود... {-7-} {-18-}
دیدگاه · 1391/11/19 - 15:28 ·
8
parsa
parsa
می دانی؟

یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است

و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

... ... باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/18 - 21:08 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
119341.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
خیانت مد شده است ؟!
شهريار
شهريار
می دانی
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تـعطیــل است
و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال ســوت بزنی
در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویـی
بگذار منتـظـر بمانند !!!

( حسین پناهی )
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
تتت.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
اگه یه خودکار و یه کاغذ سفید بهت بدن و بگن

حرفایی رو بنویس که وقتی دلت میگیره

چی می نوشتی؟
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
انتـــــــــــــــــــــــــــــظار ...


شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی !

تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد!

تنهایی ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا امیدی ، شکنجه رو حی ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛

هق هق شبونه ؛ افسردگی ، پشیمونی، بی خبری و دلواپسی و .... !

برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد

و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد

تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد...!!!
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/11 - 16:32 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
تو خیابون داشتم قدم میزدم که

کودکی رو دیدم یه جا نشسته داره یه چیزی رو کاغذ می نویسه

رفتم جلو نشستم کنارش گفتم اسمت چیه؟

گفت: حسین

گفتم بابات کجاست؟

یه نگاه بهم انداخت و با صدا آروم گفت رفته پیشه خــــــــدا

گفتم مامانت کجاست؟

حسین گفت مریــــــضه داره میـــره پیش خــــــدا

سرمو چر خوندم دیدم روی کاغذ نوشته بود

خــــــــــدا باهــــــــــات قــــهـــــرم....!{-31-}{-60-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
همه قراردادها را روی کاغذ

بی جان نمی نویسند ،

بعضی از قراردادها وعهد ها را

روی قلب می نویسند ...

حواست به این

عهد های غیر کاغذی، بیشتر باشد

شکستنشان

یک آدم را می شکند . . .
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/10 - 23:02 ·
5
Mostafa
Mostafa
یه روز یه پیرمردی کنار خیابون ایستاده بود
یه کاغذی به سینه اش بود که روش نوشته بود من نابینا هستم
کلاهی هم جلوش بود که 3سکه داخلش بود
روزنامه نگاری اون رو دید و کاغذ روی سینه اش را برداشت
روی کاغذ دیگری چیزی نوشت و به گردن پیرمرد انداخت
فردای اون روز کلاه پیرمرد جای سکه انداختن نداشت و از سکه پر شده بود
(روی کاغذ نوشته بود: امروز یک روز زیبای بهار است. ولی من آن را نمی بینم)
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
زمان خاتمی که دلار هزار تومن شده بود بوش یدونه هزاری رو گرفته بود تو دستش

میخند که ینی یک دلار ما ده هزار ریال اوناس حالا خدا رو شکر اوباما با جنبه ست

از این سرتق بازیا بلد نیست وگرنه الان باید ریالو به صورت رول کاغذ توالت میبرد تو

دستشویی و باهاش عکس مینداخت :|
دیدگاه · 1391/11/9 - 01:24 ·
10
شهريار
شهريار
برای به دست آوردن دوست دختر به موارد زیر نیاز دارید:

- یک عدد کاغذa4

- یک عدد خودکار

طرز تهیه : ابتدا خودکار را برمیداریم و یک عدد ۵ خیلی بزرگ روی کاغذ می رسمیم (یعنی رسم میکنیم ) سپس کاغذ را 180 درجه سانتیگراد میچرخانیم تا نوک ۵ به طرف پایین باشدسپس یک پاره خط اوریب روی این ۵ نگون بخت مادر مرده ی واژگون شده میکشیم و روی نوک بالایی پاره خط یک عدد هشت کوچک میکشیم که مثلاً تیره ! سپس زیر آن مینویسیم :

بخدا تو تنها عشق منی (فقط مواظب باشد خدا نزند توی کمرتان)
... ادامه
iman
iman
پسرها:

۱- با ماشين ميرن به بانک، پارک ميکنن، ميرن دم دستگاه عابر بانک.
۲- کارت رو داخل دستگاه ميذارن.
۳- کد رمز رو ميزنن، مبلغ درخواستی رو وارد ميکنن.
۴- پول و کارت رو ميگيرن و ميرن.

دخترها:

۱- با ماشين ميرن دم بانک.
۲- در آينه آرايششون رو چک ميکنن.
۳- به خودشون عطر ميزنن.
۴- احتمالاً موهاشون رو هم چک ميکنن.
۵- در پارک کردن ماشين مشکل پيدا ميکنن.
۶- در پارک کردن ماشين خيلی مشکل پيدا ميکنن.
۷- بلاخره ماشين رو پارک ميکنن
۸- توی کيفشون دنبال کارتشون ميگردن.
۹- کارت رو داخل دستگاه ميذارن، کارت توسط ماشين پذيرفته نميشه.
۱۰- کارت تلفن رو ميندازن توی کيفشون.
۱۱- دنبال کارت عابربانکشون ميگردن.
۱۲- کارت رو وارد دستگاه ميکنن
۱۳- توی کيفشون دنبال تيکه کاغذی که کد رمز رو روش ياداشت کردن ميگردن.
۱۴- کد رمز رو وارد ميکنن.
۱۵- ۲دقيقه قسمت راهنمای دستگاه رو ميخونن
۱۶- کنسل ميکنن.
۱۷- دوباره کد رمز رو ميزنن.
۱۸- کنسل ميکنن.
۱۹- دوست پسرشون رو صدا ميزنن که کد صحيح رو براشون وارد کنه.
۲۰- مبلغ درخواستی رو ميزنن.
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/8 - 23:39 ·
4
نگار
نگار
در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می‌فروختند و مردم نادان هم
با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آنخود می‌کردند.فرد دانایی
که از این نادانی مردم رنج می‌برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از
انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد...

به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:قیمت جهنم چقدره؟
کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ
فکری گفت: ۳ سکه مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم
را هم بدهید.کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم مرد با خوشحالی
آن را گرفت از کلیسا خارج شد.

به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم رو خریدم این هم سند آن است.
دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمی‌دهم...!
... ادامه
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
درد تنهایـــــــــی کشیـــــــــــــــــــــد ن،

مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفـــــــــید،

شاهکاری میسازد به نامِ دیوانــــــــــگی...!

و من این شاهکــــارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم خرید ام...

تو هر چه میخواهـــــــــی مـــــــرا بخوان....

دیوانـــــه، خود خــــواه،بی احساس.................
نمیــــفروشــــــــم​..!!
... ادامه
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
من مانده ام و یک برگه سفید!!!
یک دنیا حرف نا گفتنی!!!
و یک بغل تنهایی و دلتنگی...
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود!!!
در این سکوت بغض آلود
قطره کوچکی هوس سرسره بازی می کند!
و برگ سفیدم
عاشقانه قطره را به آغوش می کشد!
عشق تو نوشتنی نیست...
در برگه ام , کنار آن قطره
یک قلب کوچک می کشم !
و , وقت تمام است!!!
برگه ها بالا...
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/6 - 18:49 ·
2
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ