یافتن پست: #گریه

عسل
عسل
ازم پرسیدمنوبیشتردوست داری یازندگیتو؟گفتم زندگیمو!نپرسیدچرا؟بغض کرد،گریه کرد .....رفت!اماهیچ وقت نفهمیدکه همه زندگیم خودش بود.!
دیدگاه · 1393/01/15 - 11:56 ·
8
عسل
عسل
چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند
گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی…
دیدگاه · 1393/01/15 - 11:39 ·
5
صوفياجون
صوفياجون
سلوووووو به همگی من اووووومدم یووووهوووووو{-90-}{-115-}
پانیذ
پانیذ
وقتی کسی رو دوست داری. حاضری جون فداش کنی حاضری دنیا رو بدی فقط یک بار نگاهش کنی.


به خاطرش داد بزنی.به خاطرش دروغ بگی.............رو همه چیز خط بکشی حتی رو برگ زندگی.

وقتی کسی تو قلبته حاضری دنیا بد باشه...............فقط اونی که عشقته عاشقی رو بلد باشه.

قید تموم دنیا رو به خاطر اون میزنی.................خیلی چیزا رو می شکنی تا دل اون رو نشکنی.

حاضری که بگزری از دوستای امروز و قدیم..............اما صداشو بشنوی شب از میون دو تا سیم.

حاضری قلب تو باشه پیش اون گرو............................فقط خدا نکرده اون یک وقت بهت نگه برو.

حاضری هر چی دوست نداشت به خاطرش رها کنی....حسابتو حسابی از مردم شهر جدا کنی.

حاضری هر جا که بری به خاطرش گریه کنی......بگی که مهتاجشی و به شونه هاش تکیه کنی.

وقتی کسی تو قلبته یک چیز قیمتی داری................دیگه به چشمت نمیاد اگر که ثروتی داری .

حاضری هر چی بشنوی حتی اگر سرزنشه.............به خاطر اون کسی که خیلی برات با ارزشه.

حاضری هر کی جز اونو ساده فراموش کنی.....پشت سرت هر چی میگن چیزی نگی گوش کنی.

حاضری که بگذری از مقررات و دین و درس....وقتی کسی رو دوست داری معنی نمیده دیگه ترس.
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/14 - 01:33 ·
5
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
یادت باشه که :
در زندگی یه روزی به عقب نگاه میکنی . به آنچه گریه دار بود می خندی
ıllıllᗩllᗩTarsa_H00pEᗩıllıllᗩllᗩ
ıllıllᗩllᗩTarsa_H00pEᗩıllıllᗩllᗩ
گرگه میره دم خونه شنگول منگول در میزنه


یه دفعه خرسه گریه کنون میادبیرون میگه :


بابا تو مارو کشتی

الان اینا ۲۰ ساله از اینجا رفتن !


بیشعور کثافت ولمون کن دیگه


گرگه میگه : خیلی بیشعوری برات آش آوردم! {-7-}{-7-}{-15-}
محمدطاها
محمدطاها
مادرم میگفت شنیدم پسر همسایه خیلی مومن است. نمازش ترک نمی شود.
زیارت عاشورا می خواند. روزه میگرد. مسجد میرود ... خیلی پسر با خداییست ...
لحظه ای دلم گرفت ... در دل فریاد زدم باور کنید من هم ایمان دارم ...
نماز نمیخوانم ولی لبخند روی لبهای مادرم خدا را به یادم میاورد ...
دستهای پینه بسته پدرم را دستهای خدا میبینم ...
زیارت عاشورا نمیخوانم ولی گریه یتیمی در دلم عاشورا برپا میکند ...
نه من روزه نمیگیرم ولی هر روز از آن دخترک فال فروش فالی را میخرم که هیچوقت نمیخوانم ...
مسجد من خانه مادربزرگ پیر و تنهایم است که با دیدن من کلی دلش شاد میشود ...
خدای من نگاه مهربان دوستی است که در غمها تنهایم نمیگذارد ...
برای من تولد هر نوزادی تولد خداست وهر بوسه عاشقانه ای تجلی او ...
مادرم ... خدای من و خدای پسر همسایه یکیست ...
فقط من جور دیگری او را میشناسم و به او ایمان دارم ...
خدای من دوست انسانهاست نه پادشاه آنها ...
... ادامه
bamdad
bamdad
باور تــلـخ نبودنت...

تاوان کدامین اشتباه بود؟

تو گفتی بمان و من ماندم...

اکنون که تو رفته ای...

من در کوچه های تنهایی به انتظار برگشت تو به بی کسی

خود خیره شده ام...

و نمیدانم اخر چه خواهد شد...

میروی و من نگاهت میکنم...

تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو...

یک عمر برای گریستن وقت دارم...

اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقیست...

و شاید همین یک لحظه اجازه زیستن در چشمان تو را داشته باشم
... ادامه
bamdad
bamdad
بَعضـے {آهَنگها} هَستَـלּ ؛


ڪـﮧ گوش میـבے میگـے :


مَـלּ ڪـے {زندگیمو} واسـﮧ این تَعریف ڪَرבَم ،

ڪـﮧ این اَز روش {آهَنگ} ساختـﮧ ؟؟!!!!!
... ادامه
soheil
soheil
دختر:
قول میدی که هیچ وقت دختری رو بیشتر از من دوست نداشته باشی. ..

پسر:


من دوستت دارم اما نمی تونم همچین قولی بهت بدم . .

دختر(درحال گریه):...

یعنی یکی رو بعد از من دوست خواهی داشت؟

پسر(با خنده):

دختری که من بعد از تو دوست خواهم داشت...

تو رو مـــــامــــــان صــــدا می زنه...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/8 - 13:42 ·
6
bamdad
bamdad
فصلی ست بین فصل پاییز و زمستان؛

من نام آن را می­گذارم فصل گریه؛

فصلی که جان به آسمان نزدیک می­گردد...
دیدگاه · 1393/01/7 - 21:55 ·
7
bamdad
bamdad
هیچ وقت نبایدبه اجبارخندید،

گاهی بایددرنهایت آرامش گریه کرد...

لبخند بعداز گریه؛

از رنگین کمان بعدازباران هم زیباتره!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/7 - 21:30 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
1.jpg متین (میراثدار مجنون)
بعضی وقت ها...

از شدت دلتنگی ،گریه که هیچ...!

دلت میخواهد ؛

های های بمیری...!
دیدگاه · 1393/01/6 - 12:53 در دوستها ·
6
متین (میراثدار مجنون)
12.jpg متین (میراثدار مجنون)
بعضــی اشــکهــــا هستند

بــــی دلیل

بـــی بهانــــه

یـــک دفعـــه ای

نصفــــــــــــ شبـــی

عــجـیـبـــــــــــــــــ ، آدم را آرام مـی کنند . . .
... ادامه
soheil
soheil
مـــــردها کاین گریه در فقدان همســــــــر می کنند

بعد مرگ همســـــــر خود ، خاک بر سر می کنند

خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مـــی برند

دشت داغ سینـــــه ی خـــــود ، لاله پرور می کنند

چون مجانین ! خیره بر دیوار و بر در مــــــی شوند

خاک زیر پای خود ، از گریه ، هــــــی ! تر می کنند

روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند

دیده را از خون دل ، دریای احمــــــــر مــــی کنند

در میان گریه هاشان ، یک نظر ! با قصد خیــــــر

بر رخ ناهیـــــــد و مینـــــــــا و صنــــــوبر می کنند

بعدٍ چنــــــدی کز وفات جانگــــــــداز ! او گذشـــت

بابت تسلیّت خـــــــود ! فکــــر دیگــــــر مـــی کنند

دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال

جانشیـــــــــن بی بدیل یار و همســـــــر می کنند

کـــــــــج نیندیشید فکــر همســـــــر دیگر نیَند

از برای بچـــه هاشان ، فکر مـــــــادر مـــی کنند
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 22:21 ·
8
soheil
soheil
خسته‌تر از صدای من، گریه‌ی بی‌صدای تو
حیف که مانده پیش من، خاطره‌ات به جای تو

.
رفتی و آشنای تو، بی‌تو غریب ماند و بس
قلب شکسته‌اش ولی پاک و نجیب ماند و بس

.
طعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره کن، دل به ستاره‌ها بزن

.
تکیه به شانه‌ام بده، دل به ترانه‌ام بده
راوی آوارگی‌ام، راه به خانه‌ام بده

.
یک‌سره فتح می‌شوم، با تو اگر خطر کنم
سایه‌ی عشق می‌شوم، با تو اگر سفر کنم

.
شب‌شکن صد آینه با شب من چه می‌کنی؟
این همه نور داری و صحبت سایه می‌کنی

.
وقت غروب آرزو بهت مرا نظاره کن
با تو طلوع می‌کنم ولوله‌ای دوباره کن

.
با تو چه فرق می‌کند زنده و مرده بودنم
کاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 21:23 ·
4
سیگار باگریه میچسبه؛xXx
صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ