امروز رفتم داروخونه
بعد یه پسرِ اومد ابرواش از ابروای ننه منم باریکتر بود
شل و ولم را میرفت
اومد با کلی عشوه به فروشنده گفت: ببخشیــــــد ضد آفتاب داریـــــــن؟
یه نگا بهش کردم گفتم: نوار بهداشتی نمیخوای؟؟؟
بعد گفت: چی گفتییی؟
منم دیدم الان میخواد گیس کشی را بندازه بی سروصدا رفتم سمت افق
... ادامه