بامداد بله بله آشنا دارم....
1393/02/7 - 23:56ارنجمنت باید بامداد اند رضا اند ندا
B.R.N
خوبه ندا ، ترانه هامو که میدونی کجا میتونی پیدا کنی؟!
تو سایت شعر نو
برو ببین کدوم قابلیت خوندن بیشتری داره بده بهش
فقط قربون دستت به این آشناتون سفارش کن یه آهنگ خوب و خوشگل و شاد بسازه تا همه یکم شاد شن
نکنه تو مایه های عشق و عاشقی و خودکشی و این حرفا باشه ها...
چشم قربان
سفارشات لازمه رو میکنم....
جای نگرانی نیست تا کار خوب تحویل نده بله خبری نیست....
عه واااااااا خاک عالم....
1393/02/8 - 00:10خوبه
همین کار رو بکن
گروکشی کن
اول کار خوب بعدش خاک تو سری
یا در حد 6و8 باشه ملت باهاش برقصن یا در حد ته غم که گریه کنن
1393/02/8 - 00:17بامداد باید ببینم چند مرده حلاجه....به این راحتیا دم به تله نمیدم
1393/02/8 - 00:18والله اولین شعرم رو دقیقأ سال79 گفتم
اون موقع سوم دبیرستان بودم...
14 سال میشه...
باشه رضا جون اطاعت امـــــــر.برقصن بهتره
1393/02/8 - 00:34لیلا فروهر: هیچکس جای بهروز، فردین و ملک مطیعی را نمی تواند بگیرد
مجله جوانان با لیلا فروهر خواننده محبوب و خواهرش فریبا، گفتگوی جالب داشته است، که بخش مهمی از آن را در ادامه می خوانید.
لیلا می گوید در میان راه که می آمدیم با فریبا به سال های دور سفر کردیم، اینکه چه روزگاری داشتیم، من وقتی برای مصاحبه با دفتر جوانان در ایران می آمدم، 14 ساله بودم، حتی روی صندلی راحت نمی نشستم.
فریبا می گوید: با لیلا می گفتیم که شما ذکایی عزیز، لیلا را برای اولین بار تشویق به خوانندگی کردی، انگار ما از سال های دور یک خانواده بودیم.
لیلا: من برای آن سال ها، برای آذر شیوای عزیز، فردین عزیز، ناصر ملک مطیعی عزیز دلم تنگ شده.
از آذر شیوا چه خبر، هنرمندی انقلابی که ناگهان قبل از انقلاب برای اعتراض به دولت در مورد عدم حمایت از هنرمندان جلوی دانشگاه آدامس فروخت.
آذر هنرمند با ارزشی بود، مثل مادر دوستش داشتم، بعد از انقلاب در فرانسه، یک بار در کنسرت من شرکت کرد و روی صحنه آمد. شنیدیم در حومه پاریس زندگی می کند و خلوت خود را ترجیح می دهد.
به فردین هم خیلی نزدیک بودی؟
فردین عزیز خاطره قشنگی برای من برجای گذاشت، قشنگ ترین خاطره کودکی ام، در سن 8 سالگی برایم در استودیو میثاقیه یک جشن تولد گرفت که همه هنرمندان معروف را دعوت کرد، هیچگاه این خاطره از ذهنم پاک نمی شود.
یک هفته قبل از درگذشت اش، به او زنگ زدم خیلی دل شکسته بود، می گفت من درد وطن دارم. نه بقولی هوای غربت. فردین تحولی در سینمای ما به وجود آورد، جای او بیک ایمانوردی و ایرج قادری، خالی است هیچکس جای چهره هایی چون بهروز وثوقی، فردین و ملک مطیعی، ایرج قادری، بیک ایمانوردی را نمی گیرد.
بجز سلطان قلب ها با فردین، من با ناصر ملک مطیعی هم در چند فیلم از جمله قفس طلایی بازی کردم، که همایون و پوری بنایی و خاله مهری ام که تنها فیلم اش بود و بعد درگذشت، در آن ظاهر شد.
8 سال بعد از انقلاب در ایران ماندی؟
بله. بعد آمدم فرانسه، با مادرم، فریبا و برادرم بودیم، که من زودتر آمدم امریکا در اینجا شهرام شب پره، مرتضی عقیلی کمکم کردند. اولین بار بعد از سال ها در یک کنسرت بزرگ شرکت کردم، که پر از خاطره بود، من با شهرام همچنان همکاری داشتم در همان سال ها یک موزیک ویدیوی پرخرج هم بنام بازگشت به کارگردانی امیرقاسمی ساختم، که خیلی سرو صدا کرد یکی از خاطره های قشنگی که در آغاز ورودم به امریکا داشتم، در نیویورک در کنسرتی شرکت کردم، که معین عزیز شرکت داشت. بیژن مرتضوی عزیز هم بود، بیژن بدون اینکه با من تمرین کند، نت های آهنگ های مرا از ارکستر گرفت و روی صحنه با من نواخت. من هیچگاه آن شب قشنگ را از یادم نمی برم از کسانی که هنگام ورود به من کمک کردند مرتضی عقیلی و همسرش فرشته بودند که براستی یار و یاور من بودند.
مرتضی عقیلی کجاست؟
می دانم که ناراحتی قلبی داشت، یک عمل جراحی هم داشت رفت ایران و امیدوارم هرجا هست سلامت باشد.
خوب از کارهای جدیدت بگو، یک آهنگ جدید شنیدیم که به دل همه نشسته است یک موزیک ویدیوی قشنگ هم دارد.
این آهنگ و تنظیم اش از عارف شکوری هنرمند توانا و بسیار با ذوق است، ترانه اش از رها خواجوی در ایران است. این هنرمندان داخل ایران خیلی با ذوق و مبتکر هستند همیشه از اینکه ما کمک می کنیم آثارشان در اینجا ارائه شود، حق شناسی می کنند.موزیک ویدیوی این آهنگ را سیروس کردونی با زیبایی ساخته است و کمپانی آونگ و PMC مشترکا آن را اسپانسر شدند و فریبا مدیر تهیه آن بود ما آن را روی سایت ها گذاشته ایم چون چاره ای نیست. دیگر دانلود کردن ها، امکان فروش آلبوم را نمی دهد، ولی اگر جامعه ما هم مثل جامعه امریکایی بتواند سیستمی را پیاده کند که همه با پرداخت 99 سنت بتوانند این آهنگ ها را دان لود کنند به جامعه هنری و دست اندرکاران کمک می شود خود کمپانی های تولید موسیقی هم باید دست بالا کنند و با کمک هنرمندان این امکان را به وجود آورند، چون ما سویی میرویم که به کلی همه چیز با گذشته فرق کرده است.
ما حدود 30 و چند سال است که در خارج زندگی می کنیم، متاسفانه هنوز جامعه ما، به خصوص هنرمندان و رسانه ها خود را با سیستم جدید هماهنگ نکرده اند. هنرمندان دست اندرکار موزیک اگر 30 درصد هم شامل قوانین این کشور می شدند، از خیلی امتیازات مالی بهره می بردند، امیدواریم این انجمنی که دارد پایه می گیرد، به جای جدی برسد، البته بعضی ها راکه برای کسب شهرت و اعتبار برای خود قاطی شده اند را کنار بگذارند اجازه بدهید پیش کسوت ها و هنرمندان جوان صاحب اعتبار، سکان این کشتی را بدست بگیرند.
لیلا: با توجه به حمایتی که شما حاضرید در مورد انجمن بکنید، و بعضی رسانه دیگر، باید ما هم همت کنیم و به دنبال حقوق خود برویم من فکر نمی کنم اگر مثلا رادیو و تلویزین های ایرانی قرار باشد سالی مثلا 1000 تا 2000 دلار بپردازند تا اجازه پخش آثار ما را داشته باشند کسی دریغ کند، خودتان حدس بزنید با این درآمد چه کارها که می توان کرد.
یادم هست در ایران وقتی سندیکای هنرمندان شروع به کار کرد، شهبانو فرح آمدند و افتتاح کردند، من آن روزها بچه کوچکی بودم و همین شروع سندیکا، خیلی به دست اندرکاران کمک کرد، یک قدرت و نیروی بزرگ شد و به مرور دولت هم به حمایت هنرمندان آمد. من مطمئنم در امریکا هم چنین سندیکایی وجود دارد و ما باید از آنها بهره ببریم.
مجله جوانان به عنوان دوست خوب و قدیمی هنرمندان سعی کرد به این حرکت، یک نیروی تازه بدهد در صدد انعکاس اخبار ورویدادها و حتی ارتباطات بزرگ با جامعه امریکایی بودیم، ولی متاسفانه بدلیل حرکت ناروای یک به اصطلاح دست اندرکار هنری، ما خودمان را کنار کشیدیم، این گونه آدم های کوچک که در برابر بعضی آینه ها، خود را صد برابر می بینند، تحمل حتی بزرگتران خود را هم ندارند چونکه حضور این آدم ها حرکت این انجمن را کند می کند.
لیلا: متاسفانه بعضی ها ماجرا را شخصی می گیرند و نمی دانند که پای صدها هنرمند و دست اندرکار موزیک در میان است.
خوب بگذریم برویم سر برنامه هایت، چه کنسرت هایی در پیش داری؟
در ماه سپتامبر در واشنگتن، مونترال، ونکوور، تورنتو، برنامه داشتیم، در فوریه در پاریس در مارچ در چند شهر آلمان بعد یروان، ترکیه، دبی و باحتمال زیاد در لوس آنجلس.
البته 31 دسامبر هم در سیویک سنتر گلندل برنامه کریسمس و سال نو داریم. جالب اینکه یک موزیک ویدیوی جالب اخیرا تهیه کردیم بنام ماه من، که با آقای معینی مدیر کمپانی Glwiz صحبت کردیم که آرشیو بزرگی درست کنیم، از کارهای من. در همین رابطه به من گفتند که در ویدیوی ماه من، عکس خانمی در ایران دیده میشود که در شلوغی های ایران گرفته شده و اینک این خانم در امریکا هستند، من خیلی خوشحال شدم چون آن خانم یکی از زنان مبارز داخل ایران است.
نامگذاری این خودرو بر اساس نام یکی از پیست های آزمایش رانندگی فراری انجام شده و مانند برخی از خودروهای کلاسیک این شرکت موتور جلو است. طراحی این خوردو بر عهده استودیو پنین فارینا بوده و همانند گذشته شاهد خودرویی زیبا و چشم نواز هستیم. فیورانو از موتور وی12 با حداکثر قدرت 611 اسب بخار نیرو می گیرد.
1392/05/26 - 12:25در واپسین روزهای سال 1391 نمی توانیم از یاد ببریم هنرمندان قدیمی را که از جمع زمینی ها جدا شدند و در خاک آرام گرفتند پس در ادامه مروری داریم بر هنرمندان سینما و تئاتر که از دنیا رفتند.
به گزارش ایسنا پروین دخت یزدانیان، بی بی قصه های مجید پنجم فروردین ماه از دنیا رفت. او متولد ۱۳۰۶در نجف آباد بود و از سال ۱۳۷۰، با ایفای نقش بی بی در سریال تلویزیونی «قصه های مجید» به کارگردانی پسرش (کیومرث پوراحمد)، قدم به دنیای بازیگری گذاشت و سپس در سال ۱۳۷۱ با بازی در فیلم های «صبح روز بعد» و «شرم» وارد سینما شد.
او برای بازی در فیلم «صبح روز بعد»، برنده ی دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش دوم زن از یازدهمین جشنواره ی فیلم فجر شد. از دیگر کارهای او هم می توان به «نان و شعر»، «مهریه ی بی بی»، «خواهران غریب»، «شب یلدا» و سریال «سرنخ» اشاره کرد.
فاطمه صفرطاهری اصفهانی در سال 1318 در تهران متولد شد و پس از اخذ دیپلم از سال 1336 فعالیت هنری اش را با حضور در تئاتر آغاز کرد و از سال 1366 نیز با فیلم «تحفه ها» وارد سینما شد. از فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی این بازیگر می توان به گل پامچال، سایه همسایه، خاله سارا، طوبی، روز باشکوه، پهلوانان نمی میرند، زیر بام های شهر، دبیرستان خضرا، هامون، سفر جادویی، انفجار در اتاق عمل، شهر در دست بچه ها، نرگس، دیدار در استانبول، رابطه پنهانی، طعمه، مستاجر، آبادانی ها، جای امن، مهریه بی بی، راه افتخار، بی قرار، مرد آفتابی، زن امروز، تارهای نامرئی، طوطیا، شوخی، دختری به نام تندر، میهمان مامان، پشت پرده مه و گرگ و میش اشاره کرد.
ایلوش خوشابه هم که با نام ایلوش مطرح بود در سال 1311 در ارومیه به دنیا آمد و فعالیت در سینما را با بازی در فیلم «امیر ارسلان نامدار» در سال 1333 آغاز کرد. از دیگر آثار او می توان به «افعی»، «یاران» و «تعقیب» اشاره کرد و در خارج از کشور نیز در مجموعه ها و نمایش هایی چون هرکول، سامسون، اولیس، برادران ماسیست، من جاسوس هستم، خطاکاران، اف بی آی و بازی شانس به ایفای نقش پرداخته است. این بازیگر همچنین در رشته پرتاب دیسک و زیبایی اندام کشور در سال 1327 به قهرمانی رسیده است.
ایرج قادری کارگردان و هنرپیشه سینمای ایران، 17 اردیبهشت ماه امسال به دلیل سرطان از دنیا رفت. او فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۳۴ با بازی در فیلم «چهار راه حوادث» به کارگردانی «ساموئل خاچیکیان» آغاز کرد و در سال ۱۳۴۱ هم شرکت سینمایی «پانوراما» را به همراه «موسی افشار» تأسیس کرد.
در واپسین روزهای فصل بهار هم یکی دیگر از هنرمندان این سرزمین درگذشت؛ شاپور قریب. او که متولد ۱۵ آذر ۱۳۱۱ در تهران است، ۱۶ خرداد پس از گذراندن دوره ی طولانی بیماری در بستر چشم از جهان فرو بست. در کارنامه ی فیلمسازی او ساخت آثاری چون «کاکو»، «غریبه»، «خروس»، «بت شکن»، «سه ماه تعطیلی»، «بگذار زندگی کنم»، «سایه های غم»، «بازگشت قهرمان»، «اشک و لبخند»، «کفش های جیرجیرک دار من»، اپیزودی از فیلم «ملاقات» و فیلم موفق کودک و نوجوان «هفت تیرهای چوبی» به چشم می خورد.
آغاز فصل تابستان همزمان شد با درگذشت، علی کسمایی - پدر دوبله ایران-، او که متولد سال 1294 بود در روز 6 تیر ماه درگذشت.
وی سرپرستی دوبلاژ «شازده احتجاب»، «شطرنج باد»، «ملکوت»، «هجرت»، «پرواز در شب»، «هزار دستان»، «سربداران»، «آخرین پرواز»، «این خانه دور است»، «سال های جوانی»، «اتاق یک»، «حکایت آن مرد خوشبخت»، «کمیته ی مجازات» و «هور در آتش» و فیلم های خارجی «دکتر ژیواگو»، «بانوی زیبای من»، «آوای موسیقی» و «هملت» را در کارنامه ی هنری اش ثبت کرده است.
22 تیر ماه روزی بود که حمید سمندریان کارگردان نامدار و پدر تئاتر ایران از دنیا رفت. او متولد اردیبهشت ۱۳۱۰ بود، در حالی که مدتی بود از بیماری سرطان کبد رنج می برد، درگذشت. شروع فعالیت های تئاتری او در حین تحصیل در دوره ی متوسطه با حضور در کلاس های تئا تر و هنرپیشگی اساتیدی چون «حسین خیرخواه»، «شباویز»، «نصرت کریمی» و «عبدالحسین نوشین» بود و آثار ماندگاری را چون «بازی استریندبرگ»،«ملاقات بانوی سالخورده»، «ازدواج آقای می سی سی پی» و.... بر صحنه ی تئاتر ماندگار کرد.
ایرن زازیانس بازیگر قدیمی سینما هم 7 مرداد ماه در سن 85 سالگی از دنیا رفت. این بازیگر ارمنی تئاتر، سینما و تلویزیون که متولد مرداد 1306 بود در فیلم ها و مجموعه های متعددی از جمله «سلطان صاحبقران» ایفای نقش کرده است.
نعمت اسدالهی بازیگر قدیمی تئاتر از دیگر هنرمندانی بود که هشتم آبان، در سن 68 سالگی از دنیا رفت. او مدت ها دچار عارضه ی ریوی بود و براثر همین عارضه هم درگذشت. او قصد داشت نمایشی از «برشت» را به صحنه بیاورد و مشغول رایزنی با اداره ی کل هنرهای نمایشی بود اما به دلیل بیماری اش این تصمیم عملی نشد. وی علاوه بر بازیگری در کارگردانی و تدریس تئاتر نیز فعالیت داشت. از جمله فعالیت های او می توان به کارگردانی و بازی در نمایش های «شبی در کنار رود گرانیکوس»، «خسیس»، «گمراه»، کارگردانی نمایش های «توراندخت»، «ننه دلاور و فرزندان او» و بازی در نمایش های «در حضور باد» به کارگردانی بهرام بیضایی، «دیکته و زاویه» به کارگردانی داود رشیدی، «حسن کچل» به کارگردانی داود رشیدی، «شهاب آسمانی» به کارگردانی حمید سمندریان، «دخمه شیرین، عکس یادگاری» به کارگردانی دکتر قطب الدین صادقی، «بیژن و منیژه» به کارگردانی محمود عزیزی، «هفت نمایش کوتاه» به کارگردانی اسماعیل خلج اشاره کرد.
اما دوم آذر ماه فهیمه راستکار، دوبلور پیشکسوت و بازیگر تئاتر و سینمای ایران، پس از 80 سال زندگی، همسرش نجف دریابندری - مترجم - را ترک کرد و به دیار باقی شتافت. فهیمه راستکار که مدتی بود به بیماری آلزایمر هم مبتلا شده بود، در تهران متولد شد و فعالیت سینمایی را از نیمه ی دهه ی 30 در حوزه ی دوبله و تئاتر آغاز کرد.
او در سال 52 در فیلم «مغول ها»ی پرویز کیمیاوی به ایفای نقش پرداخت و بعدها در فیلم هایی چون «گیس بریده»، «پابرهنه در بهشت»، ستاره ها ۳: ستاره بود، رازها، دختری به نام تندر، روانی، زن شرقی، الو!الو! من جوجوام، مرغ و همسایه، عشق و مرگ، جهیزیه ای برای رباب، محموله، ترنج، شیر سنگی، خط پایان و آقای هیروگلیف حضور داشت. وی هم چنین در تالیف کتاب «مستطاب آشپزی» با همسرش همکاری داشت.
13 دی ماه هم حسین حسینی، بازیگر قدیمی سینما، به علت ابتلا به تومور مغزی در سن 70سالگی در منزل خود، درگذشت. از جمله کارهای شاخص این بازیگر می توان به سریال تلویزیونی «سرکار استوار» با ایفای نقش سرگروهبان در این مجموعه اشاره کرد. فیلم های سینمایی «شهر آفتاب» و «استوار و پاسبان» هم از دیگر کارهای حسین حسینی هستند.
مسعود بهنام - مدیر استودیو بهمن - دیگر هنرمندی بود که ششم بهمن ماه، پیش از آغاز جشنواره ی فیلم فجر درگذشت. این هنرمند فعال در عرصه ی صداگذاری و صدابرداری سینمای ایران در سن 57 سالگی درحالی که مشغول آماده سازی برخی از فیلم های جشنواره ی فجر بود، در منزل مسکونی خود درگذشت. مسعود بهنام که متولد 1334 و فارغ التحصیل مدرسه ی عالی تلویزیون و سینما در سال 1354 بود، صدابرداری و صداگذاری فیلم های مختلفی چون شبح کژدم، آن سوی آتش، لنگرگاه، ماهی، روز باشکوه، تمام وسوسه های زمین، آخرین روز بهار، دادستان، دو نیمه سیب، نان و شعر، بوی خوش زندگی، عاشقانه، سفر به چزابه، براده های خورشید، ساغر، کمکم کن، کیسه برنج، بودن یا نبودن، زمانی برای مستی اسب ها، بوی کافور عطر یاس، شب یلدا، نیمه پنهان، متولد ماه مهر، شام آخر، کاغذ بی خط، نان و عشق، موتور هزار، دوئل، واکنش پنجم را انجام داده است.
قدیمی ها – چاپ شده در یکی از مجله های قدیمی: هفته گذشته بخش هایی دیگر از یرنامه «زنگوله ها» به طریقه رنگی در استودیو دوازده تلویزیون ضبط شد.
برنامه زنگوله ها را منوچهر سخایی و بابک افشار، خواننده و آهنگساز مشهور تهیه می کنند و یک قسمت از آن در ایام نوروز از شبکه دوم تلویزیون پخش ش. در زنگوله ها، خوانندگان جدید و آماتور در قالب برنامه موزیکال و شاد شرکت دارند و ترانه هایی را که خاص این برنامه ساخته شده می خوانند.
کارگردان تلویزیونی زنگوله ها، فرخ پورخمامی، کارگردان تحصیلکرده تلویزیون است. همسر فرخ پورخمامی، گیتی جوادی نیز از کارگردانان تلویزیون است و قبلا چند قسمت از برنامه «دوستت دارم» را کمارگردانی کرده است.
بسيار عالي - خيلي ممنون
1391/11/20 - 20:52تشکرات
1391/11/20 - 21:15
گل به خاطر تولد امام زمان (عج) بود
1396/02/23 - 08:44مناسبت تولد امام زمان یک طرف اما بهتر بود تو دو مناظره قبلی هم کمی فضای استودیو رو از حالت رسمی در می آوردن .
1396/02/23 - 13:56مناسبت تولد امام زمان یک طرف اما بهتر بود تو دو مناظره قبلی هم کمی فضای استودیو رو از حالت رسمی در می آوردن .
1396/02/23 - 13:56