یافتن پست: #برقِ

MahnaZ
MahnaZ

یه درِ یه خونه ای رو میزنه، و تا خانمِ خونه در رو باز میکنه قبل از اینکه حرفی زده بشه،
میپره تو خونه و یه رو روی خالی میکنه و میگه:
اگه من قادر به جمع کردن و تمیز کردنِ همه ی اینها با این قدرتمند نباشم حاضرم که تمامِ این ... ها رو بخورم!
میگه: میخوای یا ؟
: چــــرا؟
: چند وقته مون ..!
... ادامه
لی لا
لی لا
بانوی ع ش ق

سال ها آواره ام در جستجوی روی عشق



رهروی گمگشته در پیچ و خم گیسوی عشق



دلبـری کو تا که بسپارم دل آشفتــه را؟



محرم رازم شـود جادو کند با بوی عشق



گر چه خودصیـدم ولی دنبــال صیادم ، چرا ؟



شیر باشم،تا شکارم می شود آهوی عشق



در ترنم های جانسـوزی که در شعر من است



یک به یک این قصه ها را باز گو همسوی عشق



باغ مهتـاب اسـت و رقــص آب در آئینـه ها



برقِ چشمت می کِشد دل را به سوی کوی عشق



با غزلــهای تو معنی می کنـم دلـدادگــی



می تــراود با تــرانه ، از تو رنگ و بـوی عشق



داغ چشمان تو را دارد دلم ...این قائله



می گدازد جان شیدای مرا ، بانوی عشق!....#لی لا
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/24 - 23:04 ·
5
نگار
نگار
جبل النور

شبِ بعثت نبی شبِ ثنای احمده

روشنی بخشِ دلا نبوته محمده

جبل النور ببین به دل داره جلا می‌ده

از دلِ غارِ حرا نوایی آشنا می‌ده

صل الله علیک یا محمد یا محمد یا محمد (3)

چی شده غار حرا سرودِ مستی می‌خونه

نغمه‌ی محمد و تموم هستی می‌خونه

کار هر چی عرشیه زمزمه و ثنا شده

به مسلمونا بگید حاجتشون روا شده

صل الله علیک یا محمد یا محمد یا محمد (3)

دور هر چی کافره شرم و خجالت پیچیده

چونکه تو چشم نبی برقِ رسالت پیچیده

دلِ کل عالمین افتاده تو تاب و تبش

بسم ربک الذی خلق شده نقشِ لبش

صل الله علیک یا محمد یا محمد یا محمد (3)
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/16 - 23:45 ·
7
شهريار
شهريار
یه بازاریابِ جارو برقی درِ یه خونه ای رومیزنه،
و تا خانمِ خونه در رو بازمیکنه قبلا از اینکه حرفی زده بشه،
بازاریاب میپره تو خونه و یه کیسه کود گاوی رو روی فرش خالی میکنه و میگه:
اگه من قادر به جمع کردن و تمیز کردنِ همه ی اینها ظرف مدت 3 دقیقه با این
جاروبرقی قدرتمند نباشم
حاضرم که تمامِ اینها رو بخورم!
خانوم میگه: سُــسِ سفید میخوای یا قرمز؟
بازاریاب: چــــرا؟
!!!خانوم: چند روزیه برقِ خونه مون قطعه..! {-18-}

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ