MahnaZ
#خاطره
یه روز تو #پیاده رو داشتم می رفتم ، از دور دیدم یک #کارت #پخش #کن خیلی با کلاس ،
کارت های رنگی قشنگی دستشه ولی این #کارت ها رو به هر کسی نمیده ! به #خانم ها که اصلاً نمی داد و #تحویلشون نمی گرفت ،
در مورد #اقایون هم خیلی #گزینشی رفتار می کرد و معلوم بود فقط به کسانی #کارت میداد
که مشخصات #خاصی از نظر خودش داشته باشند ، احساس کردم فکر میکنه
هر کسی #لیاقت داشتن این #تبلیغات تمام رنگی خیلی خوشگل و گرون قیمت رو نداره ،
لابد فقط به ادم های #باکلاس و #شیک پوش و با #شخصیت میده !
بدجوری #کنجکاو بودم بدونم اون #کارت ها چین !!
با خودم گفتم یعنی نظر این کارت پخش کن خوش تیپ و با کلاس راجع به من چیه ؟! منو تائید می کنه ؟!
#کفش هامو با #پشت #شلوارم پاک کردم تا مختصر گرد و خاکی که روش نشسته بود پاک بشه
و #برق بزنه ! #شکمو دادم #تو و در عین حال سعی کردم خودم رو جوری نشون بدم که انگار واسم مهم نیست !
#دل #تو #دلم #نبود ! یعنی به من هم از این #کاغذهای #خوشگل میده ؟!
همین طور که سعی می کردم با بی تفاوتی از کنارش #رد بشم با #لبخندی بهم نگاه کرد
و یک #کاغذ #رنگی طرفم گرفت و گفت : اقای محترم ! بفرمایید !
#قند #تو #دلم #آب شد ! با #لبخندی #ظاهری و با حالتی که نشون بدم اصلا برام مهم نیست بهش گفتم :
می گیرمش ولی الان وقت #خوندنش رو ندارم ! چند قدم اونورتر پیچیدم توی #قنادی و اون قدر #هول بودم که داشتم
با سر می رفتم توی #کیک ! وایستادم و با #ذوق تمام به #کاغذ نگاه کردم ، فکر می کنید رو #کاغذ #چی #نوشته #بود ؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دیگر نگران #طاسی #سر خود نباشید ! #پیوند #مو با جدیدترین #متد #روز #اروپا و #امریکا !!
یه روز تو #پیاده رو داشتم می رفتم ، از دور دیدم یک #کارت #پخش #کن خیلی با کلاس ،
کارت های رنگی قشنگی دستشه ولی این #کارت ها رو به هر کسی نمیده ! به #خانم ها که اصلاً نمی داد و #تحویلشون نمی گرفت ،
در مورد #اقایون هم خیلی #گزینشی رفتار می کرد و معلوم بود فقط به کسانی #کارت میداد
که مشخصات #خاصی از نظر خودش داشته باشند ، احساس کردم فکر میکنه
هر کسی #لیاقت داشتن این #تبلیغات تمام رنگی خیلی خوشگل و گرون قیمت رو نداره ،
لابد فقط به ادم های #باکلاس و #شیک پوش و با #شخصیت میده !
بدجوری #کنجکاو بودم بدونم اون #کارت ها چین !!
با خودم گفتم یعنی نظر این کارت پخش کن خوش تیپ و با کلاس راجع به من چیه ؟! منو تائید می کنه ؟!
#کفش هامو با #پشت #شلوارم پاک کردم تا مختصر گرد و خاکی که روش نشسته بود پاک بشه
و #برق بزنه ! #شکمو دادم #تو و در عین حال سعی کردم خودم رو جوری نشون بدم که انگار واسم مهم نیست !
#دل #تو #دلم #نبود ! یعنی به من هم از این #کاغذهای #خوشگل میده ؟!
همین طور که سعی می کردم با بی تفاوتی از کنارش #رد بشم با #لبخندی بهم نگاه کرد
و یک #کاغذ #رنگی طرفم گرفت و گفت : اقای محترم ! بفرمایید !
#قند #تو #دلم #آب شد ! با #لبخندی #ظاهری و با حالتی که نشون بدم اصلا برام مهم نیست بهش گفتم :
می گیرمش ولی الان وقت #خوندنش رو ندارم ! چند قدم اونورتر پیچیدم توی #قنادی و اون قدر #هول بودم که داشتم
با سر می رفتم توی #کیک ! وایستادم و با #ذوق تمام به #کاغذ نگاه کردم ، فکر می کنید رو #کاغذ #چی #نوشته #بود ؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دیگر نگران #طاسی #سر خود نباشید ! #پیوند #مو با جدیدترین #متد #روز #اروپا و #امریکا !!
... ادامه
دیدگاه
صوفياجون
1392/07/1 - 01:24
MahnaZ
1392/07/1 - 01:28
Mostafa
1392/07/5 - 01:19