یافتن پست: #دوری

sajjad huseini
sajjad huseini
رونالدو: با کفش قرضی بازی می‌کردم

کریس رونالدو در نامه‌ای سرگشاده به روزهای شروع فوتبال بازی کردن و سختی‌هایی که متحمل شده بود اشاره کرد و از وضع زندگی‌شان در گذشته گفت.
خیلی‌ها در طول سال‌های بازی کردن رونالدو از او انتقاد کرده‌اند. او همه انتقادات را قبول کرد و مدام تلاشش را بیشتر کرد تا تبدیل به یکی از موفق‌ترین بازیکنان دنیا شد. اما این بار در نامه‎ای سرگشاده دیگر این موارد را به شکل راز نگه نداشت و توضیحاتی درباره کودکی‎اش داد.
رونالدو نوشت: پدر من مسئول رختکن تیم سی اف آندورینیا بود، او بود که به من انگیزه داد تا در تیم جوانان این باشگاه مشغول شوم. من می‌دانستم که رفتنم باعث می‌شود او به من افتخار کند، این موضوع را دوست داشتم و حس غرور و برنده شدن به من دست می‌داد.
رونالدو در ادامه نوشت: البته آن زمان ما پول زیادی نداشتیم، در واقع در آن زمان زندگی در مادیرا اصلا کار آسانی نبود. من معمولا با کفش‌هایی کهنه بازی می‌کردم که مدت‌ها هم برادرم آن را پوشیده بود و گاهی هم یک جفت کفش قرض می‎کردم تا بازی کنم. وقتی بچه هستی پول برایت اهمیتی ندارد و به دنبال آرزوها هستی.
ستاره پرتغالی از انگیزه‌هایش هم صحبت کرد: بعد از انجام ۴۰۰ بازی با رئال مادرید هنوز هم انگیزه‌ام بردن است. این برای من همه چیز است و من این طور به دنیا آمده‌ام.
او همچنین درباره شروع کارش گفت: روزی که از جزیره به آکادمی اسپورتینگ لیسبون رفتم ۱۱ سال سن داشتم. سخت‌ترین دوران زندگی‌ام بود، اما به خوبی آن را به یاد دارم. شاید عجیب باشد اما فرزندم، کریستیانو جونیور که ۷ سال سن دارد به خوبی درک می‌کند که اگر از او بخواهم ۴ سال بعد به لندن یا پاریس سفر کند چقدر سخت خواهد بود.
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1396/07/17 - 12:59 ·
رضا
Masal 1395-05-15 1.jpg رضا
ارتفاعات زیبای .
رضا
رضا
مراسم انتخاب بهترینهای فوتبال فصل گذشته کاش که کمی حرفه ای تر و بهتر برگزار می شد . این جور مراسم ها رو از سایر کشورها کپی هم بزنن و خوب اجرا کنن جای دوری نمیره .
... ادامه
دیدگاه · 1395/05/3 - 00:03 ·
5
رضا
رضا
آقایون مسئول وزارت راه بزرگراه قزوین رشت حد فاصل بین قزوین تا منجیل دو طرف جاده برهوت هست چند تا درخت بکارید راه دوری نمیره .
دیدگاه · 1395/04/23 - 23:50 ·
3
bamdad
bamdad
دوری و دوستی مال قدیما بود ، نسل ما عادت داره به دوستی و دشمنی
{-15-}
دیدگاه · 1395/03/18 - 17:02 ·
2
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی
لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی

تا پیش تو آورد مرا بعد تو را برد
قلبم شده بازیچه ی دنیای روانی

باید چه کنم با غم و تنهایی و دوری
وقتی همه دادند به هم دست تبانی

در چشم همه روی لبم خنده نشاندم
در حال فرو خوردن بغضی سرطانی

آیا شده از شدت دلتنگی و غصه
هی بغض کنی ،گریه کنی ، شعر بخوانی ؟

دلتنگ تو ام ای که به وصلت نرسیدم
ای کاش خودت را سر قبرم برسانی


رضا
رضا
کسی نیست انگار کم کم باید کرکره اینجا رو پایین بکشم .
bamdad
bamdad
روزی مردی به ایتا دوختر بگفت:
می امره ازدواج کنی؟
دختره هم بگوفته:نه

مرده هم بگوفته:میسر فیدا بوشو آواره بوبو

از اون روز به بعد اون مرده خو ره شاد زیندگی بگود،و هر چقدر بخواستی فوتبال تماشا بگود،راحت به اخبار گوش بدا،تازه همیشه هم تیلوزیون کنترل اون دست دبو،

بی دردسر خوره پای لب تاب و ایکس باکسو تلگرامو کرش نیشت و اوشان امره بازی و چت گود،هر وقت خواستی راحت خو انگشته تا ته فوقاد خو دماغ خوله دورین و اونه موادِ بیرون آرد هرجای خواستی بعد نیشانه گیری دقیق اونه پرتاب گود،

اروغ امره همه جور صدای درآوردی،تازه خو پوله همه جمع اگود، خوره ماشین شاسی بلند بهه، اونه امره حسابی سگ چرخ زی و دختران واسی بوق زه،هیچ وقت پیر ا هم نبو،
امان چی ؟خاک عالم به امی سر


اینو از ایتا گروه زن ذلیلان جی شیمی واسی بارودم،خوشانی داشتی دردل گودید
{-7-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
در زندگی یاد گرفتم:با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.
با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند.
از حسود دوری کنم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز از من بیزار خواهد بود.
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/18 - 15:45 ·
7
438213_DFLSWlJw.jpg
می خواهمتــــــ
ولی
دوری…
خیلی خیلی دور
نه دستم به دستانتـــــــ می رسد
و
نه چشمانـــم به نگاهتـــــــ ...!
دیدگاه · 1394/07/17 - 17:09 ·
1
bamdad
bamdad
پشت دیوار کج فاصله ها پنهانیم

معنی غربت دل را به خدا می دانیم

گرچه دوریم زهم با همه خاطره ها

به امـیــد خبری تازه ز هم میمانیم

{-35-}
دیدگاه · 1394/07/2 - 13:44 ·
5
شهرزاد
ee43242-233x288.jpg شهرزاد
میشود آقا نگاهم بکنی؟

میشود یک لحظه مرا هم دعایی بکنی؟

هر شب و روزم دوری از توست

میشود ایا دمی بر ما نگاهی بکنی؟

خسته ام از این روزگار دلتنگی ها

میشود آقا از آسمان صدایم بکنی؟
... ادامه
مرجان بانو :)
Valentine_2015 (9).jpg مرجان بانو :)
{-41-}{-41-}{-41-}{-41-}{-41-}
#ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻭﻟﯽ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ
ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ،ﺗﻌﺒﯿﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ
ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﺎﺭ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻤﺖ، ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ
ﭘﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ ﻭ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ
ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩﻡ، ﺩﻭﺭﯾﺖ ﮐﺎﻩ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺳﺎﺧﺘﻪ
ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﯾﮏ ﺷﯿﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ
ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻃﻌﻢ ﺧﻮﺷﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﻕ
ﺑﺎ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﺑﯽ ﮔﻤﺎﻥ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ
ﺣﺮﻑ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ
ﺍﻣﺎ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﺩ ﺷﻌﺮ ﻣﻦ
ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﯾﮏ ﺟﻮﺍﻥ ﭘﯿﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ..
... ادامه
دیدگاه · 1394/05/12 - 11:07 ·
6
Mohammad
1350425815_46209_291013217666475_1145211395_n.jpg Mohammad
آقای مجری : دارم فکر می کنم یه جمله ای بگم که تا حالا نگفتم
پسر عمه زا : بزار همه فکر کنیم ، بزار منم فکر کنم
آقای مجری : همش هرچی میخوام بگم ، می بینم قبلاً اینو گفتم
جیگر : به این فکر میکنی به این فکر میکنی به این فکر میکنی ، این فکرِ ؟؟؟
فامیل دور : من میدونم ، یه جمله پیدا کردم که شما تا حالا نگفتید
آقای مجری : بگو
فامیل دور : بگی فامیل جان این سوئیچ ماشین من ، بفرما روشن کن برو یه دوری بزن ، بنزین بزن برگرد بیا، اینو تاحالا نگفتی آقای مجری
آقای مجری : دیگه سوء استفاده نکن
فامیل دور : خب تو گفتی یه جمله ای که تا حالا نگفته باشی، این جمله رو گفتی؟؟؟
آقای مجری : من هرگز این جمله رو نمیگم
پسر عمه زا : آقای مجری شما به من بگو هر کاری دلت میخواد بکن ، اینو تا حالا نگفتی
آقای مجری : من نگفته هم ، تو هر کاری رو که میخوای انجام میدی
{-7-}
دیدگاه · 1394/02/16 - 14:36 ·
3
bamdad
pc538055432cfcd65252cd5ad5f151350c_farapix_com_73a05c833fd4ff236dea7cde776284de_21.jpg bamdad
کاش عشق را از پلک های خود می آموختیم.

پلک هایی که تا وقتی خون در رگ هایشان جاری است

هردم برهم بوسه می زنند.

پلک هایی که از سحر تا پاسی از شب برای در آغوش کشیدن


هم لحظه شماری می کنند.

پلک هایی که حتی برای دقیقه ای کوتاه هم نمی توانند

دوری از یکدیگر را تاب بیاورند.

پلک هایی که در لحظۀ مرگ هم در آغوش یکدیگر جان می دهند

عشق را باید از آن هاآموخت.

{-41-}
دیدگاه · 1394/02/12 - 18:08 ·
3
√√★nima★√√
141217963929834800armin-2afm-ye-salie.jpg √√★nima★√√
ﯾﻪ ﺳﺎﻟﯿﻪ..ﮐﻪ از ﭘﯿﺸﻢ رﻓﺘﯽ ﺑﺎ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﯿﮕﻔﺘﯽ دورﯾﻢ ﺳﺨﺘﻪ ﯾﻪ ﺛﺎﻧﯿﻪ و ﺣﺎﻻ از ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﻣﺎ ﭼﻪ دورﯾﻢ و ﺑﺪون ﺗﻮ ﺑﻬﻢ رﯾﺨﺘﻪ ﺣﺎل روﺣﯿﻢ ﭼﯿﻪ..ﻧﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﯽ زﯾﺮ ﭼﺸﯽ ﻓﮑﺮ اﯾﻨﯽ ﮐﻪ اﯾﻨﺪﻓﻌﻪ ﻣﯿﺪم ﮔﯿﺮ ﺑﻪ ﭼﯽ ﻣﻦ ﮐﻪ رﻓﺘﻢ ﻓﻘﻂ اﻣﯿﺪوارم ﯾﻪ روز ﺗﻮﺋﻢ از اﯾﻦ ﮐﺎرات ﺳﯿﺮ ﺑﺸﯽ

ﻧﻪ ، دﯾﮕﻪ ﺑﺪﺳﺘﺖ آﺗﻮ ﻣﯿﺪم ﻧﻪ.. دﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭽﮑﺴﯽ ﺟﺎﺗﻮ ﻣﯿﺪم ﻣﻦ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ روزاﻣﻮ ﺑﺎ ﺗﻮ دﯾﺪم ﻫﻪ دﯾﮕﻪ ازت ﻧﺎ اﻣﯿﺪم ﺟﺪاﯾﯿﻤﻮن ، ﺗﻨﻬﺎ داﺷﺖ دو ﺣﺎﻟﺖ واﺳﻪ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﺑﻮد وﻟﯽ واﺳﻪ ﺗﻮ راﺣﺖ ﺑﺰار ﺑﺮو ﭼﻮن اﮔﻪ راﺳﺘﺸﻮ ﺑﺨﻮای دﯾﮕﻪ ﺑﯿﺰارم از دﯾﺪن دوﺑﺎرت ﻣﻦ ﻫﻨﻮزم ﺗﻮ ﻓﮑﺮﺗﻢ ﯾﻪ ﺳﺮﻩ ﻓﻘﻂ اﻣﯿﺪوارم اﯾﻦ روزا ﺑﮕﺬرﻩ ﻣﯿﺪوﻧﻢ ﺣﺎل ﺗﻮ ﺑﺪون ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﻩ ..ﭼﯽ ﻣﯿﺸﺪ ﻣﻌﺮﻓﺖ داﺷﺘﯽ ﺗﻮ ﯾﻪ ذرﻩ … ﭼﻪ ﮐﺎراﯾﯽ .. واﺳﺖ ﻣﯿﮑﺮدم ﻧﻤﯿﺪﯾﺪی ﺑﺒﯿﻦ ، ﻣﻦ ﭘُﺮﻩ دردم ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯽ رﻓﺘﺎراﻣﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺳﺮدن ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯽ ﭼﺮا ﺟﺎﯾﯽ ﺗﻮ ﻣﻨﻮ ﮔﺮدن ﻧﻤﯿﮕﯿﺮی ﻧﻪ ، ازت ﻣﯿﺨﻮام ﺑﯿﺎی ﭘﯿﺸﻢ ﻧﻪ ، دﯾﮕﻪ ﺑﺎ دروﻏﺎت ﺳﯿﺎ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﻦ ، دﯾﮕﻪ واﺳﻢ ﻣﻬﻢ ﻧﯽ اﺻﻦ ﺑﻌﺪ ﻣﻦ رﻓﯿﻖ ﺻﻤﯿﻤﯿﺎت ﮐﯿﺎ ﻣﯿﺸﻦ ﺷﺎﯾﺪ ، ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﺴﺘﯽ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﺷﺎﯾﺪ ، دوﺳﺖ داﺷﺘﯽ ﻗﺎﻃﯽ اﮐﯿﭙﺎ ﺷﯽ ﺷﺎﯾﺪ ، ﺗﻮ ﻫﻢ زﯾﺎدﻩ دردو دﻻت ﺷﺎﯾﺪ ، ﺑﻮد ﺗﻘﺼﯿﺮ ﻫﺮدوی ﻣﺎ واﺳﻪ ﻣﻮﻧﺪت ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﺗﻼﺷﯽ ﺧﻮﺷﺒﺤﺎﻟﻪ اوﻧﮑﻪ اﻻن ﺑﺮاﺷﯽ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ دﯾﮕﻪ.. ﺧﺐ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻋﺎدت ﮐﺮدم ﮐﻪ ﺗﻮﺷﺮاﯾﻂ ﺳﺨﺖ ﮐﻨﺎرم ﻧﺒﺎﺷﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮزم ﺗﻮ ﻓﮑﺮﺗﻢ ﯾﻪ ﺳﺮﻩ ﻓﻘﻂ اﻣﯿﺪوارم اﯾﻦ روزا ﺑﮕﺬرﻩ ﻣﯿﺪوﻧﻢ ﺣﺎل ﺗﻮ ﺑﺪون ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﻩ ..ﭼﯽ ﻣﯿﺸﺪ ﻣﻌﺮﻓﺖ داﺷﺘﯽ ﺗﻮ ﯾﻪ ذرﻩ … ﻧﮕﻮ ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﺣﺎل ِ ﺟﻔﺘﻤﻮن ﯾﮑﯿﻪ ﺗﻮ اﻻن ﮐﺮدی ﺑﻪ ﮐﺲ دﯾﮕﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﺗﻮ ﺳﺮم ﭘُﺮ از ﻣﺸﻐﻠﻪ ﻓﮑﺮﯾﻪ ﮐﻪ ﭼﺮا اﺻﻼ دوﺳﺖ داﺷﺘﻦ اﯾﻨﺸﮑﻠﯿﻪ ﭼﺮا اﺻﻼ ﻫﯿﮑﺸﯽ ﺑﺎﻫﺎت رو راﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ اوﻧﻬﻤﻪ ﺻﺪاﻗﺘﺖ ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﻮ راﺳﺘﯽ ﭼﺮا ﻫﺮﮐﺲ ﮐﻪ ﺑﺎزم دم از ﻋﺸﻖ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﺗﺎ ﺗﻬﺶ ﭘﺎی اون واﯾﺴﯽ ﻣﻨﻮ ﮔﺬاﺷﺘﯽ و رﻓﺘﯽ ، ﺑﮕﻮ ﭼﺮا واﺳﻪ اﯾﻨﮑﻪ ﻋﺸﻖ و ﺣﺎﻟﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﺮاﻩ ﺣﺎل و روز ﻣﻨﻪ ﺳﺎدﻩ رو ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻮﻧﺪم ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﯾﻪ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﭼﺮا ﺑﺒﯿﻦ ﯾﭽﯿﺰﯾﻮ ﺣﺎﻻ دارم ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻢ ﻣﻦ ﺳﯿﺎﻫﯽ رو ، ﺗﻮی دﻟﺖ دﯾﺪم اوﻧﻢ ﯾﻪ روزی ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺗﻮرو وﻟﺖ ﺑﯽ رﺣﻢ ﻣﯿﮕﯽ دوﺳﺘﻢ داری ؟ ، ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ ﻣﻦ ﻫﻨﻮزم ﺗﻮ ﻓﮑﺮﺗﻢ ﯾﻪ ﺳﺮﻩ ﻓﻘﻂ اﻣﯿﺪوارم اﯾﻦ روزا ﺑﮕﺬرﻩ ﻣﯿﺪوﻧﻢ ﺣﺎل ﺗﻮ ﺑﺪون ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﻩ ..ﭼﯽ ﻣﯿﺸﺪ ﻣﻌﺮﻓﺖ داﺷﺘﯽ ﺗﻮ ﯾﻪ ذرﻩ
... ادامه
دیدگاه · 1394/01/21 - 04:15 ·
2
bamdad
bamdad
اینقدر مرا با غم دوریت نیازار

با پای دلم راه بیا قدری و ... بگذار

این قصه سرانجام خوشی داشته باشد

شاید که به آخر برسد این غم بسیار

این فاصله تاب از من دیوانه گرفته

در حیرتم از اینهمه دلسنگی دیوار

هر روز منم بی تو و ... من بی تو و لاغیر

تکرار ... و تکرار ... و تکرار ... و تکرار ...

من زنده به چشمان مسیحای تو هستم

من را به فراموشی این خاطره نسپار

کاری که نگاه تو شبی با دل ما کرد

با خلق نکرده است ، نه چنگیز نه تاتار ...

ای شعر ! چه میفهمی از این حال خرابم

دست از سر این شاعر کم حوصله بردار

حق است اگر مرگِ من و عالم و آدم

بگذار که یکبار بمیریم نه صد بار !

تصمیم خودم بود به هرجا که رسیدم

یک دایره آنقدر بزرگ است که پرگار

اوج غم این قصه در این شعر همین جاست

من بی تو پریشان و ... تو انگار نه انگار !!!

:(
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم.... . . .
.
.
.
.
.

مثلا من رضا ام دارم پست عاشقانه میذارم.{-105-}
22 دیدگاه · 1393/12/14 - 07:33 توسط Mobile ·
4
bamdad
bamdad
برای نبودن که...

همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی

میتوانی همین جا...

پشت تمـــــــــام ِ بغضهایت ، گم شده باشی

:(
دیدگاه · 1393/12/6 - 19:14 ·
3
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
به سلام ها دل نمی بندم

از خداحافظی ها غمگین نمی شوم

دیگر عادت کرده ام به تکرار یکنواخت

دوری و دوستی خورشید و ماه
دیدگاه · 1393/11/17 - 23:15 ·
3
مرجان بانو :)
screenshot_2015-01-10_1002.png مرجان بانو :)
رونوشت مستقیم به:
bamdad
Mohammad
رضا
{-15-}خدایا منو ببخش{-15-}{-15-}

موقت
bamdad
bamdad
بی تو يك روز در اين فاصله ها خواهم مرد

مثل يك بيت ته قافيه ها خواهم مرد

تو كه رفتی همه ثانيه ها سايه شدند

سايه در سايه ی آن ثانيه ها خواهم مرد

شعله ها بی تو ز بی رنگی دريا گفتند

موج در موج در اين خاطره ها خواهم مرد

گم شدم در قدم دوری چشمان بهار

بی تو يك روز در اين فاصله ها خواهم مرد

{-35-}
دیدگاه · 1393/10/13 - 17:50 ·
4
√√★nima★√√
1419776937695503_orig.jpg √√★nima★√√
...ﺳﺮد ﺑﻮد...ﺧﺎک را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ...ﺑﺪﻧﺶ ﻫﻢ ﺳﺮد ...ﺻﺪای ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎ را ﻣﯿﺸﻨﯿﺪ...و ﺗﻨﺶ ﻣﯿﻠﺮزﯾﺪ...ﺗﺎ آن ﻫﻨﮕﺎم ﮐﻪ دﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎ را ﻣﯽ دﯾﺪ و دم ﻧﻤﯿﺰد ...آرام ﺷﺪﻧﺪ...ﻫﻤﻪ رﻓﺘﻨﺪ...و او ﻣﺎﻧﺪ ...ﻧﺸﺴﺖ ﺑﻪ روی ﻗﺒﺮش و دﺳﺘﺶ را رو ﺧﺎک ﮔﺬاﺷﺖ ...ﺳﺨﺖ ﺑﻮد...ﺳﯽ ﺳﺎل ﭼﯿﺰ ﮐﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ...آرام آرام ﺑﺎﯾﺪ ﻓﺮاﻣﻮش ﻣﯿﮑﺮد اﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ را و ﻣﯽ رﻓﺖ ...ﻓﻘﻂ ﭼﻬﻞ روز ﻓﺮﺻﺖ داﺷﺖ ...درد ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪ از دوری ... ﺳﺮد ﺑﻮد...ﺧﺎﮐﻬﺎ را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ و ﺗﻨﺶ ﻫﻢ ﺳﺮد ﻫﻤﻪ ﺑﺮاﯾﺶ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ..ﺗﺎ آن ﻫﻨﮕﺎم ﮐﻪ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎری ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎن رﺳﯿﺪ درد ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪ از دوری ... ...ﺳﺨﺖ ﺑﻮد...دوری را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ...ﻓﺸﺎر ﻗﺒﺮ را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ...دﻟﺘﻨﮕﯽ را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ...ﺗﺎ آن ﻫﻨﮕﺎم ﮐﻪ

ﺻﺪا ﻫﺎﯾﯽ آﻣﺪ...از ﺟﺎ ﺑﻪ ﺟﺎی ﮔﻮرﺳﺘﺎن .......ﺑﺴﻢ اﻟﻠﻪ اﻟﺮﺣﻤﻦ اﻟﺮﺣﯿﻢ ...و اﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ و آل ﻣﺤﻤﺪ وﺑﻌﺚ ﺛﻮاﺑﻬﺎ اﻟﯽ ﻗﺒﺮ ﻣﺮﺗﻀﯽ ﭘﺎﺷﺎﯾﯽ

...آرام ﮔﺮﻓﺖ آرام ﺑﻮد...ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ....ﻣﺮﺗﻀﯽ را ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/12 - 14:23 ·
1
Majid
Majid
کوچه‌های قدیمی را باریک می‌ساختند،

تا آدم‌ها به هم نزدیک‌تر شوند…

حتی در یک گذر؛

ما انسانها اکنون چقدر از هم دوریم ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/10 - 16:31 ·
3
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
بعضی ها اصلا حیفن برا اینکه بهشون بگی انسان
آدم اصلا ارزشی ندارن دوری خیلی خوبه خدا یه چیزی میدونه ؟!
دیدگاه · 1393/10/3 - 15:31 ·
5
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ