یافتن پست: #روزگاری

رضا
Giant-panda-cubs-at-the-Wolong-National-Nature-Reserve-in-Sichuan-Province-China.jpg رضا
Mohammad
140525_717.jpg Mohammad
اشک های تلخی که بر گورها می چکند



حرف های شیرینی هستند



که روزگاری باید بر زبان می آمدند
دیدگاه · 1394/01/19 - 10:15 ·
7
bamdad
thumb_HM-20135928611201312521408912518.9535.jpg bamdad
در روزگاری که مردمانش همه گرگ اند،


جمله ی گرگ در لباس میش رد میشود

و تو باید


میش باشی در لباس گرگ ،

مبادا بدرند تو را گرگ های زمانه

{-100-}
دیدگاه · 1393/11/14 - 21:51 ·
4
bamdad
bamdad
رضا
روزی روزگاری که window فقط به معنی یه دریچه تو دیوار بود

application روی کاغذ نوشته میشد.

دورانی که keyboard نوعی پیانو بود و mouse فقط یک حیوان.

سالها پیش به هنگامی که file وسیله مهمی در ادارات بود

hard drive یک سفر غیر راحت جاده ای.

وقتی که cut با چاقو انجام میشد و paste توسط چسب.

زمانه ای که web خانه عنکبوت بود virus فقط سرماخوردگی. موقعی که apple و blackberry فقط میوه به حساب میومدن...

اون زمان ما وقت بسیار زیادی برای بودن با خانواده داشتیم....!

:(
bamdad
bamdad
کس ندارد هنر زاهد و انسان بودن

روزگاری که کثافت هنر چشمان است

بیخودی سعی نکن جلوه کنی انسانی

ارزش هر نفسی پاکی آن چشمان است

تو چقدر پیش خودت ارزش و باور داری

زینت و حجب و حیا ثروت با عقلان است

بارها پیش خدا خم شده ایم وعقبش آنچه نباید کردیم

او چقدر خط بکشد، فاصله اش تا دل ما چندان است

جان ببخشای مرا ،هر چه ندارم بر جای

عشق و خون و جگرم در قفس شیران است

حس شعرم بخدا کور شد از بس به غلط افتادم

نکند فکر کنی کار تو از چشم خدا پنهان است

{-167-}
Morteza
10534766_1482596448646206_4939414722424688354_n.jpg Morteza
در کناری از خانه‌ی ما

اتاقی است سرد و آبی

تخت و گیتار کهنه‌ی من

عکس یک زن به دیواری

زنی زیباروی و خندان

یار من بود او دورانی

حالا من ماندم و من

گیتاری و سیگار و تنهایی

عشق من رفت به تن خاک

طعم شب نیست جز بیداری

ای عکس خندان بشنو از من

خواهم‌ات دید روزگاری

دیگرم نیست نای ماندن

پایان آواز، آغاز رفتن

چاقویی پنهان ته گنجه

دستهای سردم ... رگهای سبزم
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/11 - 12:11 ·
7
✔♥Дℓɨ♥✔
10488374_695481477184949_8749855004322962278_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
عمار: سری به چادر بزن مالک

مالک: می ترسم حرفی بزنم و او را مکدر کنم

عمار: ، علی بیش از همه ی ما تو را دوست دارد

مالک: ای کاش قادر بودم علی را به روزگاری ببرم که مردمش همچون او را می دانستند....

عمار: میرود مالک، میرود...
تا دنیا دنیاست، بنی‌آدم دنبال می گردد....
soheil
soheil
Noosha
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
حامد@ پسر تنها
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید

داستان غم پنهانی من گوش کنید

قصه بی سر و سامانی من گوش کنید

گفت وگوی من و حیرانی من گوش کنید

شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی

سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی

روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم

ساکن کوی بت عربده‌جویی بودیم

عقل و دین باخته، دیوانهٔ رویی بودیم

بستهٔ سلسلهٔ سلسله مویی بودیم

کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود

یک گرفتار از این جمله که هستند نبود

نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت

سنبل پرشکنش هیچ گرفتار نداشت

اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت

یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت

اول آن کس که خریدار شدش من بودم

باعث گرمی بازار شدش من بودم

عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او

داد رسوایی من شهرت زیبایی او

بسکه دادم همه جا شرح دلارایی او

شهر پرگشت ز غوغای تماشایی او

این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد

کی سر برگ من بی سر و سامان دارد

چاره اینست و ندارم به از این رای دگر

که دهم جای دگر دل به دل‌آرای دگر

چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر

بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر

بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود

من بر این هستم و البته چنین خواهدبود

پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکی‌ست

حرمت مدعی و حرمت من هردو یکی‌ست

قول زاغ و غزل مرغ چمن هر دویکی‌ست

نغمهٔ بلبل و غوغای زغن هر دو یکی‌ست
bamdad
bamdad
روزگاری در گوشه ای از دفترم نوشته بودم.. تنهایی را

دوست دارم چون نیست بی وفا . تنهایی را دوست دارم

چون تجربه اش کرده ام.. تنهایی رادوست دارم چون عشق

دروغین درآن نیست.

تنهائی را دوست دارم چون خدا هم تنهاست.. تنهایی

رادوست دارم چون در خلوت وتنهاییم در انتظار خواهم

گریست وهیچ کس اشکهایم را نمیبیند.. اما از روزی که

تو رادیدیم نوشتم.. ازتنهایی بیزارم چون تنهایی یاد

آور لحظات تلخ بی تو مردنم است .

{-109-}
دیدگاه · 1393/04/2 - 22:25 ·
6
bamdad
bamdad
ای دهقــــان ِ فــــــداكار ؛





تو در روزگاری بزرگ شدی ،





كه مردی برهنه شد !





تا زنان و كودكان زنده بمانند...





امّا من در روزگاری نفس میكشم ،





كه زنی برهنه میشود !





تا كودكش از گرسنگی نمیرد..


{-152-}
دیدگاه · 1393/04/2 - 22:22 ·
6
bamdad
bamdad
از " نبودنـــــت " دلـــگیر نیستم...
از اینکه روزگاری
"همه ی دنیایم بـــــــودی"
دلگـیــــــــرم !
دیدگاه · 1393/03/21 - 20:52 ·
2
bamdad
images.jpeg bamdad
وقتی صدای خرد شدنم زیر پای کفش عــــابـران؛صدای دلنشینی شد،چه فرقی می کند که روزگاری برگ سبز کدامین درخت بودم؟!!!!!
zoolal
zoolal
روزگاری بیدی را شکستند ........
به نامردی تبر بر ریشه بستند.....
ولی افسوس همان هایی شکستند.......
که روزی زیر سایه اش می نشستند!!!
zoolal
zoolal
روزگاری جاده بودم، جاده ای غرق تردد
جاده ای كز رفت و آمد لحظه ای خالی نميشد
من كه بسياری غريبان را به آبادی رساندم
عاقبت خـود ماندم و ويـــــرانه و تنــــهايی خود
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/7 - 12:20 ·
6
Morteza
10302552_526415997470620_5054410911426406193_n.jpg Morteza
روزگاری در سرزمینـم یــواشکی ساکشان را می بستنــد ،
یواشـکی شناسنـامه هایشان را دست کاری میکردنــد تا با زیـاد کردن سنشان بـه جبــهه برونــد ،
در جبـهه یـواشکی سنــگر را ترک می کردنــد بــرای نمـاز شب
و یواشکی گمنــام شهیــد می شدنــد ! •
ولی امروز. . .
و امـروز یـواشکـی در افـکـار مـان نـفـوذ کـردنـد، یواشکـی روشنـفـکر نـمـا ایمان کردند، یـواشکـی مـرا بـی غـیـرت و تـو را بـی حـجـاب کـردنـد، و امـروز تـو چـه بـا غـرور روسـری از سـر بـرمـیـداری و حـراج مـیـکـنـی زیـبایـیـت را بـه اسـم آزادی و مـن چـه با افـتـخار زیـرش کـامـنـت مـی گـذارم: سـپـاس بـانـو !!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/6 - 22:57 ·
7
ساحل بارانی
ساحل بارانی
روزگاری بیدی را شکستند ........به نامردی تبر بر ریشه بستند.....ولی افسوس همان هایی شکستند.......که روزی زیر سایه اش می نشستند!!!
دیدگاه · 1393/03/6 - 16:15 ·
7
lavani
lavani
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
داستان غم پنهانی من گوش کنید
قصه بی سر و سامانی من گوش کنید
گفتگوی من و حیرانی من گوش کنید
شرح این قصه’ جانسوز نگفتن تا کی ؟
سوختم ، سوختم این راز نهفتن تا کی ؟
روزگاری من و دل ساکن کوئی بودیم
ساکن کوی بت عربده جوئی بودیم
عقل و دین باخته ، دیوانه’ روئی بودیم
بسته’ سلسله’ سلسله موئی بودیم
کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود
یک گرفتار از این جمله که هستند نبود

نرگس غمزه زنش ، این همه بیمار نداشت
سنبل پر شکنش ، ه
: نرگس غمزه زنش ، این همه بیمار نداشت
سنبل پر شکنش ، هیچ گرفتار نداشت
این همه مشتری و گرمی بازار نداشت
یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
اول آنکس که خریدار شدش من بودم
باعث گرمی بازار شدش من بودم
عشق من شد سبب خوبی و رعنائی او
داد رسوائی من ، شهرت زیبائی او
بس که دادم همه جا شرح دلارائی او
شهر پر گشت ز غوغای تماشائی او
این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد
کی سر برگ من بی سر و سامان دارد
چاره این است و ندارم به از این رای دگر
که دهم جای دگر دل به دل آرای دگ
: بعد از این رای من این است و همین خواهد بود
من بر این هستم و البته چنین خواهد بود
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/18 - 21:47 ·
3
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
@tarane روزگاری بیدی را شکستند
به نامردی تبر بر ریشه اش بستند
ولی افسوس همانهایی شکستند
که رورزی زیر سایه اش می نشستند
hamnafas
hamnafas
روزگاری است سهراب،

همه از هم دورند،

همه از هم بیزار،

نارفیقی باب است،

نامردان بسیار،

کاش به ما می گفتی...

خانه دوست کجاست!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/31 - 21:31 ·
3
hamnafas
hamnafas
خدایا دیگر به جهنمت نیازی نیست !

روزگاری شده که ما آدمها

همدیگر را بهتر میسوزانیم

حتی در روزهای بارانی !
دیدگاه · 1393/01/30 - 01:34 ·
2
FATI
FATI
عشق من . . .

از “نبودنت” دلگیر نیستم…
از اینکه روزگاری “بودی”، دلگیرم
دیدگاه · 1393/01/18 - 19:45 ·
4
حمید
حمید
روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت

هر کسی غصه اینکه چه می کرد نداشت

چشمه سادگی از لطف زمین می جوشید

خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت

چه بسا افرادی که حــــــــتی رانندگی بلد نیستند ؛

ولی ….

به چـــــه زیبایی ” دور ” زدن را بلدند … !!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/16 - 23:05 ·
9
zahra
1393524742661196_large.jpg zahra
در روزگاری كه :

زن را بـ‌ه "تن" می شناسند

غیرت را "بددلی" می نامند

و باحجاب را " اُمل" می دانند ،

تو همچنـان "فرشته" بمان

بانوی سرزمین من ...
... ادامه
محمدطاها
محمدطاها
روزگاری بود...روزگاری شد !!!

روزگاری بود برای سلام کردن به جنس مخالف صداها می لرزیدند
!!!
روزگاری شد برای گفتن دوستت دارم , قلب ها لرزیدند !!!
و حالـــا . . . .
روزگاری است که به راحتی حرف از سکس می زنند و فقط " تخت " ها می لرزند
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/5 - 00:58 ·
6
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ