یافتن پست: #عقربه

رها راد
رها راد
انکبوتها شکار خود را که معمولا حشرات و به طور اتفاقی مهره داران کوچک هستند به وسیله گزش و وارد کردن سم از طریق کلیسر می کشند. تعداد بسیار کمی از عنکبوتها دارای سم کافی می باشند که به انسان صدمه بزنند.
کنترل
الف - رعایت موارد بهداشت محیط شامل :
1- ایجاد دیواره سیمانی ، شیشه ای وسنگی به ارتفاع لااقل 1 متر از سطح زمین.
2- از بین بردن علفهای هرز در اطراف اماکن مسکونی که پناهگاه مناسبی برای رتیل هاوعقربها است.
3- درا خصوصاً درزوایا و قسمت فوقانی دیوارها
4- خارج کردز گیری شکافها و شیارهای مربوط به دیوارهن نخاله ها از اطراف ساختمانها و اماکن مسکونی.
ب- نگهداری ماکیان در منازل مسکونی و سمپاشی منازل بمنظور تغذیه از عقرب و رتیل و عنکبوت.
ج- مبارزه شیمیائی :
استفاده از حشره کشها و فروش سم با توجه به این مسئله که تاکنون هیچگونه مقاومتی در مورد رتیلها نسبت به سموم و حشره کشها گزارش نشده است لذا می توان از حشره کشها ی بهداشتی موجود جهت سمپاشی منازل استفاده نمود.
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1395/03/22 - 09:54 ·
bamdad
bamdad
روابط خوب مانند عقربه های ساعت هستند
آنها فقط گاهی اوقات همدیگر را ملاقات میکنند
اما همیشه باهم هستند . . .

{-35-}
دیدگاه · 1393/12/19 - 19:22 ·
3
bamdad
260.jpg bamdad
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند.

زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ.

زندگی رویایی است، مثل رویای یک کودک ناز.

زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز.

زندگی تک تک این ساعتهاست،

زندگی چرخش این عقربه هاست،

زندگی راز دل مادر من.

زندگی پینه ی دست پدر است،

زندگی مثل زمان در گذر است....

{-35-}
دیدگاه · 1393/12/8 - 15:25 ·
6
Mohammad
6365qy3jw3vgz1pd8el.jpg Mohammad
{-7-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
اسرار امضا
کساني که به طرف عقربهاي ساعت امضاء می‌كنند انسان‌های منطقی هستند.
كسانی كه بر عكس عقربه‌های ساعت امضاء میكنند دير منطق را قبول می‌كنند و بيشتر
غير منطقی هستند.
كسانی كه از خطوط عمودی استفاده میكنند لجاجت و پافشاری در امور دارند.
كسانی كه از خطوط افقی استفاده میكنند انسان‌های منظّم هستند.
كسانی كه با فشار امضاء می‌كنند در كودكی سختی كشيده‌اند.
كسانی كه پيچيده امضاء می‌كنند شكّاك هستند.
كسانی كه در امضای خود اسم و فاميل می‌نويسند خودشان را در فاميل برتر می دانند.
كسانی كه در امضای خود فاميل می‌نويسند دارای منزلت هستند.
كسانی كه اسمشان را می‌نويسند و روی اسمشان خط می‌زنند شخصيت خود را
نشناخته‌اند.
كسانی كه به حالت دايره و بيضی امضاء می‌كنند ، كسانی هستند كه میخواهند به قله
برسند.
کسانی که الان دارن روی برگه امضا میکنند خیلی خنگ هستند که یادشون نیست امضا
شون چه شکلیه!

bamdad
bamdad
مانده ام در صدف حوصله تا برگردد، آنكه از ماست، سرانجام به ما برگردد

لحظه اي رفت ، كه پر بود ز انديشه ي بكر، كاش ميشد جهت عقربه ها برگردد

:(
دیدگاه · 1393/08/2 - 17:23 ·
3
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه میشود
عقربه ها دوتا یکی میپرند
اما همین که میروی
تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم
جانم را میگیرند ثانیه های
بی تو…
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/4 - 17:39 ·
8
bamdad
bamdad
ببار برایم

تو که هزاران چشمه ی جوشان

پشت مردمکهایت پنهان کرده ای

ببار برایم..

اشکهایت همان آب حیاتیست

که خضر نوشید و هنوز در به در جاودانگیست

ببار برایم

ساعت چشمهایم

عجیب با ساعت ابرها کوک است

عقربه هایی خلاف مسیر زندگی

که بهم نمیرسند

و فقط جفت میشوند

ببار برایم..!

تو که اشک هایت برف آب شده ی کوهستان است

بکر و جاری

ببار...

ببار...

سیلاب دردهایت را دوست دارم...

{-109-}
دیدگاه · 1393/04/23 - 19:20 ·
3
bamdad
bamdad
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند.

زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ.

زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز.

زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز.

زندگی تک تک این ساعتهاست، زندگی چرخش این عقربه هاست،



زندگی راز دل مادر من.



زندگی پینه ی دست پدر است، زندگی مثل زمان در گذر است...

{-133-}
zoolal
zoolal
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند
زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ
زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز
زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز
زندگی تک تک این ساعتهاست، زندگی چرخش این عقربه هاست،
زندگی راز دل مادر من. زندگی پینه ی دست پدر است، زندگی مثل زمان در گذر …
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/24 - 21:17 ·
6
bamdad
bamdad
مسیر عقربه ها را دوباره میگردم ، به دنبال ثانیه ای برای دیدنت
bamdad
bamdad
دلم به سان قبله نماستــ!!!ــ


عقربه اشــ به سمت تـ♥ــو که می ایستــ!!!ـد


آرامـ می گیــــرد ...
دیدگاه · 1393/02/9 - 21:32 ·
6
bamdad
images.jpeg bamdad
یک نخ آرامش دود می کنم !
به یاد نا آرامیهایی که از سر و کول دیروزم بالا رفته اند . . .
یک نخ تنهایی ، به یاد تمام دل مشغولیهایم . . .
یک نخ سکوت ، به یاد حرفهایی که همیشه قورت داده ام . . .
یک نخ بغض ، به یاد تمام اشکهای نریخته . . .
کمی زمان لطفا !! به اندازه یک نخ دیگر . . .
به اندازه قدمهای کوتاه عقربه . . .
یک نخ بیشتر تا مرگِ این پاکت نمانده . . .
نخ آخر برای وداع
به یاد تمام سلام هایی که بدون وداع بر باد رفت
یه نخ ، یه کام ، یه پاکت ، یه جوانی
یه عمر
این تمام زندگی من بود...

:(
دیدگاه · 1393/02/2 - 19:17 ·
12
bamdad
bamdad
ببار برايم

تو كه هزاران چشمه جوشان

پشت مردمكهايت پنهان كرده اي

ببار برايم

اشكهايت همان آب حياتي است

كه خضر نوشيد و هنوز دربه در جاودانگيست

ببار برايم

ساعت چشمهايم عجيب با ساعت ابرها كوك است

عقربه هايي خلاف مسير زندگي

كه به هم نمي رسند و فقط جفت هم مي شوند

ببار برايم

تو كه اشك هايت

برف آب شده كوهستان است

بكر و جاري

ببار ببار

سيلاب دردهايت را دوست دارم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/26 - 21:01 ·
6
zoolal
zoolal
زندگی آرام است،مثل آرامش یک خواب بلند

زندگی شیرین است،مثل شیرینی یک روز قشنگ

زندگی رویایست،مثل رویای یک کودک ناز

زندگی زیباست،مثل زیبایی یک غنچه ی ناز

زندگی تک تک این ساعتهاست،زندگی چرخش این عقربه هاست

زندگی راز دل مادر من،زندگی پینه ی دست پدر است

زندگی مثل زمان در گذر است

زندگی آب روانی است روان می‌گذرد..

آنچه تقدیر من و توست همان می‌گذرد.
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/24 - 19:22 ·
2
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه میشود
عقربه ها دوتا یکی میپرند
اما همین که میروی
تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم
جانم را میگیرند ثانیه های
بی تو…
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
باطریش تموم شدش {-139-}{-139-}{-169-}{-195-}{-192-} آخه الان موقع باتری تموم کردن بود حالا امروز چیکار کنم من عادت کردم هی بهش نگاه کنم {-109-}
بیکار عاشق
frzarsfrsefrw.jpg بیکار عاشق
اشعار یک گمنام



رفیقان گفتند : تا آخرش هستیم و چیزی جزء خنجرشان نماند

عشق گفت: تا آخرش هستم و چیزی جز خاطره اش ک هر روز چه سخت از جانم می کاهد نماند

دیگر ن در اول و ن در آخر کسی را نمیخواهم مثل همیشه خوشم با خودم و خدا ... ...

خسته ام از روزهای ک همیشه برایم تاریک تر از شب است

اگر زندگی این است ک من میبینم دیگر کافی است ..... نمیخواهم غم ببینم



در این روزگار دیگر بمیرم اگر از حق دفاع کنم !!! وقتی حقم ب نا حق زنده ب گور شدن شد ...

هوای شب را ستاره ها روشن میکنند و اگر هوا هم ابری باشد

چراغ تیر برق ها

اما

هوای دل من ن روز دارد ن ستاره و ن چراغ تیر برق

در تاریکی مطلق ب سر میبرم از وقتی رفتی

دشمنانم همیشه باعث پیشرفتم بودند

من از خودیانی دلگیرم ک ب جای درک ترکم کردند ...

مثال عشق برایم مثال برگ و باد است با برخورد برگ ب من غم رفت ز یادم

برگ رفت در پی باد و داد بر بادم نمیدانم کجاست ن در طوفان بود ن در گرد باد ...

در د باد انگار رفتم از یاد






من از حقیقت گفتم مرا زنده ب گور کردند نمیدانم حقیقت بد است

یا

من یا شاید دروغ حقیقت است ...

نمیدانممممممممممم


مرگ بر عقربه ها ساعت ک دقایق نبودنت را ب رخم میکشند ....

مرگ برم من ک اگر دقیقه ای ب یادت نباشم ....

و

مرگ بر روزگار ک میداند بی تو میمیرم...

و

مرا محکوم ب نبودنت میکند
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 17:29 ·
4
شهرزاد
f4460c77c2dee7b01.jpg شهرزاد
تلفنی ‌ست که زنگ می‌ زند مُدام
صدای غریبه ‌ای‌ ست که سراغِ دیگری را می‌گیرد از من!
یک‌ شنبه‌ سوت ‌وکوری ‌ست که آسمانِ ابری‌ اش ذرّه‌ ای آفتاب ندارد
حرف‌ های بی‌ ربطی‌ ست که سر می ‌بَرَد حوصله ‌ام را
تنهایی زل ‌زدن از پشتِ شیشه ‌ای‌ ست که به شب می‌رسد
فکرکردن به خیابانی ‌ست که آدم‌ هایش قدم‌ زدن را دوست می ‌دارند
آدم‌ هایی که به خانه می ‌روند و روی تخت می‌ خوابند و چشم‌هایشان را می ‌بندند امّا خواب نمی‌‌ بینند
آدم‌ هایی که گرمای اتاق را تاب نمی‌ آورند و نیمه‌ شب از خانه بیرون می ‌زنند
تنهایی دل ‌سپردن به کسی‌ ست که دوستت نمی ‌دارد
کسی که برای تو گُل نمی‌ خَرَد هیچوقت
کسی که برایش مهم نیست روز را از پشتِ شیشه‌ های اتاقت می ‌بینی هر روز
تنهایی اضافه ‌بودن‌ است در خانه ‌ای که تلفن هیچوقت با تو کار ندارد
خانه ‌ای که تو را نمی‌ شناسد انگار
خانه‌ ای که برای تو در اتاقِ کوچکی خلاصه شده است
تنهایی خاطره ‌ای‌ست که عذابت می‌دهد هر روز
خاطره‌ ای که هجوم می ‌آوَرَد وقتی چشم ‌ها را می ‌بندی
تنهایی عقربه‌ های ساعتی ‌ست‌ که تکان نخورده‌ اند وقتی چشم باز می‌کنی
تنهایی انتظارکشیدنِ توست وقتی تو نیستی
وقتی... تو رفته‌ای از این خانه...
وقتی... تلفن زنگ می ‌زند امّا غریبه‌ ای سراغِ دیگری را می ‌گیرد...
وقتی... در این شیشه ‌ای که به شب می‌رسد خودت را می‌بینی هر شب...
" دریتا کمو - ترجمه محسن آزرم "
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
عقربه ها نیامدنت را تکرار می کنند و

زمان مانند دردی بر تنم جاری می شود

عادت نکرده ام به نبودنت

و تو سخت به ثانیه هایم چسبیده ای
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/8 - 20:06 در دوستها ·
4
soheil
026.jpg soheil
زندگی آرام است ، مثل آرامش یک خواب بلند .

زندگی شیرین است ، مثل شیرینی یک روز قشنگ .

زندگی رویایی است ، مثل رویای یک کودک ناز .

زندگی زیباییست ، مثل زیبایی یک غنچه ی باز .

زندگی تک تک این ساعتهاست ، زندگی چرخش این عقربه هاست

زندگی راز دل مادر من ، زندگی پینه دست پدر است، زندگی مثل زمان درگذر است....
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/27 - 23:19 ·
6
bamdad
bamdad
تو که پیشم هستی
همه چیز تند تر میشود ...
ضربان قلبم تندتر می زند ...
عقربه های ساعت تندتر می دوند ...
از کسی شنیده ام
... درون ساعت که آب برود
از کار می افتد
یا دست کم عقربه هایش آرام تر حرکت میکنند!
امروز ساعتم را شسته ام !
و پهن کرده ام روی بند !
اینبار که بیایی

هرگز زمان رفتنت نمی رسد...
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/11 - 20:51 ·
9
صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ