یافتن پست: #عمری

bamdad
bamdad
ما تو دنیا بیشتر از همه به خودمون بدهکاریم بابت عمری که هدر شد و وقتی که صرف آدمای اشتباه کردیم و لذت هایی که نبردیم ...
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
تا زنده باشم چون کبوتر دانه می خواهم
امروز محتاج توام؛ فردا نمی خواهم

آشفته ام...زیبایی ات باشد برای بعد
من درد دارم شانه ای مردانه می خواهم

از گوشه ی محراب عمری دلبری جستم
اکنون خدا را از دل میخانه می خواهم

می خندم و آیینه می گرید به حال من
دیوانه ام، هم صحبتی دیوانه می خواهم

در را به رویم باز کن! اندوه آوردم
امشب برای گریه کردن شانه می خواهم
... ادامه
دیدگاه · 1395/05/18 - 15:40 ·
4
مرجان بانو :)
811705874_26982.jpg مرجان بانو :)
التماس دعا به همگی بخصوص تو این شبهای ارزشمند...
من ان شاء الله شنبه اگر عمری باقی بود
میام.

نماز روزه همگی قبول
یا حق
Mohammad
xd4eynab_47.jpg Mohammad
به دریای پر از غم، امان از دلِ زینب
به عمری همه ماتم، امان از دلِ زینب
چو شد کرب و بلایی به آن قدِ خمیده
بدید رأس بریده، امان از دلِ زینب
اگر خون بفشاند، ز چشمِ بنی آدم
بگوید دلِ عالم، امان از دلِ زینب
... ادامه
bamdad
bamdad
عمری را تلف کردم تا بفهمم فهمیدن همه چیز لازم نیست.

{-15-}
دیدگاه · 1394/01/30 - 19:34 ·
6
bamdad
bamdad
عمری ست لبخندهای لاغرِ خود را

در دل ذخیره میکنم

باشد برای روزِ مبادا

اما در صفحه های تقویم

روزی به نامِ روزِ مبادا نیست

آن روز هر چه باشد

روزی شبیه دیروز

روزی شبیه فردا

روزی درست مثلِ همین روزهای ماست

اما کسی چه می داند

شاید امروز نیز

روزِ مبادا باشد..."

... قیصر امین پور ...
{-35-}
دیدگاه · 1393/11/27 - 21:09 ·
3
bamdad
bamdad
کسی باش که عمری با تو بودن، یک لحظه ؛

و لحظه ای بی تو بودن، یک عمر باشد .
دیدگاه · 1393/11/15 - 20:28 ·
2
ıllı YAŁĐA ıllı
Imam_mahdi_www_Alvershop_com_18_.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
عمریست که از حضور او جا ماندیم / در غربت سرد خویش تنها ماندیم او منتظرست تا که ما برگردیم / ماییم که در غیبت کبری ماندیم {-35-}
♡ التماس دعا عزیزان ♡
bamdad
bamdad
از یارو میپرسن : تو از زنت میترسی؟
میگه :چرا باید بترسم؟
لباسارو شستم . . . اتو کردم
غذامو پختم . . . ظرفامو شستم . . . شیشه هارو تمیز کردم زیر بچه رو هم عوض کردم!
اونی که کاراش مونده باید بترسه . . . !!!

{-7-}

رونوشت برای Mohammad
{-1-}{-1-}
zahra
zahra
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم

با عقل آب عشق به یک جو نمی رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم

دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز
صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم

پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم

خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست
شاهد شو ای شرار محبت که بی غشم

باور مکن که طعنه ی طوفان روزگار
جز در هوای زلف تو دارد مشوشم

سروی شدم به دولت آزادگی که سر
با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم

دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان
لب می گزد چو غنچه ی خندان که خامشم

هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب
ای آفتاب دلکش و ماه پری وشم

لب بر لبم بنه بنوازش دمی چونی
تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم

ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار
این کار تست من همه جور تو می کشم
استاد شهریار
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/3 - 22:28 ·
3
zahra
zahra
بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی درد مند را

شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده ی سر در کمند را

بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت
اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست

دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

تو آسمان آبی آرامو روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو

یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب

بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب
شاعر: فریدون مشیری
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/3 - 22:12 ·
2
Mostafa
Mostafa



توی خونه روی دیوار یه تفنگه سر پُره
داغ جنگلا رو میشه روی قندافش دید
آره یه تفنگه سر پُر و فراری از شکار
که میشه از تو گلوش صدای شلیکو شنید..
یه تفنگه پیر و کهنه یه تفنگه بی جواز
که دلش رو برده زوزه های زخمیه یه گرگ
عمریه که بوی باروتو نفس نمیکشه
تنها شاهده نفس کشیدنه پدربزرگ..

توی خونه روی دیوار
یه تفنگه سر پُره
منم آخرین گوزنی
که گلوله میخوره
توی خونه
روی دیوار
یه تفنگه سر پُره
منم آخرین گوزنی
که گلوله میخوره..

خسته از روزای غمگینه بدون ِ دفاع
خواب رفته مثل آتیش زیر خاکستر داغ
یه تفنگی که مثه ، یه مرد گریه میکنه
شبو با روح پرنده های مُرده تو اتاق..
با دوتا میخه سیاه مونده رو دیواره سفید
تو سر هردوی ما وسوسه ی آزادی
خیلی وقته بوی خون خونه رو پُر کرده و من
خیره ام به آخرین ارثیه ی اجدادی…

توی خونه روی دیوار
یه تفنگه سر پُره
منم آخرین گوزنی
که گلوله میخوره
توی خونه
روی دیوار
یه تفنگه سر پُره
منم آخرین گوزنی
که گلوله میخوره..

7text.ir
... ادامه
Mostafa
Mostafa



من ، بی تو چیزی نیستم جُز
پرده ی بی آفتاب جُز
رختخواب کهنه و لیوان آب و قرص خواب
من ، بی تو چیزی نیستم جُز..
خونه ی بی پنجره جُز
آدمی که غربتش از مرگ طولانی تره..
من ، بی تو چیزی نیستم جُز
چندتا اَبر بی قرار
من ، بی تو چیزی نیستم جُز
آه جُز گرد و غبار من..
بی تو چیزی نیستم جُز
چندتا اَبر بی قرار من
بی تو چیزی نیستم جُز
آه جُز گرد و غبار..
یادم بده کاری کنم جوری بهم عادت کنی
که زیر چتر گریه هام احساس امنیت کنی
یادم بده کاری کنم بی وقفه با من سر کنی
من شعر بنویسم برات تو شعرامو از بر کنی
کاشکی به گوشت می رسید دارم چه رنجی می برم
بپا غرورم نشکنه من از تو دل نازک ترم
من بی تو چیزی نیستم ، من بی تو اصلا” نیستم
شاید کسی که عمریه ، دنبالشی من نیستم..
من ، بی تو چیزی نیستم جُز
چندتا اَبر بی قرار
من ، بی تو چیزی نیستم جُز
آه جُز گرد و غبار من..
بی تو چیزی نیستم جُز
چندتا اَبر بی قرار من
بی تو چیزی نیستم جُز
آه جُز گرد و غبار..

7text.ir
... ادامه
MONA
Screenshot_2014-10-06-10-12-52.png MONA


با چی خالی کنم هر شب یه بغضی قد یه کوهُ
شبایی که بغل کردم یه قاب عکس بی روحُ
کجایی که ببینی من چه دردی میکشم بی تو
چه زجری میشکم وقتی میبینم جای خالیتو..

تو رفتی خاطرات تو
رفیق ِ اشک چشمامن
در و دیوار این خونه غریبی میکنن با من
یه دریا بودی و چشمم حریف بغض دریا نیستی
تو اونقدر دور رفتی که ازت
یکــ قطره پیدا نیست..

کجــایی .. که ببینـی
من چقدر دل خسته و تنهام
ببیـنـی ، زندگی بی تـو
داره جون میده رو دستام


♫♫♫

منو تو ما شده بودیم عذابم میده من بودن
با داغ ِ دوری از دستات یه عمری تن به تن بودن
دلم میگیره از تقدیر که دور از هم رهامون کرد
اگه قسمت جدایی بود واسه چی آشنامون کرد..

کجــایی .. که ببینـی
من چقدر دل خسته و تنهام
ببیـنـی ، زندگی بی تـو
داره جون میده رو دستام
... ادامه
[لینک]
صوفياجون
Alissa1.jpg صوفياجون
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
روزی بهلول در غیاب هارون بر تخت شاهی نشست ناگهان هارون وارد شد و کتک سختی به بهلول زد. بهلول کمی گریه کرد و بعد ارام گرفت و دوباره گریه شدید اغاز کرد. هارون رو بهلول گفت حکمت این دوبار گریه کردنت چه بود. بهلول گفت گریه اول از برای درد کتک بود اما گریه دوم به حال تو بود.من لحظه ای بر تخت نشستم. وای به حال تو که عمری است بر تخت می نشینی.
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/9 - 14:41 توسط Mobile ·
8
bamdad
bamdad
عمری با حسرت و انده زیستن نه برای خود فایده ای دارد و نه برای دیگران
باید اوج گرفت تا بتوانیم آن چه را که آموخته ایم با دیگران نیز قسمت کنیم
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/7 - 20:18 ·
7
رضا
b48c5caa270b97eebb29a18949290e5d_500.jpg رضا
اگر حوصله داشته باشن کنیم .

فقط چند تا نکته رو رعایت کنید :
1. فقط یک بیت از شعر رو تو نظرات بنویسید و حتما اسم شاعر هم همراهش باشه در صورت امکان بزنید مثلا و...

2. شعری که می نویسید حرف اولش باید مشابه آخرین حرف شعری باشه که نفر قبلی نوشته .

3. طوری شعرها رو اضافه کنید تا بقیه هم مشارکت کنن یعنی بعد از نوشتن یک بیت شعر صبر کنید نفر بعدی جواب بده .

4. نظرات اضافی حذف میشن .

من یک بیت از حافظ رو میگذارم تا بقیه ادامه بدن .
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید/زینهار ای دوستان جان من و جان شما
bamdad
bamdad
رضا
خــــــــدای من...

هـــــرگز نگویمت دست من بگیر...

عمریست گرفته ای....

مبــــــادا رهــــــا کنــــــی!
Morteza
10351905_717138311678273_8363778384431348197_n.jpg Morteza
یه نخ سیگار به عشق تو دود میکنم .
به یاد عمری که تو دود کردی و رفت .
یه استکان شراب مینوشم واسه .
اون لحظه هایی که خراب کردی و رفت .
یه دست رو سازم میکشم که سرشکسته از غمه .
یه آسمون آرامشم برای قلب من کمه .
یه کوله بار شرمنده ی جوونی و دلم شدم .
گله ندارم چون که نیست تقصیر هیچکی جز خودم...
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/26 - 22:01 ·
5
bamdad
bamdad
احساسم را به دار آویختم...
منطقم را به گلوله بستم...
لعنت به هر دو
که عمری بازی ام دادند...
دیگر بس است،
می خواهم کمی به چشمانم اعتماد کنم...
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/16 - 22:07 ·
4
zoolal
zoolal
هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست که متوجه شویم
کسی که به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است.
دیدگاه · 1393/03/21 - 20:11 ·
3
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ