یافتن پست: #میکردی

رضا
رضا
شد خبری از شماها نشد حتی خود یلدا {-7-}
مرجان بانو :)
500x443_1501061521672691.jpg مرجان بانو :)
خوب شد پسر نیستیماااا
Mohammad
fu7496.jpg Mohammad
حلول ماه پر برکت مرداد بر همه جهانیان مبارک باد
باشد که در این ما عزیز مورد توجه لطف و عنایات خداوند متعال قرار گیرید
من دیگه عرضی ندارم، و من الله توفیق
:d :d :d :d :d
bamdad
photo_۲۰۱۷-۰۳-۳۰_۱۳-۳۷-۱۳.jpg bamdad
اهل دلی از خدا پرسید: خدایا اگر انسان بودی، چه میکردی تا خدا از تو خشنود باشد؟

خدا فرمود: در زمین میگشتم، ببینم چه کسی به کمک احتیاج دارد، مشکلش را حل میکردم...
:(
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
سایت فقط شده ما 4 نفر :
bamdad Mohammad رضا

@خودم

ببینم اینجا چخبره ؟ ! خاک مرده پاشیدن ؟ ! هیشکی نی ؟ همه برف گیر شدن؟! {-7-}
مرجان بانو :)
1426849597554111.png مرجان بانو :)
صوفياجون
عکس۰۹۴۴.jpg صوفياجون
8 دیدگاه · 1394/08/7 - 23:44 در Art ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
امشب یه شب مزخرف تر از قبل
26 دیدگاه · 1394/07/5 - 23:19 توسط Mobile ·
6
رضا
رضا
تریلر فیلم world of warcraft ۲۰۱۶
اکران خرداد 1395
Mohammad
Mohammad
ینی امکان نداره تو دوران تحصیلت با لوله خودکار بــیک ,یکی از این کارارو نکرده باشی:
.
.
-کاغذ یا شادونه بذاری تو دهنت, بعد با اون لوله فوت کنی پس کله هم کلاسیات…. اونام میگفتن: ” آقا اجازه, یکی لوله خودکار به ما میزنه…”
-سر لوله رو میکردی تو پوست پرتقال, بعد یه تیکه از اون میرفت تو لوله, حالا مغزیش رو از ته میدادی تو,تیکه پرتقاله پرت میشد بیرون, یه صدای لاپ هم میداد.
– باهاش نوار جمع شده تو نوار کاست رو برمیگردوندی…
-اگه خود خودکارت کمرنگ مینوشت,از این لوله مثل وردنه استفاده میکردی تا جوهرش روونتر شه…
-با درشم یا برا بچه کوچیک سوت میزدی , یا گم میکردی یا میجویدی….!{-7-}
bamdad
sarina-s.jpg bamdad
:)
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دیروز بعد از یه مدت طولانی ورزش کردم با دمبل!
امروز صبح موقع بلند شدن چار چنگولی مونده بودم تمام عضلاتم گرفته!{-7-}
✔♥Дℓɨ♥✔
IMG_20150406_220044.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
بر باد مَده تا نَدَهی بر بادم ،
بنیاد مَکن تا نَکَنی بنیادم ... {-41-}

Design By : ALI ATAEI
[لینک]
bamdad
bamdad
به به
سلام دوستای قدیمی

رضا ، صوفیا و ندای عزیز

امشب چه سعادتی نسیب ما شده که هر سه تای شمارو اینجا یکجا زیارت میکنیم؟!!!
به رسم قدیما
سلاااااااااااااااااااااااااااااام

خوبید عایا؟

{-7-}{-35-}{-35-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
شرکت مون فروخته شد!!!!!!!!!{-15-}{-60-}{-60-}{-60-}{-60-}{-60-}{-15-}
Mohammad
Mohammad
،
.............................................
** روال کار **
در اين پست هركسی بايد اول به سوال نفر قبلش جواب بده
و بعد يه سوال از نفر بعديش كه معلوم نيست كيه بپرسه !!!

** نكته مهم: **
در صورتی كه دو نفر همزمان دیدگاه دادند٬ پست نفر اول قبوله و از اون دیدگاه بايد ادامه داد !
نفر بعدی هم بايد دیدگاه خودش رو حذف كنه !

** قوانين: **
1- بی احترامی نکنید.
2- سوالها باید عمومی باشند.
3- سوالات تكراری، توچی ...، تو بگو... و اينچنين نپرسيد.
4- دیدگاه پشت سر هم اکیداً ممنوع است.
5- دیدگاه شما مطابق با قوانین کلی سایت نمیدونم باشد.
... ادامه
bamdad
bamdad
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟


غافلگیر شدیم


چتر نداشتیم!


خندیدیم…


دویدیم!


و به شالاپ شلوپهای گل آلود عشق ورزیدیم.

دومین روز بارانی چطور؟


پیشبینیاش را کرده بودی


چتر آورده بودی


من غافلگیر شدم


سعی میکردی من خیس نشوم


و شانه سمت چپ تو کاملاً خیس بود


سومین روز چطور؟


گفتی سرت درد میکند


حوصله نداشتی سرما بخوری


چتر را کاملاً بالای سر خودت گرفتی


و شانه راست من کاملا خیس شد


و چند روز پیش را چطور؟


به خاطر داری؟


که با یک چتر اضافه آمدی


و مجبور بودیم برای اینکه پینهای چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر برویم


فردا دیگر برای قدم زدن نمیآیم.


تنها برو!

{-109-}
دیدگاه · 1393/10/23 - 21:12 ·
2
Mohammad
Mohammad
حموم رفتن زمان ما :
میرفتیم تو حموم
یه شیرو باز میکردیم، دندونامون میریخت کف حموم از سرما!
اون یکیو باز میکردیم، مث آب سماور در حال جوش بود!
یه عر میزدیم از سوزش،
مامانمون مى زد پس کله مون که اذیت نکن، آروم بگیر.
بعد با اون صابون زرد گنده ها که مثه چرکِ خشکیده بود، میفتاد به جونمون
تا حدى که چشمامون از کاسه دربیاد!
یعنى ما از نظر مامانمون کثافتى بودیم که میخوایم در مقابل نظافت مقاومت کنیم!
بعد یه جورى چنگ میزد موهامونو که انگار داعش به شپشا حمله کرده
بعدش با شامپوى پاوه کل هیکلمونو غربال گرى میکردن!
بعد از همه اینا جان گُدازترینش کیسه کشیدن بود!
دو لایه از پوستمونو بر میداشتن،
فک میکردن چرکه! باز ادامه میدادن.
بعدِ حموم صدتا لباس تنمون میکردن،
یه روسرى به کله مون، یه یقه اسکى هم روى همش.
بعد از شدت کوفتگى و خستگى بیهوش میشدیم، میگفتن: ببین چه راحت خوابیده!!{-7-}
bamdad
bamdad
پاییز خود را چگونه گذراندید؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به نام خدا...
بدون گوجه... {-177-}

{-7-}{-7-}{-7-}
حامد دراگون
حامد دراگون
یه مطلب فوق العاده که شاید ساعتی بهش فکر کردن ارزشش رو داشته باشه:

اگر:
A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

برابر باشد با:

1 , 2 , 3 , 4 , 5 , 6 , 7 , 8 , 9 , 10 , 11 , 12 , 13 , 14 , 15 , 16 , 17 , 18 , 19 , 20 , 21 , 22 , 23 , 24 , 25 , 26
باشد
آیا برای خوشبختی و موفقیت، تنها تلاش سخت کافیست؟
Hard work=تلاش سخت
H+a+r+d+w+o+r+k=8+1+18+4+23+15+18+11= 98%

آیا دانش ما را 100% به موفقیت می رساند؟
Knowledge=دانش
K+n+o+w+l+e+d+g+e=11+14+15+23+12+5+4+7+5= 96%

عشق چطور؟؟؟
Love=عشق
L+o+v+e=12+15+22+5= 54%

خیلی از ما فکر میکردیم که اینها مهمترین باشند؛
اما نه...!!!
پس چه چیز 100% را میسازد ؟؟؟
پول
Money=پول
M+o+n+e+y=13+15+14+5+25= 72%

اینها کافی نیستند؛
پس برای رسیدن به اوج چه باید کرد؟؟؟
...
...
...
...
...
نگرش...!!!
Attitude=نگرش
A+t+t+I+t+u+d+e=1+20+20+9+20+21+4+5= 100%

آری...
اگر نگرشمان را به زندگی، کارمان، گروه و عشقمان عوض کنیم، زندکی 100% عوض خواهد شد...
نگرش، همه چیز را عوض میکند
نگاهت را تغییر بده و چشمانت را بشور؛
همه چیز عوض میشود
... ادامه
رضا
رضا
یه زمانی نمیدونم شلوغی داشت.
bamdad
bamdad
سخت ترین دوراهی ، دوراهی بین فراموش کردن و انتظار است



گاهی کامل فراموش میکنی و بعد میبینی که باید منتظر میماندی



و گاهی انقدر منتظر میمانی تا وقتی که می فهمی زودتر از این ها باید فراموش میکردی ...

:(
دیدگاه · 1393/10/4 - 19:23 ·
3
ıllı YAŁĐA ıllı
Screenshot_2014-12-22-15-46-03-1.png ıllı YAŁĐA ıllı
رضا
رضا
از حالا 89 روز تا شروع سال 94 .
Mohammad
Mohammad
ıllı YAŁĐA ıllı

خاطرات یه مشهدی در روز عاشورا (طنز) :d :d
ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐِﺮﺩﯼ ﯾَﺮﻩ ؟
ﻫﯿﭽﯽ… ﺻُﺒﺶ ﺟﺎﺕ ﺧﺎﻟﯽ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺍَﺑﮑﻮﻩ
ﯾﮏ ﺧﯿﻤﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﻣِﺪﺍﺩ
ﺩﻭﺗﺎ ﮐﺎﺳﻪ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻧﻮﻥ ﺯﺩﻡ ﺗﻮ ﺭﮒ!
ﺑﻌﺪﺵ ﻫﻤﻮﺟﻮﺭ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭَﻓﺘﻢ ﻓﻠﮑﻪ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﻗﻮﭼﺎﻥ
ﺩﯾﺪُﻡ ﺍﯾﻄﺮﻑ ﺩﺭَﻥ ﭼﺎﯾﯽ ﻣﺪَﻥ ، ﺍﻭﻃﺮﻑ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ!
ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ ﺭﻩ ﺧﻮﺭﺩُﻡ ﺟﺎﺕ ﺧﺎﻟﯽ…
ﺑﻌﺪﺷﻢ ﺍﻣﺪﻡ ﭼﺎﯾﯽ ﺑﺨﻮُﺭﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻭ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ ﺣﺎﻝ ﻧِﻤﺪﻩ !
ﻣِﺰﻩ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ ﺭﻩ ﻣُﺒﺮﻩ ! ﻧِﺨﻮﺭﺩُﻡ !
ﺍﻣﺪُﻡ ﺑﺮُﻡ ﻃِﺮﻑ ﺣَﺮَﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﯾَﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻭﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺯ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻋﻘﺒﺶ ﺷﻠﻪ ﺯَﺭﺩ ﺩﺭﺍﻭﺭﺩ
ﺯﻭﺩ ﺩﻭﯾﺪُﻡ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ! ﯾَﮏ ﺷﻠﻪ ﺯﺭﺩ ﮔﺮﯾﻔﺘﻢ
ﺩﻭﺗﺎ ﻗﺎﺷﻖ ﺧﻮﺭﺩُﻡ ﺩﯾﺪُﻡ ﻣِﺰﻩ ﺍﺏ ﻣِﺪﻩ ... ﺍِﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺗﻮ ﺟﻮﺏ !
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺪﻭﻥ ﺷﻬﺪﺍ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪُﻡ ﺩﯾﺪُﻡ ﯾﮏ ﯾﺎﺭﻭ ﺩﺭﻩ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﻣِﺪﻩ
ﺭﻓﺘﻢ ﯾﮏ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﮔﺮﯾﻔﺘﻢ ﺧﻮﺭﺩُﻡ
ﮔﻠﻮﻡ ﮔﯿﺮﯾﻔﺖ. ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﭼﺎﯾﯽ ﺧﻮﺭﺩُﻡ ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪُﻡ ﺣﺮﻡ !
ﯾَﮏ ﺳِﻼﻡ ﻣَﺸﺪﯼ ﺩﺍﺩُﻡ ﺑﻪ ﺍﻗﺎ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻮﮐﺮﺗﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺣَﺮﻡ!
ﺗﻮ ﺣَﺮﻡ ﯾَﮑﻢ ﺳﯿﻨﻪ ﺯﺩُﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎﻝ ﺩﺍﺩ
ﯾَﮏ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﮐﻮﮎ ﺳﯿﻨﻪ ﺯﺩﻥ ﻣﺎ!
ﻣﺎﯾَﻢ ﺷﻮﺭ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﮔﺮﯾﻔﺘِﻤﺎ ﺑﺰﻥ ﮐﻪ ﻣِﺰﻧﯽ
ﺍﻻﻥ ﺍﯼ ﻗﻔﺴﻪ ﺳﯿﻨَﻢ ﺩﺭﺩ ﻣُﮑﻨﻪ ﺑَﺪﺟﻮﺭ!
ﻧﻮﺣﻪ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺭَﻓﺖ ﺍﻣﺪُﻡ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺗﻠﯿﻔﻮﻥ
ﺑﺪُﻡ ﺑﻬﺶ ﻧﻤﺪﻧﻢ ﮐﺠﺎ ﺭَﻓﺖ
الانم اسهال رفتوم
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ