یافتن پست: #چسبه

مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
به نظرتون کله پاچه برای افطار خوبه ؟
صوفياجون
صوفياجون
[لینک]
شهرزاد
53038092030273573421.gif شهرزاد
چرا که می دانم…

می دانم که چه ها در سرزمین دلم خواهند کرد …

و من …

در برابرشان جز نگریستن چاره ای ندارم...
رضا
IMG_0676.jpg رضا
رشته و خوشکار یک مکتب است عاشقانه دوستش بدارید .
رضا
رضا
من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم/هیچ لایقترم از حلقه زنجیر نبود

رضا
رضا
بر خلاف تصور جمعه ها سایت بیشتر از روزهای عادی خلوته .
bamdad
bamdad
از یارو میپرسن : تو از زنت میترسی؟
میگه :چرا باید بترسم؟
لباسارو شستم . . . اتو کردم
غذامو پختم . . . ظرفامو شستم . . . شیشه هارو تمیز کردم زیر بچه رو هم عوض کردم!
اونی که کاراش مونده باید بترسه . . . !!!

{-7-}

رونوشت برای Mohammad
{-1-}{-1-}
رضا
رضا
یادم باشه از این به بعد اگر محمد و مرجان آنلاین بودن من آنلاین نشم چون اجازه نمیدن جواب نظرات قبلی رو بدم در جا جواب میدن همه چیز قاطی میشه {-2-}
Mohammad
">مرجان بانو :)
رضا
رضا
چایی {-78-} آخر شب میچسبه .
Mohammad
Mohammad
ابجی ıllı YAŁĐA ıllı امروز جناب مدیر رضا رو نمبینیم :d سایت رو ول کرده رفته :d
رضا
رضا
بخورید تا پوکی استخوان نگیرید البته پرچرب نخورید تا ناراحتی قلبی نگیرید اصلا نمیخواد شیر نخورید چیزی نمیشه .
... ادامه
حامد@ پسر تنها
1403268673366820.jpg حامد@ پسر تنها
اینم واسه اونا که کیک نخوردن بفرماین نوش جان تولدم مبارک{-7-}
zoolal
zoolal
تو دنيا بعضي چيزا عطر خوبي دارند اما طعم ندارند...
تو دنيا بعضي چيزا با اينكه طعم خوبي دارند اما عطر ندارند...
مهم نيست كه عطر چيزي خوب باشه يا طعمش
مهم اينه كه به تو بچسبه
مثل عطر قهوه ي تازه دم تو يه روز سرد برفي زمستون
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/6 - 19:08 ·
2
...
161-1.jpg ...
آخ که چقدرخواب میچسبه...##
دیدگاه · 1393/02/21 - 17:09 ·
5
Majid
Majid
مادر داماد : ببخشین ، کبریت دارین؟
خانواده عروس : کبریت ؟! کبریت برای چی!؟سوال
مادر داماد : والا پسرم می خواست سیگار بکشه...از خود راضی
خانواده عروس : پس داماد سیگاریه....!؟متفکر
مادر داماد : سیگاری که نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سیگار می چسبه...
خانواده عروس : پس الکلی هم هست..!؟تعجب
مادر داماد : الکلی که نه... والا قمار بازی کرده و باخته ! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش برهچشمک
خانواده عروس : پس قمارم بازی می کنه...!؟آخ
مادر داماد : آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن...
خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟ناراحت
مادر داماد : زندان که نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن...
خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟سوال
مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد...نیشخند
خانواده ی عروس : زنش !!!؟؟؟عصبانی

نتیجه اخلاقی : همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشیننیشخند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:24 ·
1
صوفياجون
thumb_HM-201344537734960771378144414.1892.jpg صوفياجون
وایییییییییییییییی اینا باهام دارن حرف میزنن میخوام
{-185-}{-185-}{-197-}{-197-}
البته پلو سرد بیشتر میچسبه نظر شما چیست ؟؟؟؟؟{-197-}
سیگار باگریه میچسبه؛xXx
حمید
یاس3.jpg حمید
میگی بازم کنار همدیگه واژه بچین
راجب چی…. باشه بشین
چشاتو باز کن..یه لحظه مال من باش
یه لحظه بیا توی حس و حال من باش

پس میکروفونو به دست من تو بده بگم
از این زمونه و از دلی که تکه تکه است
هر آهنگ منم مساوی ذکر یک درد
جز اینم ندارم یه فکر بهتر
از جومونگی بگم که شده سمبل رشادت
ایران براش شده مثل صندوق تجارت
پس هنرمند وطن الان کجاس؟نیس؟
اون تو زیرزمین می خونه چون که مجاز نیس

از چی بگم برات
انتظار داری چه چیزی از جیب من دراد
به جز کاغذ سفید پاره
خب آره رفیق
حرف توشه ، ولی با خودکاره سفید
تو هم مثل منی ، تو هم کم درد نداری
درد اصلیت اینه که تو هم درد نداری
من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره
ولی این اشک ها رو کی می خواد گردن بگیره

از چی بگم
خدا از این بنده های خسته
از این همه درد تموم دنده هام شکسته
خنده هامو نبین، این خنده هام یه چسبه رو لبم
این منم با یه رد پای خسته

از چی بگم
بگو از یه روح زخمی
که باید یه تنه بره تو قلب کوه سختی
از روزهایی که خط خوردن توی تقویم
خبر میدن از یه اجتماع رو به تخریب

از چی بگم
از بچه های پایین شهر
که غذا واسه خوردن دارن ماهی یه شب
اون که تنها دلیل خوابش به عشق فرداست
تنها پاتوق عشق و حالش بهشت زهراست
یا که بگم از اون رفقای کاخ نشین
که هستن تو واردات کالای ساخت چین
تو به من اینو بگو ، من از چی بگم خب
ما گفتیم و تموم دردا ریشه کن شد؟

از چی بگم برات
شاید قصه دوست داری
مثل قصه ی اون هم کلاسیان روستایی
اگه قصه تلخه ، گناه واقعیت
داستان نرگس و گلای باغ میهن
که نشستن با صد چرا و افسوس کاشکی
یه بخاری جای چراغ نفت سوز داشتیم
چراغ افتاد توی کلاس و گر گرفت
آتشی که پوست بچه ها رو مثل گرگ گرفت
یه طفل معصوم با داد و فریاد گفت
زود بدویین سمت در، ولی درم قفل بود
چشام خشک شد یکم بهم اشک بده، ایزد!
این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن
کودکی مرد در راه کلاسی که
سوخت و منتظر یه جراح پلاستیکه
یاس نمی خواد ته قصه رو هرگز ببنده
چون باز دلش می خواد که نرگس بخنده

از چی بگم
که صبح نشده غروب زد
تو قلب بچه های مدرسه ی درودزن
غصه نخور صدامو بشنو از زیرخونت
من صداتو به گوش همه می رسونم

از چی بگم
از دلی که فقط اسمش دله
یا عمری که نصفش اشکه نصفش گله
یا از روح توی زندون که جسمش وله
آدم مجبوره که با شرایط وفقش بده

از چی بگم
بگو از یک روح زخمی
که باید یک تنه بره توی قلب
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/1 - 22:09 ·
6
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
من برم ناهار بخورم بر میگردم {-35-}
hastii
hastii
دل مثل چسب میمونه،
چند بار که بِکَنی دیگه نمی چسبه!
دیدگاه · 1392/12/16 - 19:10 ·
6
bamdad
bamdad
بعضی وقتا شنیدن یه
" بگو ببینم چه مرگته "
از یه رفیق خیلی بیشتر از حرفای کلیشه ای
"عزیزم چی شده"
بیشتر میچسبه....!
دیدگاه · 1392/12/11 - 19:54 ·
8
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1392845931730332_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
{-7-}
صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ