هَـمیشه بـآید کَسـی باشد کـــہ مــَعنی سه نقطههاے انتهاے جملههایَتـــ را بفهمد هَـمیشه بـآید کسـی باشد تا بُغضهایتــ را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد بـآید کسی باشد کـــہ وقتی صدایَتــ لرزید بفهمد کـــہ اگر سکوتـــ کردے، بفهمد کسی بـآشد کـــہ اگر بهانهگیـر شدے بفهمد کسی بـآشد کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردے برای رفتـن و نبودن بفهمد به توجّهش احتیآج داری بفهمد کـــہ درد دارے کـــہ زندگی درد دارد بفهمد کـــہ دلت برای چیزهاے کوچکش تنگــ شده است.
... ادامه
محمد جان عروسی آقاسالار بود منم دعوت نداشتم تو رو کی دعوت کرده؟
1394/06/22 - 12:20عروسی آقا سالار بود؟؟؟ یعنی عروسیش گذشته؟؟؟ پس چرا ما رو دعوت نکرد
1394/06/28 - 09:53انشاءالله که خوشبخت بشن
آره محمد خبر نداری
1394/06/28 - 23:23 توسط Mobileعروسی گرفته بودن تو همون کامیون سفیده
از زنجان تا ارومیه میزدن و می رقصیدن
خود سالارم فیلمش اومده بیرون داره مارال مارال رو میخونه چشمک میزنه به عروس خخخخخ
فقط منو تو زیادی بودیم دعوتمون نکرد
پس بیمعرفت چرا ما رو دعوت نکرد
1394/06/29 - 07:54مگه گذشته چه خبر بوده
1394/07/8 - 07:37آره این گذشته چی توش بوده محمد یعنی ؟ یکسری رازها در گذشته خفته است که ما باید کشف کنیم
1394/07/8 - 09:20کشف می کنیم
1394/07/8 - 17:42سالار بیا خودت اعتراف کن تا سناریوی کشف و جستجو رو اجرا نکردیم برات
1394/07/8 - 19:53 توسط Mobileخخخ
پس نمیخوای با زبون خوش بگی هاااان؟
1394/07/9 - 20:26 توسط Mobile