یافتن پست: #آغوشت

C.N.A
C.N.A
وقتی به آسمون نگاه می کنم دلم میخواد پرواز کنم اونم با بال های خودم بعدش تو آغوشت رو باز کنیو منو بغل کنی ،آره خدا جون بال هام رو بهم پس بده..!
... ادامه
دیدگاه · 1390/06/18 - 15:59 ·
2
سوگند
سوگند
با کوله باری از گناه به دوش وارد مهمانی ات می شوم ....وتو با آغوشی باز مرابایه بغل گناه می پذیری... آمده ام ...چون توخود مرا دعوت کردی .....برمن بال دادی تا بال بزنم واوج بگیرم وتو دستای خستمو بگیری ....اومدم تا آغوشت باشه تکیه گاه دل شکستگی هام ...اومدم تا به وعده وفا کرده باشم ....دوباره مثل هر سال مهمون باغت باشم از درخت دوستیت بالا برم ..میوه های بخششت رو بچینم .......اومدم تا کارت دعوت سال دیگم رو هم بهم بدی و با دلی پاک راهیم کنی ....اومدم بگم خدایا:اون پائین آدمایی هستن که خیلی دلشون می خواد یه روزی جای من بیان وکنارت بشینن و باهات دردودل کنن ....اون پائین آدمایی هستن که می خوان کارت دعوت سال دیگشون و من از دستات بگیرم ..... خدا دعوتم کرد به جمع دیگر مهمونا برم ....وقتی رفتم توی جمعشون ....دیدم نه !!!!!!!!!همه یک رنگن ....همه یه جورویه شکلن پائین تر از ما اونجا کسی نیست وبالا تر از ما تنها خداست ...اما خدا خودش اونقدر به ما نزدیک شده بود که فکر می کردیم خودش هم یکی مثل ماست....اما ما کجاو خداکجا؟به بالای مجلس راهنمایی شدم از ما پذیرایی شد بشقابی از نزدیکی خدا خوردیم وجرعه ای ..
... ادامه
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ