حسنی نگو جوون بگو. علاف چش چرون بگو
موی ژلی،ابرو کوتاه،زبون دراز،واه واه واه
نه سیما جون نه رعنا جون،نه نازی و پریسا جون،هیچ کس باهاش رفیق نبود
تنها توی کافی شاپ نگاه میکرد به بشقاب،
باباش میگفت:حسنی میری به سربازی؟،نه نمیرم نه نمیرم
به دخترا دل میبازی. نه نمی دم نه نمی دم
گل پری جون با زانتیا ویبره میرفت تو کوچه ها
گلی چرا ویبره میری؟ دارم میرم به سلمونی
که شب برم به مهمونی،گلی خانوم نازنین با زانتیا نقطه چین،
یه کمی به من سواری میدی؟،نه که نمیدم،چرا نمیدی
واسه این که من قشنگم،درس خونم و زرنگم
اما تو چی؟،نه کار داری نه مال داری،فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه،زبون دراز ،واه واه واه
خب منم جای تو بودم نمیدیدم
1393/06/31 - 23:24تیمتون باخته
رقیبتون برده
ابروی ریخته
تیم شنگول و منگول
مربی...
حق داری بخدا
باهات همدردی میکنم
واسه این غم عمیقت چند لحظه سکوووت
هیس س س س
نامرت دارم آنلاین می بینم
1393/06/31 - 23:27منم میخواستم بگم چه عجب امکان نداره
1393/06/31 - 23:36صوفیا اول خواستم نبینم پشیمون شدم نمیشه نبینم . الان حامد پیداش نیست داره نود میبینه .
1393/06/31 - 23:37منکه خیلی وقته دیگه نگاه نمیکنم
1393/06/31 - 23:43حوصله ندارم اصلا
من می بینم کار دیگه که ندارم .
1393/06/31 - 23:46حامدم پای تلویزیون نشسته داره نود مبینه و باگوشیش واتس آپ و وایبر و لاینشو چک میکنه فقط ناراحت بود لب تاپش دست خواهرش بوده تازه در همون حالا گفت غذا هم میتونه بخوره سلامم میرسونه
1393/06/31 - 23:47دقیقا
1393/07/1 - 00:09