کسی که احساسات تو رو بازی می گیره و تنهات میذاره چند قدم اونور تر زیر پایِ کسی دیگه داره له می شه ، شک نکن ایـــــــــــــن قانــــــــــــــــــــــــــــــونِ طبیعـــتــــــــــــــــــــــــــه ......!

بانــو کـه صدایمـ میکنیــــ

تمام احساساتــــ دخترانه امـــ را

میپیچمـــ میانـــ پوششیـــ از عشقـــ

و میگذارمـــ میانـــ دستانـــ مردانه اتـــــ

هميشه يک ذره حقيقت پشت هر"فقط يه شوخي بود" هست.
يک کم کنجکاوي پشت "همين طوري پرسيدم" هست.
قدري احساسات پشت "به من چه اصلا" هست.
مقداري خرد پشت "چه ميدونم" هست.
و اندکي درد پشت "اشکالي نداره" هست.

یه پرستار استرالیایی بزرگ*ترین حسرت*های
آدم*های در حال مرگ رو جمع کرده و پنج حسرت
رو که بین بیشتر آدم*ها مشترک بوده منتشرکرده:

اولین حسرت:
...
کاش جرات*اش رو داشتم اون جوری زندگی می*کردم که می*خواستم٬ نه اون جوری که دیگران ازم توقع داشتن.
حسرت دوم:
کاش این قدر سخت کار نمی*کردم.
حسرت سوم:
کاش شجاعت*اش رو داشتم که احساسات*ام رو به صدای بلند بگم.
حسرت چهارم:
کاش رابطه*هام رو با دوستام حفظ می*کردم.
حسرت پنجم:
کاش شادتر می*بودم

من یک عذرخواهی به "خودم" بدهکارم!!! برای اینکه احساساتی بودم برای اینکه یک رو بودم برای اینکه غرورم را شکستم برای اینکه انسان بودم . . . ..."خودم" ... منــو ببخش

آهای عشق ، من تسلیم تو هستم… آهای عشق ، من هیچ حرفی در برابرت ندارم که به زبان بیاورم… تو مرا شکست دادی ای عشق… من تسلیم احساسات آتشین تو میباشم… آهای عشق ، تو مرا خیلی شکنجه دادی ، مرا عذاب دادی ، یک دنیا غم و غصه در وجودم جا دادی ، ولی من باز هم من با این همه عذاب تسلیم تو شدم… ای عشق تو مرا در باتلاق زندگی فرو بردی ، تو مرا در زندان عاشقی اسیر کردی ، تو مرا در سرزمین دروغینت نگه داشتی تا من از تو دور نشوم… آهای عشق من تسلیم تو هستم ، اینک که من تسلیم تو شده ام ،میخواهی دوباره مرا شکنجه دهی ؟. مرگ را به تو ترجیح دادم ، اما تو نگذاشتی که من خودم را از این دنیا و از تو راحت کنم… ای عشق ، تو کجایی؟. فریاد مرا می شنوی؟.. گریه های را میبینی؟… غم و غصه های مرا احساس می کنی؟….. پس چرا پاسخی به من نمیدهی؟… من تسلیم تو شده ام … آروز داشتم یک بار هم تو تسلیم من شوی ! تنها آروزی من این بود که من تو را فراموش کنم ! اما…! اما نتوانستم فراموشت کنم ، تو احساسی را در وجود من قرار دادی که دیگر فراموشی تو زمان مرگم هست…! آهای عشق من تسلیم تو هستم…

چرا باز هم آمدی؟

من که فرسنگ ها از تو دور بودم!

حتی از تو بدم می آمد!

چرا آمدی و آنقدر در چشمانم تکرار شدی که به تو عادت کردم!

و حالا که به تو عادت کردم

انکارم می کنی!!!

اگر می خواهی نباشی

برو تا همیشه ها!

و اگر می خواهی بمانی

آنقدر احساساتم را راهروی قدم های تردیدت نکن

هنوز هم هستند دخترانی كه


تنشان بوی محبت خالص می دهد . . .

بكرند . . .

نابند . . .

احساساتشان دست نخورده است ،

لمس نشده اند ،

باور نكرده اند ،

تحقیر نشده اند ،

كمیاب اند ! پاك اند !

روزی كه قرار می شود


كنار گوش كودكی لالایی بخوانند ،


شرمشان از نام " مادر " نمی شود !

و زیر آغوش همسرشان ،


چشمانشان را نخواهند بست كه


با رویای دیگری سر كنند . . .

از انسانهای احساساتی بیشتر بترسید ؛

آنها قادرند ناگهانی ؛

دیگر گریه نکنند ،

دوست نداشتـه باشند ،

و قید همه چیز را بزنند ...

عادم بعضی وقتا جوگیر میشه،یه سری حرفایی میزنه ، احساساتی در میکنه،که بعدش پشیمون میشه درحد خیلی زیاد!!
بعد چاره چیه؟!؟!
ملامت کردن خود...!!
امان از احساسات لحظه ای اصن!!

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ميگي قسمت نبود
اگهر ميدونستي كه ميري
چرا روزهارو تا اينجا كشوندي
هه
چي بودم چي شدم به خاطر تو اگر در حق تو خوبي نكردم بدون خالي بوده دستاي سردم
اما من در عوض هرچي كه بودم با احساسات تو بازي نكردم
الگر چه ميدونم دوستم نداري به هر در ميزنم تنهام نذاري

یکی از رازهای زندگی زناشویی لبخندزدن به یکدیگر است.

با لبخند زدن انرژی غیر قابل تصوری از سمت زن و شوهر ارسال میشه.

با لبخند زدن مهر و محبت زن و شوهر به هم بیشتر میشه.

با لبخند زدن عصبانیتها زودتر از بین میره.

با لبخند زدن خیلی از دلخوریها از دل زن و شوهر پر میکشه و میره.

با لبخند زدن امید تو قلب طرف مقابل زیاد میشه.

با لبخند زدن یک نوع آرامشی همیشه تو خونه پابرجاست.

با لبخند زدن میتونید کینرو خیلی راحتتر از خودتون دور کنید.

با لبخند زدن هیچ وقت ابراز احساسات زن و شوهر به هم کم نمیشه.

البته ممكن است موارد كه در زير به آنها اشاره شده در هنگام دادن پيشنهاد دوستي به يك دختر خانوم رخ دهد:



- در آوردن لنگه کفش توسط جنس لطیف

- جویده شدن خرخره ی شما توسط جنس لطیف

- زنگ زدن به 110 توسط او

- جیغ زدن

- نثارکردن به روزترین فحش های خواهر مادری و...

این دیگر با شانس شما رابطه ی مستقیم دارد

این موجود زیبا بسیار احساسی بوده

پس از بدست اوردن او بسار باید مواظبش بود تاخدای نکرده احساساتش جریحه دار نشودسعی کنید باملایمت زیاد با او رفتارکرده تا عشق را تجربه کنید.