خدایا دوستت دارم
چرایش را نمی دانم
تو درکم میکنی هر دم
و میدانی که میدانم
ر
عاااااااااااااااااالی
بنظرمن فوق العاده بود یه شعر رووان و خیلی خوب که آدم میتونه حس اش رو کامل باهاش منطبق کنه
بامداد بخاطر این استعداد بهت تبریک میگم
سلام مرجان
ممنونم از تعریفت
خیلی به من اعتماد به نفس می ده این تعریفا
امیدوارم که بتونم بهتر و بهتر بشم
راستی این یه ترانه هستش نه شعر
تو چند دیقه اومد به ذهنم و نوشتمش
امیدوارم که خوب شده باشه...
مرسی
اونجوری هم که تو میگی نیستش
شعر گفتن همیشه هم خوب نیست
بیشتر ادمو غمگین میکنه
من هربار که این شعر رو میخونم دلم میگیره ، بغضم میگیره ، خسته ام مرجان خیلی خسته
منم یاد یکی از دخترای فامیل افتادم که قبل از اینکه بینی ش رو عمل کنه دست کمی از این عکس نداشت ولی حالا هرجا عکسی از قدیمای خودش میبینه مثل گرگ حمله میکنه بهش تا پارش کنه
شما اصن اگه براتون بارون نباره خابتون نمیبره حکم لالایی داره براتون ...
1395/01/12 - 23:27صدای بارون خیلی خوبه .
1395/01/12 - 23:32پشت این پنجره ها وقتی بارون میباره
1395/01/12 - 23:35وقتی آهسته غروب . تو خونه پا میذاره
وقتی هر لحظه نسیم . توی باغچه ها میاد
توی خاک گلدونا . بذر حسرت میکاره
وقتی شبنم میشینه . رو غبار جاده ها
وقتی هر خاطره ای تورو یادم میاره
وقتی توی آینه . خودمو گم میکنم
میدونم که لحظه هام . رنگ آبی نداره
تازه احساس میکنم که چشام بارونیه
پشت این پنجره ها داره بارون میباره
... ناصر عبداللهی ...
بامداد ممنون / روحش شاد .
1395/01/12 - 23:38نهههه قیشنگ بود لایک
1395/01/12 - 23:44اون نهههههه دیگه چیه؟!!!!
1395/01/12 - 23:46مثل جواد رضویان تو در حاشیه گفتم نهههه باریکلا ¡¡¡¡¡
1395/01/12 - 23:51