یافتن پست: #بالی

صوفياجون
عکس۰۹۸۲.jpg صوفياجون
{-7-}{-57-} عکس عمادووو از تو آینه معلومه {-7-}
... ادامه
5 دیدگاه · 1393/04/7 - 20:14 در طبيعت ·
5
...
...
تماشاtvداره افسانه دونگی میده نمیتونیم یه فوتبالی چیزی ببینیم!امان ازاین دخملا...
امان ازاین آجی تررررررررررررررررررررانه...
اههههههههههههههههههههههههه
خداااااااااااااااااااااااا
هنوزم دخمل سالارررررررررررریه...!
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
ش.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
این دختره‌ که توی بازی والیبال بود، فوتبالی شده {-33-}
5 دیدگاه · 1393/03/28 - 13:48 در ورزش ·
7
zoolal
zoolal
خدایـــــــــــــا؛

بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم؛

بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛

بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛

بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛

بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر را تو دانستم؛

مرا ببخش ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/31 - 21:33 ·
4
bamdad
bamdad
دیوانه ام می کند مشتی حرف های نزده,

بغضی فرو خورده ,

اتهام کار نکرده

کاش باور می کردی حضورم را

در بینابین لحظه ها

کاش بی قراری هایم را ورق می زدی

کاش دلت می سوخت

به حال پرنده ای که بالی برای پرواز ندارد
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/26 - 21:21 ·
8
zahra
zahra
باتوالفبای عشق را آموختم،ندای قلب عاشقم را به گوش همه رساندم،تو



همه گمشده ام شدی،به تو و کلبه عشقمان بالیدم،حال که چنین شیفته



توأم، باش تا در کنارت آرامش بیابم
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/4 - 10:58 ·
4
ıllı YAŁĐA ıllı
44696246444046824809.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
دلتنگم و پرواز گلستان هوسم نیست
گلزار به آسایش کنج قفسم نیست

می گریم و چون شمع امیدی ز کسم نیست
می نالم و مانند جرس دادرسم نیست

در هجر تو بایست که یک عمر بنالم
افسوس که از ضعف بجز یک نفسم نیست

گرمست ز بس صحبت دستم به گریبان
مخمورم و بر ساغر می دسترسم نیست

بر هم زدم از ذوق اسیری پر و بالی
ورنه سر پرواز ز کنج قفسم نیست

چیند همه کس دامن گل زین چمن و من
چون غنچه بجز چیدن دامان هوسم نیست

از قطره شبنم ز گلستان چه درآید
از بهر تماشای تو این دیده بسم نیست

دل بسکه طبیب از غم عشقش شده روشن
برخاطر آیینه غبار از نفسم نیست
-

{-35-}{-35-}{-35-}
صوفياجون
kids-merhemet-01.jpg صوفياجون
صوفياجون
kids-merhemet-03.jpg صوفياجون
ıllı YAŁĐA ıllı
Pejman-Jamshidi-Fereshteh.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
بیکار عاشق
بیکار عاشق
پسری ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﻨﺖ ﺭﺍ ﻋﺮﯾﺎﻥ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ﺑﺎﻧﻮ !

ﺑﻠﮑﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﻋﺮﻭﺱ ﺑﺮ ﺗﻨﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ ...

ﺑﻔﻬﻢ ﻋﺸﻖ ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺩ

ﻟﺬﺕ ﺑﻮﺳﻪ ﺑﺮ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻟﺐ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻮﺩ ...

ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻖ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﺣﺘﯽ

ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ

ﻭ ﺍﺯ ﺑﺮﻕ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﻣﺴﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ

ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻭ ﻫﻤﺨﻮﺍﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ...

ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻘﺖ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ

ﺍﺯ ﺩﻭﺭﯼ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﯾﺪ

ﭼﻮﻥ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻫﺴﺘﯽ ﺟﺎﯾﺖ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻗﻠﺒﺶ ﺛﺎﺑﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﻧﯿﺴﺖ !!

ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﻔﺖ ﻗﻠﻢ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﮐﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺧﻮﺷﮑﻠﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﺒﺮﺩ .

ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺗﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺣﺎﮐﻢ ﺫﻫﻦ ﺍﻭ ﻫﺴﺘﯽ ...

ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﯾﻌﻨﯽ

ﺑﺎﻟﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩت;

ﮐﻪ یک ﻣﺮﺩﯼ در ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎهت است

ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﺑــــــــــــــــــــــــــــــﺲ
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/5 - 23:18 ·
6
soheil
soheil
ای صبا با توچه گفتند که خاموش شدی

چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی

تو که آتشکده عشق و محبت بودی

چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی

به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را

که خود از رقت آن بیخود و بی هوش شدی

تو به صد نغمه زبان بودی و دلها همه گوش

چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی

خلق را گر چه وفا نیست و لیکن گل من

نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی

تا ابد خاطر ما خونی و رنگین از تست

تو هم آمیخته با خون سیاوش شدی

ناز می کرد به پیراهن نازک تن تو

نازنینا چه خبر شد که کفن پوش شدی

چنگی معبد گردون شوی ای رشگ ملک

که به ناهید فلک همسر و همدوش شدی

شمع شبهای سیه بودی و لبخند زنان

با نسیم دم اسحار هم آغوش شدی

شب مگر حور بهشتیت به بالین آمد

که تواش شیفته زلف و بناگوش شدی

باز در خواب شب دوش ترا می دیدم

وای بر من که توام خواب شب دوش شدی

ای مزاری که صبا خفته به زیر سنگت

به چه گنجینه اسرار که سرپوش شدی

ای سرشگ اینهمه لبریز شدن آن تو نیت

آتشی بود در این سینه که در جوش شدی

شهریارا به جگر نیش زند تشنگیم

که چرا دور از آن چشمه پرنوش شدی
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/5 - 19:40 ·
3
soheil
03.jpg soheil
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم

عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم

با عقل آب عشق به یک جو نمی رود

بیچاره من که ساخته از آب و آتشم

دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز

صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم

پروانه را شکایتی از جور شمع نیست

عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم

خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست

شاهد شو ای شرار محبت که بی غشم

باور مکن که طعنه طوفان روزگار

جز در هوای زلف تو دارد مشوشم

سروی شدم به دولت آزادگی که سر

با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم

دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان

لب میگزد چو غنچه خندان که خامشم

هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب

ای آفتاب دلکش و ماه پری وشم

لب بر لبم بنه بنوازش دمی چونی

تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم

ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار

این کار تست من همه جور تو می کشم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/5 - 19:39 ·
3
شهرزاد
75872550797923790494.gif شهرزاد
خالق تو را آفرید
آزاد آزاد آفرید
کن تا آرزو
زنجیر را باور نکن ...
...
...
الاای قاصدعشق بیقرارم
خبرآورده ای ازسوی یارم؟
به احزان کلبه ازهجرش چویعقوب
براهش هرزمان چشم انتظارم
دریغارفت بهاری چون جوانی
خزان ازهجراوگشته بهارم
چوپیران گشته خم چون قامت من
دگرتاب فراقش راندارم
بترسم که بمیرم من زهجرش
ببالینم چوآید برمزارم
شعربداهه ازنیما
نیمه شب{-60-}
دیدگاه · 1392/12/17 - 02:05 ·
2
شهرزاد
7c59447f109caf611.jpg شهرزاد
نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد
گل از تو گلگون تر
امید از تو شیرین تر.
نمی شود پاییز
فضای نمناک جنگلی اش
برگ های خسته ی زردش
غمگین تر از نگاه تو باشد.
نمی شود،
می دانم،
نمی شود آوازی
که مرد روستایی و عاشق
با صدایی صاف
در اعماق دره می خواند
در شمال شمال
رنگین تر از صدای تو باشد
نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد.
و - صدای شیهه ی اسبی تنها در ارتفاع کوه
و - صدای عابر پیری که آب می خواهد
به عمق یک سلام تو باشد
شب هنگام
که خسته ایم از کار
که خسته ایم از روز
که خسته ایم از تکرار.
نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد.
نمی شود که تو باشی، به مهربانی مهتاب
در آن زمان که روح دردمند ولگردم
بستری می جوید
بالینی می خواهد
تا شاید دمی بیاساید
نمی شود که تو باشی به مهربانی مهتاب
و این روح دردمند ولگرد
باز هم کوله را زمین نگذارد
و سر را بر زانوی مهربانی تو.
نمی شود که از تو سبزتر باشد
شکوفه از تو شاداب تر
از تو غمگین تر.
نمی شود که تو باشی و شعر هم باشد
نمی شود که تو باشی ترانه هم باشد
نمی شود که تو باشی گلدان یاس هم باشد
نمی شود که تو باشی بلور هم باشد
نمی شود که شب هنگام
عطر نگاه تو باشد
"محبوبه های شب" هم باشند.
نمی شود که تو باشی, من عاشق تو نباشم
نمی شود که تو باشی
درست همین طور که هستی
و من, هزار بار خوبتر از این باشم
و باز، هزار بار، عاشق تو نباشم.
نمی شود... می دانم...
نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد...
" نادر ابراهیمی "
محسن
محسن
صوفياجون
0.903310001389539835_parsnaz_ir.jpg صوفياجون
-طالع بینی سال 1393---------------

نام سال : اسب

فال و طالع بینی سال 1393 هجری شمسی (سال اسب)
چینیها معتقدند بودند در شروع سال نو ازبین تمام حیوانات تنها دوازده حیوان را برای گردش زمین انتخاب کرده است که به ترتیب ظاهر می شوند وانسانها برحسب تولد در سال مورد نظر دارای همان خصوصیات می باشند .این حیوانات به ترتیب : موش ، گاو ، ببر ( پلنگ ) ، گربه ( خرگوش ) ،اژدها (نهنگ) ، مار، اسب ، بز (گوسفند) ،میمون ، خروس (مرغ وجوجه) سگ وبالاخره خوک می باشند . شبیه همین اعتقاد نیز بین ما ایرانیان وجود دارد.
فال سال 1393

سال 1393 به نام اسب می باشد ببینیم سال اسب برای ما چگونه خواهد بود :

خصوصیات متولدین سال اسب :
نجیب و برازنده , اسب همیشه فوق‌العاده به نظر می‌رسد عاشق مکان‌های عمومی، ورزشکار، شوخ، نکته‌سنج، زرنگ، ناآرام، خودخواه، خود‌دوست، اقتصاد‌دان، به خاطر عشق از همه چیز می‌گذرد. خونگرم هیجانی و نا‌آرام است. اسب با بز و سگ و ببر می‌تواند زندگی خوبی داشته باشد ولی با موش هرگز.اسب همیشه خود را آراسته و ستودنی می نماید . جاذبه جنسی او خیره كننده است و می داند چگونه لباس بپوشد. او به مكان های عمومی مانند: كنسرت، تئاتر، گردهمائی ها، مسابقات ورزشی ومهمانی ها علاقه خاصی دارد. وی اغلب خوش اندام و ورزشكار است.

اسب بسیار خوش برخورد ، خوش صحبت، با نشاط، دلسوز،‌شوخ، سرگرم كننده و در همه حال محبوب و دوست داشتنی است.روحیه اسب با فعالیت های سیاسی بسیار سازگار است و این گونه كارها او را خشنود می كند و به او امكان رشد می دهد. اسب با شگردی خاص ، دیگران را زیر سلطه خود در می آورد و فرمان بردار خود می كند.اسب بسیار حاضر جواب است و پیش از آن كه لب به سخن بگشایید بحث وگفت و گویی ـــ چه در آن سر رشته داشته باشد یا نه ـــ وارد شود و بر دیگران پیشی بگیرد.

اسب در كارهای عملی هم به اندازه كارهای فكری ، توانمند،‌ خلاق و ماهر است. اما در حقیقت ، او بیشتر زرنگ است تا با هوش و خودش نیز این را می داند؛ به همین دلیل، برخلاف ظاهری آرام و مطمئن ، اعتماد به نفس ندارد و موجودی ضعیف است.اسب بی تاب ، تند خو، نازك دل و پرشور و حرارت است؛ از این رو گاه از نفوذ كلام خود برای سیطره بر دیگران استفاده می كند.
... ادامه
Reza Babaei
bikari-8095105427_618.jpg Reza Babaei
بدون شرح{-7-}{-7-}{-7-}
Noosha
304242-60af61bf1d7aa917a182c0e326e2184e-org.jpg Noosha
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
11.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)

بالی جزیره خدایان، جزیره کوچکی از بزرگترین مجمع الجزایر جهان یعنی کشور اندونزی است. این جزیره دو اقیانوس آرام و هند را به هم پیوند داده است و در نتیجه این وصلت خود از آب و هوای بسیار متفاوتی برخوردارگردیده است و مثل بسیاری از جزایر دیگراندونزی ، دنیای مخصوص به خودش را دارد. دنیائی که این نام این جزیره را در فهرست برترین مقاصد توریستی جهان قرار داده است. این جزیره جمعیتی حدود سه میلیون نفر داشته که قریب به اتفاق ساکنان آن اهل اندونزی هستند اما در سالهای اخیر بدلیل رشد فراوان صنعت توریست بسیاری ازاسترالیا و اروپا هم به این جزیره مهاجرت نموده و در بالی کار و زندگی می کنند.
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1389726885610368_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
{-41-}
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ