پرنده به پنجره میکوبید
من خواب می دیدم در جنگلی پراز فریاد درختان_شیر تورا دوست داریم که گیاه خواران را میخوری و گیاهی نمیخوری_می دویدم؛
بیدار شدم؛ پنجره را باز کردم؛
پرنده داخل شد؛ از میان عطسه ام گذشت وچون تاجی برسرمجسمه ی نیمه ساخته ی روی میز کارم نشست و اسرافیل آن روز من شد؛
اگر آن پرنده نبود خواب می ماندم؛ هوا ابری می شد
باعجله خانه راترک کردم.
کولی ام؛ صبح ها خورشید را از بچه های آن طرف زمین می گیرم؛ غروب به بچه های این طرف می دهم
آن غروب؛ هنگامی که به خانه برگشتم؛
پیش از آن که کلید رادر قفل بچرخانم؛ دربازشد؛ باچشمان بسته پرسیدم شما؟
گفت:بانو...ناپدیدشد
بعد از آن همه چیز زیباشد؛ امامن...
راستی؛ اگر جایی بانو را دیدی نشانش را به من بگو و مرا ببخش که تا پایان عمر به توحسادت خواهم کرد؛
که این بار تو اول بانو را دیده ای...
#کیکاووس_یاکیده
ıllı YAŁĐA ıllı
MONA
قدرت گرفته توسط شِیرترانیکس
فارسی
زهی خیال باطل
اون موقه اخم میکردم ابهت داشتم....این یعنی چی؟؟؟
هر کی داد گرفتم دلشو نشکوندم
ا ما گفتن بود...
آخه چشم خودش رو گرفته
نه بابا فوقش میایم میخوریم بعد میگیم نپسندیدیم
اصن راتون نمیدیم حالا ک ایطو شد 
معلومه که هماهنگ نمیکنم حرفا میزنیا
..خواهش مهناز بانو...منظورت از فیلمه عاشقانه چی بود؟ روشنم کنید..ضمننا مائده خانم من حواسم همیشه هست..چون کمتر پست میزارم شما فک میکنی من تو چرتم.
من از کسی تو خواب راه میره میترسم
خوب مارو میترسونیا..... از اون کوچیکی شیطنت داشتی....
شما یادتون نمیاد ما یه وقتایی پست میذاشتیم رضا (مدیر نمیدونم) میومد لایک میکرد لامصب اشک شوق تو چشامون جمع میشد
ذوق مرگ میشدیم 
دیگه اگه دیدگاهم میذاشت که دیگه هیچی میمردیم .
بچه ها آق رضا چندتا پستو لایک کرده بذار عکس بگیرم یادگاری بمونه 
من از آقا رضا گلایه دارم میتونم بگم؟
حرف طلایه جونمو بخون گرچه مخت هنگ میکنه اما چندبار بخون تا بتونی تجزیه و تحلیل کنی و شاید متوجه شی 
من رو شوهر آیندم غیرتیم و اجازه نمیدم احدی راجب شخص شخیص ایشون بحرفه 
سعیدم که رو فرق سر ما (من و مائده) نشسته بود یعنی هرجا منو مائده حرف میزدیم این بشر تو دست وپای ما بود
آخه چرا خبر کشی میکنی
آخ
نرو تو هم مثه من نمیتونی دووم بیاری نرو و و و و
1392/05/22 - 12:24روز خوش عزیزم
1392/05/22 - 12:28