یافتن پست: #بزرگه

♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
دو تا پسربچه ۴ و ۹ ساله تو فامیلمون داشتن دعوا میکردن

یعنی داداش بزرگه داشت کوچکه رو کتک میزد ؛ من رفتم پا در میونی کردم

و کوچیکه رو نجات دادم بعدش همون کوچولوه بهم فوش میده میگه

به تو چه داداشمه ؟؟؟ صلاحمو میدونه داره تربیتم میکنه !{-16-}{-15-}{-15-}{-15-}
Majid
Majid
روزگار، آينه را محتاج خاکستر کند!

رفتم شهر کورها ديدم همه کورند، من هم کور شدم!

رنگم را ببين و حالم را نپرس!

روبرو خاله و پشت سر چاله!

روده بزرگه روده کوچيکه را خورد!

رفت به نان برسد به جان رسيد!

رفتم ثواب کنم کباب شدم!

رستم است و يکدست اسلحه!

رسيده بود بلايي ولي به خير گذشت «نريخت دُرد مي و محتسب ز دير گذشت...» (آصفي هروي)

رطب خورده منع رطب چون کند!

راه دويده ، کفش دريده!

رخت دو جاري را در يک طشت نمي شود شست!

راستي کن که راستان رستند.

راه دزد زده تا چهل روز امن است
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/18 - 14:45 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
دنیا اونقد کوچیکه که آدمایی رو که ازشون متنفری هر روز میبینی
ولی اونقدر بزرگه که اونی که دلت می خواد رو هیچوقت نمیبینی
دیدگاه · 1391/10/16 - 15:01 ·
8
رضا
nemidonam-chat.png رضا
شهريار
شهريار
خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره
خونه ی مادربزرگه حرفای تازه داره
خونه ی مادربزرگه گیاه و سبزه داره

کنار خونه ی ما
همیشه سبزه زاره
دشتاش پز از بوی گل
اینجا همش بهاره
دل وقتی مهربونه , شادی میاد میمونه
خوشبختی از رو دیوار، سر میکشه تو خونه
... ادامه
رضا
how_big_is_amazon_infographic-.jpg رضا
درآمد در سال 2012 حدود 62 میلیارد دلار پیش بینی شده است. عکس پیوست شده رو تو سایز بزگ ببینید . آمار و ارقام مالی این سایت بزرگ .
میتونید عکس رو دانلود کنید بعد ببینیند سایزش بزرگه .
دیدگاه · 1391/09/30 - 14:35 ·
8
mamadlsd
mamadlsd
"کدوم پرندس که سیاهه بزرگه و سنگ میخوره؟؟"
این معمای بابام 3 هفته ذهنمو مشغول کرد
سرش شرط گذاشتیم که اگه پیدا کنم جوابشو ،اس3 بخره واسم !!!
حالا مامانم هم هی طی شرط بندی لبخند ژکوند داره بابام هم که یه نگاه توطئه ناک در عمق چشماش !
بعد از 3 هفته تلاش در گشتن در کتاب ها و وب و دوستان و اساتید و...
شکست خوردم
حالا حواب چی بود؟
"مرغِ سیاهِ بزرگِ سنگخوار"!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/29 - 02:08 ·
3
صوفياجون
صوفياجون
بله گفتن عروس
عروس عادی: با اجازه بزرگترها بله (این اصولا مثل بچه آدم بله رو میگه و قال قضیه رو میکنه.)

عروس لوس: بع..........له!

عروس زیادی مؤدب: با اجازه پدرم، مادرم، برادرم، خواهرم، دایی جون، عمه جون،...، زن عمو کوچیکه، نوه خاله عمه شکوه، اشکان کوچولو، ... ، مرحوم زن آقاجان بزرگه ، قدسی خانوم جون ، ... ، ... (این عروس خانوم آخر هم یادش میره بگه بله واسه همین دوباره از اول شروع میکنه به اجازه گرفتن ... !)

عروس خارج رفته: با پرمیشن گریت ترهای فمیلی ... اُ یس

عروس خجالتی: اوهوم

عروس پاچه ورمالیده: به کوری چشم پدر شوهر و مادر شوهر و همه فک و فامیل این بزغاله (اشاره به داماد) آره.... ( وضعیت داماد کاملا قابل پیش بینی است)

عروس هنرمند: با اجازه تمامی اساتیدم، استاد رخشان بنی اعتماد، استاد مسعود کیمیایی، ...، اساتید برجسته تاتر، استاد رفیعی، ... ، مرحوم نعمت ا.. گرجی ، شیر علی قصاب هنرمند، روح پر فتوه مرحومه مغفوره مرلین مونرو، مرحوم مارلین دیتریش، مرحوم مغفور گری گوری پک و ... آری می پذیرم که به پای این اتللوی خبیث بسوزم چو پروانه بر سر آتش ...

{-7-}{-18-}{-18-}{-7-}
Noosha
dastan-Hannover.Ir_.jpg Noosha
آرزو...

آبجی کوچیکه گفت: زودی یه آرزو کن، زودی یه آرزو کن
آبجی بزرگه چشماشو بست و آرزو کرد
آبجی کوچیکه گفت: چپ یا راست؟ چپ یا راست؟
آبجی بزرگه گفت: م م م راست

آبجی کوچیکه گفت: درسته، درسته، آرزوت برآورده میشه، هورا
… بعد دستشو دراز کرد و از زیر چشم چپ آبجی مژه رو برداشت!
آبجی بزرگه گفت: تو که از زیر چشم چپ ورداشتی که
آبجی کوچیکه چپ و راست رو مرور کرد و گفت : خوب اشکال نداره
دستشو دراز کرد و یه مژه دیگه از زیر چشم راست آبجی برداشت
دیدی؟ آرزوت می خواد برآورده شه، دیدی؟ حالا چی آرزو کردی
آبجی بزرگه گفت: آرزو کردم دیگه مژه هام نریزه
بعد سه تایی زدن زیر خنده
آبجی کوچیکه، آبجی بزرگه و پرستار بخش شیمی درمانی
... ادامه
LeilA
LeilA
یه شمشیر بدین من خودمو نصف کنم بابا داداشم متولد 74 دختره 68{-16-}افسردگی روحی روانی گرفتم{-16-}نه ب داداش بزرگه ب زور زنش دادیم نه ب این{-57-}
LeilA
550662_467247813298415_1307846755_n.jpg LeilA
اب دهن این بچه خوردن داره هاااااا{-7-}{-7-}{-7-}{-7-}
Mostafa
Mostafa
امروز اومدم به یکی بگم غصه نخور ، بدهی واسه مرده ؛ بعد یه لحظه زیر ابروهاشو دیدم و گفتم خدا بزرگه خواهر ، درست میشه !
دیدگاه · 1391/06/29 - 00:56 ·
7
abbasali
abbasali
به مامان بزرگه میگیم ممکنه شب دیر بیام خونتون،.. شبا پشت در میندازی ؟ میگه پـَـ نـَـ پـَـ چار تاق باز میذارم برام بخونی پشت در و ننداختی نه نه با خوب و بدم ساختی نه نه ..
... ادامه
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ