#ابی
#اخرین_بار
از دست من میری از دست تو میرم
تو زنده میمونی،منم که میمیرم
تو رفتی از پیشم دنیامو غم برداشت
برداشت ما از عشق با هم تفاوت داشت
این آخرین باره من ازت میخوام
برگردی به خونه
این آخرین باره من ازت میخوام
عاقل شی دیونه
اونقد بزرگه تنهایی این مرد
که حتی تو دریا نمیشه غرقش کرد
من عاشقت هستم اینو نمیفهمی
یه چیزو میدونم که خیلی بی رحمی
همیشه میگفتی شاهی گدایی کن
ظالم بمون اما مظلوم نمایی کن
هرچی بدی کردی پای من بنویس
نتیجه ی این عشق بازم مساوی بود
... ادامه
[لینک]
سلام نیما جان عزیز
1392/12/23 - 23:59بابا ما چاکریم کم سعادتی از ما بوده بدون شک
حامد برای هر کسی ممکنه پیش بیاد چیزی که حقش نیست اما میگذره .
1392/12/24 - 00:01بله نمیدونم چرا واسه من پس سر هم پیش میاداخه کمی خسته شدم اما خب یاد گرفتم بجنکم خودمو باز سازی کنم پسر تنها اگه تنهاس همیشه خدا کنارش هس تنهاش نمیذاره
1392/12/24 - 00:03خب من همیشه با خدا را حت حرف میزنم مث دوتا دوس دعوا میکنم قهر میکنم و.... شاید خنده دار بیاد ولی من را بطم اینجوریه با خدا
1392/12/24 - 00:04حل میشه حامد خدا بزرگه .
1392/12/24 - 00:07یکم شکه شدم فقط درس میشم دلگیرم اما درمونده نه هیچ وقت
1392/12/24 - 00:09فدات حامدجان..
1392/12/24 - 00:15مریدتم..
جبران میکنم...
داش رضا دمت گرم مچکرم
1392/12/24 - 00:18نیما جان ما نوکریم داداش
آقایی...
1392/12/24 - 00:29تاج سرمایی...
اقای سروری
1392/12/24 - 00:30