یافتن پست: #بغل

صوفياجون
صوفياجون
ﯾﺎﺭﻭ ﭘﺎﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻩ ، ﻣﺠﻠﺲ ﻃﻮﻻﻧﯽ

ﻣﯿﺸﻪ ، ﺑﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﺶ ﻣﯿﮕﻪ :
ﻣﻦ ﺑﺎﺳﻨﻢ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺖ ﺍﺯﺑﺲ ﻧﺸﺴﺘﻢ |:

ﻃﺮﻑ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺑﻠﻪ ، ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭﻫﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﺮﻭﭘﻔﺶ ﺍﻭﻣﺪ{-18-}{-18-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1367268806290453_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
آدم باید عین مرسوله پستی سفارشی باشه … یکی باشه همیشه تحویلش بگیره ، بگیرتش تو بغل ! امضا هم بده که تحویل گرفته شده و پس گرفته نمی شود …
bamdad
bamdad
مــــن اینجا تنــــها، تنـــهای تنـــها...

تنهایی خــویش را بغل می گــیرم...

دیوارهای خیانت بلندند،دســـتم به آن طـــرف کـــه تو هستی نمی رسد...

تنها مونس مـــن در این سمت دیوار در این شبهای وفاداری،تنهایی است..

اما تـــــو...

در آنــــسوی دیوارهـــــــــا برای کـــــه یادگاری می نویسی؟
... ادامه
...
...
حال اولین پاییزرادارم
سخت میخورم و
بلندنمی شوم
کاش میشد!
می شد
ومثل کودکی هایم گریه کنم
کسی نوازشم میکرد
آرام بغلم میکردوبعد...
حالا
حس چمدان مسافری ازدنیابریده ام
که فکرمیکند
دردهایش را
توی همان چمدان جمع کرده...
من جای لبهای معشوقه ای
برروی لیوانی بی احساسم
که کسی
باخاطره اش زندگی میکند
شایدهم
همان صندلی خالی گوشه پارکی قدیمی ام
حال گرفته پاییزهرسال
زانوهایش رامیلرزاند
اصلاچراطفره
حالم اینروزاحال خوبی نیست...
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/21 - 15:21 ·
6
mostafa AZ
mostafa AZ
یكی ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﻧﺎﺳﺎﻟﻤﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :

.

.

.

.

.

.

ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺮﯾﻢ ﺷﻬﺮﺑﺎﺯﯼ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﭘﯿﭻ ﻭ ﻣﻬﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﺒﺮﻡ
ﻫﺮ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯿﺸﯿﻢ ﺑﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﻢ که ﺍﺻﻮﻻ ﺁﺩﻡ ترسوییه
ﻣﯿﮕﻢ :ﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ؟؟؟ {-7-}
دیدگاه · 1392/10/21 - 01:25 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
nyf8bfbeq918vo9wogg.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
یادش بخیر با هم میرفتیم ماهیگیری.
اون ماهی‌های زیادی تور میکرد
به من میخندید و میگفت:
یعنی نمیتونی ۱ دونه ماهی بگیری؟
لبخندی زدم و بغلش کردم و گفتم:
… من ماهیمو خیلی وقت تور کردم….
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/19 - 13:23 ·
3
ROSHA
1555509_568009236622460_2065136890_n.jpg ROSHA
عشق به این میگن :)) ریلکس تو بغل آقاش خوابیده
Noosha
hghghghghhghghghghg Noosha
یاد تمام روزهای کودکی به خیر .....

روز هایی که گاهی روی دوشت بودم ....

گاهی در بغلت و گاهی دست در دست تو به همراهت ......

اکنون دیگر نه من بچه هستم ..... نه تو جوان .....

و من خوب میدانم .....

جوانیت را به پیری سپردی .....

تا من کودکی را با جوانی عوض کنم ..........

ممنونم{-35-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
این دخترایی که رژ لباشون رو تا بالای لبشون میکشن، نوه همون پیرمردهایی هستن که زیرشلواریشون رو تا زیربغلشون بالا میکشیدن.{-18-}
NEGAR
NEGAR
فرق تقلب کردن پسرا و دخترا:

1_ پسرا:
(بغل دستی): پس احمد اینم کتاب صفخه 240 جوابش نیست که لامصب!!! اون برگه آچاری که بهت دادم از گلوت پایین نره ایشاله . مرضو ننوشتم سریع جزوتو ببین پیدا میکنی جوابشو فقط سریعا بچه ها منتظرن
(پشت سری): مهدی جواب سوال 4رو ته کفشم نوشتم ، گرفتم بالا زود بنویس داداش اگرم خواستی درش بیار نوبتی بده بره!!!!

2_دخترا:
الههههههههههههه ه ه ه ... الههههههههه ه ه ه ...
(الهه در حال نوشتن به طرز وحشیانه ای همراه با یک لبخند ملیح !!!)
مهشییییییییددددد مهشیییییییییییییییدددد توروخدا مهشییییییییییدددد
(مهشید: ننوشتم بابا برگم سفیده اه . دو دقیقه بعد: استاد برگه هامون تموم شد یه برگه میدید؟!!!!!!)
... ادامه
bamdad
bamdad
کاش یکی پیدا میشد که وقتی میدید گلوت ابر داره و چشمات بارون ، به جای اینکه بپرسه “چته ؟ چی شده ؟” ؛ بغلت کنه و بگه “گریه کن” …
Mostafa
Mostafa
به سلامتی کسی که صبح وقتی بیدار میشی خودشو بغل کرده باشی نه یادشو!
Noosha
6mcmknks32765upxt.jpg Noosha
وسط دعوا

یه جمله هســت كه

میتونه داستان رو عوض كنه... !!؟

حرف نزن بیا بغلم{-44-}
صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ