Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #بن

صوفياجون
yodh3lhrh4qevgf3s1-www.kolakchat.ir.jpg صوفياجون
{-197-}{-197-}
طرز تهیه

مواد لازم :

* توت فرنگی=۱ پیمانه
* بستنی=۱ پیمانه
* پودر ژله توت فرنگی=۱ غذاخوری
* پودر قند=۱ قاشق غذاخوری
* خامه فرم گرفته=۱ قاشق سوپخوری
* خلال پسته=۱ قاشق غذاخوری



طرز تهیه :

* توت فرنگی را پس از تمیز کردن و شستن،چرخ کرده آب آن را گرفته و گرم کنید.

* پودر قند و پودر ژله را در آن بریزید و خوب هم زده تا کاملا حل شود.

* بستنی را از یخچال بیرون گذاشته تا کمی نرم شود.

* سپس مایه توت فرنگی را با بستنی مخلوط کرده و خوب هم بزنید تا صاف و یکدست شود.

* سپس در جام های مورد نظر ریخته و در فریزر بگذارید تا ببندد.

* در پایان با توپی خامه و قاچ هایی از میوه جات مانند پرتقال ، سیب ، گیلاس و توت فرنگی و همچنین پسته تزئین کنید.
رضا
رضا
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را/که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را

ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم/مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را

مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت/ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا

دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی/تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی/به پیام آشنایان بنوازد آشنا را

چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی/دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را

به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز/که دعای صبحگاهی اثری کند شما را




غزل شماره ۶
رضا
رضا
این ویدوئو رو ببینید . عروسی یا عزا {-7-} فقط تحت تاثیر قرار نگیرید !
5 دیدگاه · 1393/04/7 - 00:24 در ویدئو ·
9
zoolal
zoolal
همیشه آرزوم این بود
مخاطب خاصم بهم خیانت کنه
و عکساشو بندازم تو شومینه بسوزه
ولی خوب اولا که عکساشو ندارم ،
دوما من اصلا مخاطب خاص ندارم
و سوما هم بین خودمون بمونه ،
شومینه هم نداریم !
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/6 - 21:45 ·
4
zoolal
zoolal
می دانی؟
یک وقت هایی باید
رویِ یک تکه کاغذ بنویسی
تعطیل است
و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال سوت بزنی
در دلت بخندی به تمام افکاری که
پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویی:
بگذار منتظر بمانند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/6 - 19:51 ·
3
zoolal
zoolal
این بند دل آدم کجاست؟
که گاهی با
یک اسم
یا حضور یک نفر
و یا با یک لبخند "پاره" میشود...
دیدگاه · 1393/04/6 - 19:29 ·
2
...
...
من نیماراد..
عضورسمی26شبکه اجتماعی که یکیشون اینترنشناله..
و4تاشون جزءپرطرفدارترینهاست...
که من کاربرحرفه ای3تاازاوناهستم..
رتبه هایی چون کابربرتر..پست هفته..پست تأثرگذارماه و....جزوافتخاراتیه که ازبین 1000ها کاربرکسب کرده ام...
درزندگی شخصی نیزازفعالیتهای معنوی بسیج و...گرفته تاکارهای فرهنگی نگارش شعروداستان برای نشریاتی چون گل آقا..آفتابگردان وکیهان بچه هابوده ام...
شایدبلاگ یاسایت نداشته ام
که کارهایم
درمعرض دید همگان قراربگیرد
ولیکن
برای دلم ماکرده ام
وبردلهایی که بایدبنشسته کارم...
مدتیست درشبکه نمیدونم مشغولم..
وفعالیتهای دیگرم تحت الشعاع این میکروبلاگ اجتماعی قرارگرفته..
خدای راشاکرم که طی این2سال دوستان خوبی نیزداشته ام...
ولیکن
اینکه عده ای بنابه سلیقه درمورداشخاص سخن رانده واظهارنظرمیکنندبرایم جالب است
آن هنگام که عده ای عامی این عرصه راجولانگاه رفتارهای سخیف خویش کرده وازهیچ رفتارشنیعی ابا نداشته والفاظ رکیک وبس شرم آوربزبان رانده ودرجمع نسوان
بابی شرمی تمام حرمت مردوزن رازیرسؤال میبردندو
اینجاراباچاله میدان اشتباه گرفته و
بابه به وچه چه نوچه های هم کیش خویش مواجه میشدند
هیچ شماتت وافسوس ودریغ ووااسفایی نبود
ولیکن
مادامی که اتفاقی هرچندجزیی راجع به کاربران مبادی آداب رخ داده ورفتاری ازآنهاسرمیزند
بابوق وسرناکوس رسواییشان رازده
تزهم میدهیم...
تازه ازآن اراذل واوباش نیزبه نیکی یادکرده وازآنهادعوت بعمل می آوریم!!!!
نمیدونم
چی بگم؟
اسم سایت نیزهمین است
نمیدونم
فقط همین بس که بگویم:
آدمهارازودقضاوت نکرده وراجع به آنهاحکم ندهیم
چراکه اوست که قاضی القضات است.
نیما
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/6 - 12:47 ·
2
bamdad
bamdad
آهنگ زندگی ر ا همیشه طوری بنواز

که هیچکس نفهمد زندگی برتوچگونه میگذرد...!
mostafa AZ
mostafa AZ
زن : قليون می کشی؟
مرد : بله
زن : روزی چند بار؟
مرد : یبار
زن : پول هرقليون چقدره
مرد : 4000تومن
زن : چندساله قليون می کشی؟
مرد : پانزده سال
زن : بنابراین اگه قليون نمیکشیدی این ????????? تومن پول داشت?
و میتونستی یه بنزبخری؟
مرد : توقليون می کشی؟
زن : نه
مرد : بنز داری؟
زن : نه!!
مرد : پس گوه نخور ،اون بنز که اونجا پارکه مال منه اينم سويچش...
... ادامه
✔♥Дℓɨ♥✔
49536874073761935877.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
دیگران چون بروند از نظر ، از بروند!

چنان در من رفته
که جان دربندی ...{-26-}

Mohammad
Dawah-Bg-12555602.jpg Mohammad
کارهای خود را به دیگران نسپارید

کاروان پیامبر نزدیک نماز خسته و تشنه به مکانی دارای آب رسید. حضرت برای اقامه نماز شتر خویش را خواباند ، پیاده شد و برای وضو گرفتن به طرف آب حرکت کرد ولی پس از اندکی ، بازگشت و بدون اینکه با کسی سخن بگوید به سوی شتر خویش رفت.
یاران رسول خدا پرسیدند: ای رسول خدا کجا می روید؟ آیا این مکان مناسب نیست و می خواهید حرکت کنید؟ حضرت خطاب به آنها فرمود: می خواهم زانوی شترم را ببندم. پس زانو بند را به زانوی شتر بست و برای وضو گرفتن به سمت آب روانه شد.
یاران گفتند: ما زانوی شتر شما را می بستیم. شما چرا به خود زحمت دادید و بازگشتید؟
پیامبر فرمود : هرگز در کارهای خود از دیگران کمک نخواهید و به دیگران زحمت ندهید اگر چه برای یک قطعه چوب مسواک باشد.


داستان هایی خواندنی از زندگانی حضرت رسول
تالیف: حسن زاده
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/4 - 11:42 در حسینیه ·
9
...
حيوانات لباس پوش (25 عكس)(21).jpg ...
من نگهبان نمیدونمم
دخمل صبح شده میخوام دراروببندم الان رییس
رضامیاد...بروبخواب
fatemeh
fatemeh
وقتے یـہ چیزے بهت میگـہ פرصت בراב

برمیگرבے و با اخـــҐ نگاش میڪنـے و یـہ ضربـہ میزنے بـہ بازوش

ڪـہ بگے פֿـیلے بـــבے اما تنها ڪارــــے ڪـہ اوלּ میڪنـہ

یـہ لبخنـــב میزنـہ و میگه:{-6-}

زב ی؟!منو زב ی؟! باشــهـ!

قهر میڪنـہ و روشو برمیگرבونه.

اونجاس ڪـہ בلت میگیرـہ اسمشو با تماҐ عشق صـــבا میڪنی؛

בستاتو میگیرـہ و میگـہ جونم؟

شوخے ڪرבҐ و میبرتت تو آغوشش چشاتو میبنـــבے و בلت آروҐ میگیرـہ

اونجاس ڪـہ میگی:

פֿـבایا ازҐ نگیرش...
دیدگاه · 1393/04/3 - 16:31 ·
4
Mohammad
46490-1370584874-yalda.jpg Mohammad
{-35-}السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا{-35-}
... ادامه
Mohammad
635114303754277220.jpg Mohammad
شاید در نگاه اول مرگ قطع کننده رابطه برادری و خواهری بنظر برسه ...

ولی این روزها به این نتیجه رسیدم که ارث به نحو بهتری ! این کار رو انجام میده ...

==========

خدایا آدم چه روزهایی رو که نمی بینه ...

تقدیم جعبه سیاه شومی شامل " دعوا و ناسزا و قهر و شکایت و دادگاه " برای برادر و خواهری که جونتو واسشون میدادی!!

خدایا عاقبت بخیرمون کن ...

=========

کاش به این باور می رسیدیم بزرگترین ارثیه و میراث والدین برادر و خواهرهایی هستند که بجا و یادگار می مونند و نه چندتا تیر و تخته عاریتی...
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/3 - 12:11 در حسینیه ·
9
Mohammad
Mohammad
ســـلام به همه :)
bamdad
bamdad
اگر یک روز از زندگی من باقی مانده باشد

از هر جای دنیا چمدان کوچکم را می‌بندم راه می‌افتم

ایستگاه به ایستگاه…

مرز به مرز…

پیدایت می‌کنم ، کنارت می‌نشینم

بهت میگم تا بی نهایت دوستت دارم…{-41-}
دیدگاه · 1393/04/2 - 22:24 ·
6
...
1354960151777584.jpg ...
Noosha
اصلااجباری نیست..
هرکس دوس داشت دلنوشته هاشوواسه ندابنویسه"شایدبخونه وتسلای خاطرش شه"
{-35-}
دیدگاه · 1393/04/2 - 18:02 ·
7
...
...
Noosha
نداجان:اگرتملق نکرده باشم وسخن به گزافه نگفته وغلوواغراق تعبیرنشودسخنم...خواستم بازبان بیزبانی والکن وقاصرازبیان باواژگانی که نمی یابم دراین آن گویمت""جایت بدجوری خالیست"ونمیدونم بی توصفاندارد...باشدکه بزودی ازاین غم فارغ گشته وباردگرنمیدونم راباحضورت منورکرده وقدومت رابردیدگان منتظرانت بنهی...
ازطرف نیماوجمعی ازکاربران نمیدونم
تقدیم به ندای محبوب ودوست داشتنی
وسلطان قلبها...
دیدگاه · 1393/04/2 - 17:01 ·
7
...
...
بی توهرلحظه من
مرگیست؛
"بنام زندگی"
نیما{-35-}
دیدگاه · 1393/04/2 - 06:05 ·
5
soheil
soheil
کشتگاهم خشک ماند و یکسره تدبیرها

گشت بی سود و ثمر.

تنگنای خانه ام را یافت دشمن با نگاه حیله اندوزش

وای بر من می کند آماده بهر سینه ی من تیرهایی

که به زهر کینه آلوده ست

پس به جاده های خونین کله های مردگان را

به غبار قبرهای کهنه اندوده

از پس دیوار من بر خاک می چیند .

وز پی آزار دل آزردگان

در میان کله های چیده بنشیند .

سرگذشت زجر را خواند .

وای بر من!

در شبی تاریک از این سان

بر سر این کله ها جنبان

چه کسی آیا ندانسته گذارد پا؟

از تکان کله ها آیا سکوت این شب سنگین

- کاندر آن هر لحظه مطرودی فسون تازه می بافد-

کی که بشکافد؟

یک ستاره از فساد خاک وارسته

روشنایی کی دهد آیا

این شب تاریک دل را ؟



عابرین! ای عابرین!

بگذرید از راه من بی هیچ گونه فکر

دشمن می رسد می کوبدم بر در

خواهدم پرسید نام و هر نشان دیگر

وای بر من!

به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را؟

تا کشم از سینه ی پر درد خود بیرون

تیرهای زهر را دلخون

وای بر من!

نیما یوشیج
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/1 - 21:41 ·
4
raha
raha
سلام سلام {-7-}
صفحات: 42 43 44 45 46

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ