شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

صوفياجون

یه چیز جالب میخواستم تاریخ #دوم #شهریور بیام #نمیدونم اووومدم یا نیومدم شایدم اصن یادم نبودش ولی الان میگم من 91/6/2 #عضو #نمیدونم شدم و الان سه سال یه #نمیدونمی هستم {-7-}

3 دیدگاه · 1393/06/4 - 23:41 ·

bamdad

4 دیدگاه · 1393/06/4 - 22:46 در خنده بازار ·

صوفياجون

متولد دی'' نمونه ی زنده ای از #پارادوکسه !!
مغرور ولی متواضع*
عصبانی ولی مهربون*
بیخیال ولی همیشه نگران*
آروم ولی پر تلاطم*
منطقی ولی عاشق*
معمولی ولی متفاوت*
يه همچين آدمايي هستيم ما..
مخاطب خاص كه ميگن ماييم..
#دي_ماهي {-35-}

3 دیدگاه · 1393/06/4 - 22:17 ·

bamdad

در خاطر کسی می مانی که ...

بـــا نبــــــــــــــــــودنت...

بودن هــــــــــــیچ کس را

معامله نمـــــــــــــی کند...

دیدگاه · 1393/06/4 - 22:11 ·

صوفياجون

سلوووووو دیشب جاتون خالی #عروسی پسر #فامیلمون بود البته #فامیل_دور #همساده ما هم هست بعد کل محل عروسیش بودن از سوپرمارکتی تا سبزی فروش و کافی نتی اصن خیلی خنده دار بودش {-7-}

دیدگاه · 1393/06/4 - 18:59 ·

رضا

امروز یادم اوم به مصطفی نگفته بودم آدرس سایت چی شده تازه بهش خبر دادم {-7-}

دیدگاه · 1393/06/3 - 17:09 ·

حامد@ پسر تنها

@tarane
مشهدی رسیدن بخیر کادوقبلی که نرسید {-7-}

از مشهد چی اوردی برامون {-11-}

6 دیدگاه · 1393/06/3 - 12:41 در دوستها ·

9

رضا

سوپر اسلوموشن #رنگ روی باند ضبط

1 دیدگاه · 1393/06/2 - 01:21 در ویدئو ·

صوفياجون

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677

3 دیدگاه · 1393/06/1 - 22:51 در موسیقی ·

5

رضا

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677

دیدگاه · 1393/06/1 - 16:42 ·

bamdad

ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ..

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﺮﮔﺶ ﺷﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ

ﺩﺳﺖ ﺩﯾﺪ .

ﺧﺪﺍ : ﻭﻗﺖ ﺭﻓﺘﻨﻪ !

ﻣﺮﺩ : ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻭﺩﯼ ؟ ﻣﻦ ﻧﻘﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺍﺷﺘﻢ !

ﺧﺪﺍ : ﻣﺘﺎﺳﻔﻢ ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺖ ﺭﻓﺘﻨﻪ .

ﻣﺮﺩ : ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﺕ ﭼﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟

ﺧﺪﺍ : ﻣﺘﻌﻠﻘﺎﺕ ﺗﻮ ﺭﺍ .

ﻣﺮﺩ : ﻣﺘﻌﻠﻘﺎﺕ ﻣﻦ؟ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﻣﻦ ؛ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﻡ ،

ﭘﻮﻟﻬﺎﯾﻢ ﻭ ......

ﺧﺪﺍ : ﺁﻧﻬﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ

ﻫﺴﺘﻨﺪ .

ﻣﺮﺩ : ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﻢ ﭼﯽ؟

ﺧﺪﺍ : ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﻣﺮﺩ : ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭﺩﻭﺳﺘﻬﺎﯾﻢ ؟

ﺧﺪﺍ : ﻧﻪ ، ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻮﻗﺘﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ .

ﻣﺮﺩ : ﺯﻥ ﻭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﻢ ؟

ﺧﺪﺍ : ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻗﻠﺒﺖ ﺑﻮﺩ .

ﻣﺮﺩ : ﭘﺲ ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺩﺍﺧﻞ ﺟﻌﺒﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺪﻧﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ!

ﺧﺪﺍ : ﻧﻪ، ﻧﻪ .... ﺁﻥ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻭﻏﺒﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ .

ﻣﺮﺩ : ﭘﺲ ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﺭﻭﺣﻢ ﺍﺳﺖ !

ﺧﺪﺍ : ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ، ﺭﻭﺡ ﺗﻮ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ .

ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺍﺷﮏ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺶ ﻭ ﺑﺎ ﺗﺮﺱ ﺯﯾﺎﺩ ﺟﻌﺒﻪ ﺩﺭ

ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﯾﺪ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ !

ﻣﺮﺩ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻪ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻫﺮﮔﺰ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ؟

ﺧﺪﺍ : ﺩﺭﺳﺘﻪ . ﺗﻮ ﻣﺎﻟﮏ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﺒﻮﺩﯼ !

ﻣﺮﺩ : ﭘﺲ ﻣﻦ ﭼﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ؟

ﺧﺪﺍ : ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ . ﻫﺮﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ

ﮐﺮﺩﯼ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ.

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﻘﻂ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ...

ﻗﺪﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﻭﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ باشیم

دیدگاه · 1393/05/31 - 23:30 ·

bamdad

رضا
یه اتفاق جالب رضا!!!!!
alt+shift سمت راست کیبوردم مشکل نداره مشکل از سمت چپیه است!!!!!!
جالبه نه؟
تازه فهمیدم...

16 دیدگاه · 1393/05/31 - 21:56 ·

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

رضا

بلا سرش آوردی واقعا چه جروی باهاش کار کردی این مدت

1393/05/31 - 23:41

bamdad

خب تا حالا که حالش خوب بود
یه دفعه ای حالش بهم خورد لعنتی
ولی از حق نگذریم خیلی بهم حال داده
با اینکه مارکش مثل این لپ تابای دیگه زیاد معتبر نیست ولی تمام سعی خودشو در راستای کمک به من انجام داده ، خیلی مرده بخدا
وقتی میخریدمش فکر نمیکردم اینقده با جنبه باشه
5 سال پیش خریدمش 650 تومن الان با این پول تب لت بدرد بخورم نمیشه خرید چه برسه به لپ تاب...

1393/05/31 - 23:52

رضا

خب 5 سال قبل دلار ارزونتر بود قیمتها خیلی پایین بود . ویندوزش رو عوض کنی نفس میکشه سیستم .

1393/05/31 - 23:55

bamdad

آره
باید ببرمش ویندوز عوض کنم
راستی acer 5738z مارکشه

1393/06/1 - 00:00

رضا

زمان خودش محصول خوبی بود اما برای کارهای عادی مناسبه بازی سنگین که انجام نمیدی .

1393/06/1 - 00:03

bamdad

بازی؟
نه بابا ، اصلا بازی نمیکنم
فقط همینجا میام
یکمم تو سایت شعر نو و بعضی وقتا هم تو وبلاگ خودم
در کل از وقتی میام خونه فقط تو نمیدونم هستم
جای دیگه هم باشم نمیدونم مینیمایزه واسم

1393/06/1 - 00:08

رضا

به نمیدونم لطف داری به امید خدا درستش کنیم از خجالت شما در بیایم .

1393/06/1 - 00:12

bamdad

این چه حرفیه داداش؟
نمیدونم به ما لطف داره
که تمام وقت ما رو پر میکنه
ایشالله درست میشه و یکم ما راحت تر میشیم
همینجوریشم هستیم ، اونجوریشم راحت تر میایم
به امید خدا...

1393/06/1 - 00:14

رضا

ممنون از اینکه هستین .

1393/06/1 - 00:18

bamdad

این تنها کاریه که از دستمون بر میاد
ایشالله درست بشه

1393/06/1 - 00:21

bamdad

میدانم روز مرگم
غمگین خواهى بود!
نه براى من
من که مدت هاست رفته ام…
براى خودت!
دیگر کسی نیست
که با تمام وجود
تو را دوست بدارد
دیگر کسی نیست
که بی محلى هایت را
طاقت بیاورد.
دیگر کسی نیست
که براى دیدن لبخند زیبایت
دنیا را به رقص بیاورد
دیگر کسى نیست
که خدایش باشى
که پرستش ات کند
غمگین میشوى
نه براى من
براى خودت!
که جز دفتر شعرهایم
در یاد هیچکس ماندگار نخواهى بود
که آرام آرام
فراموش خواهى شد…

دیدگاه · 1393/05/31 - 14:05 ·

2

رضا

مورد داشتیم جز زبان #فارسی و #انگلیسی به #اعصاب خودش هم مسلط بوده .

3 دیدگاه · 1393/05/31 - 01:00 ·

5

رضا

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677

7 دیدگاه · 1393/05/31 - 00:36 ·

10

رضا

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677

دیدگاه · 1393/05/30 - 17:02 ·

رضا

نیم ساعت اینترنت قطع بود .

دیدگاه · 1393/05/30 - 00:43 ·

bamdad

پسرک توی تاکسی یک شکلات درآورد و خورد و بعد یکی دیگه و پشت بندش یکی دیگه.
مردی که کنارش نشسته بود بهش گفت: هیچ می دونی که زیادی شکلات خوردن برای دندون هات بده؟
پسرک در جوابش گفت: پدربزرگ من 135 سال عمر کرد.
مرد پرسید: این به خاطر خوردن شکلات بود.
پسرک: نه پدربزرگم همیشه سرش به کار خودش بود...

{-15-}

1 دیدگاه · 1393/05/29 - 21:27 در خنده بازار ·

bamdad

ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻧﺬﺭﯼ ﭘﺨﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﯾﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺯﺩﻡ

ﺩﺧﺘﺮ ﺁﻣﺪ ﺟﻠﻮ ﺩﺭ، ﻧﺬﺭﯼ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ

ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮔﻔﺖ ﺍﻧﺸﺎﺍﻟﻠﻪ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺣﺎﺟﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺶ ﺑﺮﺳﯽ

ﻣﻨﻢ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺣﺎﺟﺖ ﺩﺍﺭﻡ

ﺩﺧﺘﺮ ﭼﺸﺎﺵ ﮔﺮﺩ ﺷﺪ ﺩﺍﺵ ﺍﺯ ﺣﺪﻗﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﺰﺩﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﭼﯿﻪ؟

ﻣﻨﻢ ﯾﮑﻢ مکث ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻈﻠﻮﻡ غزه!

نمیدونم چرا درو محکم بست و خدافظیم نکرد. فکر کنم اسراییلی بود!!!

{-11-}

دیدگاه · 1393/05/29 - 21:25 در خنده بازار ·

رضا

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677

دیدگاه · 1393/05/29 - 16:57 در وبگردی ·

8

صوفياجون

اینجا ییلاقات استان مازندران روستای #پلهم_جان هستش البته یکماه پیش یه سری عکس جنگل دالیخانی و روستای جنت رودبار گذاشتم اینجا ته همون جاده است در واقع یه کوچول مونده بود به نوک کوه خیلی سرسبز ه و دشت و دره زیاد داره جمعه 24/5/93 جاتون خالی {-7-}

1 دیدگاه · 1393/05/28 - 23:36 در دیدنیهای ایران و جهان ·

رضا

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677

2 دیدگاه · 1393/05/28 - 23:29 ·

61e41b494ff9521f3bc0235a594c6920f254b085d55a8c915c5eed48c28f32fc_1.gif

bamdad

5 دیدگاه · 1393/05/28 - 22:59 در خنده بازار ·